بیوشیمی، بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک
علیرضا فلاح؛ سمیه مومنی؛ شایان شریعتی
دوره 37، شماره 2 ، اسفند 1393، ، صفحه 73-86
چکیده
هدف از این پژوهش مقایسه اثر سطوح مختلف کود زیستی شامل باکتریهای آزادزی تثبیت کننده نیتروژن آزوسپیریلوم و ازتوباکتر به تنهایی یا به صورت تلفیقی، به همراه باکتریهای محرک رشد گیاه سودوموناس فلورسنس و باسیلوس سابتیلیس در ترکیب با پنج سطح کود نیتروژنه بر ویژگیهای رشد و عملکردی گیاه گندم بود. آزمایش به صورت فاکتوریل، شامل کود زیستی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش مقایسه اثر سطوح مختلف کود زیستی شامل باکتریهای آزادزی تثبیت کننده نیتروژن آزوسپیریلوم و ازتوباکتر به تنهایی یا به صورت تلفیقی، به همراه باکتریهای محرک رشد گیاه سودوموناس فلورسنس و باسیلوس سابتیلیس در ترکیب با پنج سطح کود نیتروژنه بر ویژگیهای رشد و عملکردی گیاه گندم بود. آزمایش به صورت فاکتوریل، شامل کود زیستی و مقادیر مختلف کود نیتروژن در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. در پایان دوره رشد گیاه صفات تعداد سنبله، تعداد دانه، عملکرد گیاه، نسبت وزن دانه به کاه، عملکرد کاه و درصد نیتروژن دانه اندازهگیری شد. نتایج نشان داد در اثر اصلی کود زیستی، بیشترین تأثیر را کود زیستی حاوی ازتوباکتر، آزوسپیریلوم ، سودوموناس و باسیلوس سابتیلیس داشته، و به ترتیب 8، 5/22، 5/26 و 3/23 درصد مقادیر صفات نیتروژن دانه، تعداد سنبله، عملکرد کاه و عملکرد گیاه را نسبت به گیاه شاهد افزایش داد. در اثر اصلی کود شیمیایی بر صفات مورد بررسی اگر چه سطح کودی 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص بیشترین مقدار را داشته ولی تفاوت معنی داری با سطح کود 75 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص نشان نداد. در اثر متقابل هم برهم کنش کود زیستی حاوی ازتوباکتر، آزوسپیریلوم ، سودوموناس و باسیلوس سابتیلیس با 75 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار بالاترین مقادیر را به خود اختصاص داد و توانست به ترتیب 25، 4/100، 5/53، 6/100 و 6/92 درصد صفات تعداد دانه، تعداد سنبله، نیتروژن دانه، عملکرد کاه و عملکرد گیاه را نسبت به گیاه شاهد افزایش دهد.
تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
راضیه فخرایی مطلق؛ احمد کوچک زاده؛ عبدالمهدی بخشنده؛ مرتضی پوزش شیرازی؛ عادل پشت دار
چکیده
شوری از جمله عوامل محدود کننده عملکرد محصولات در سرتاسر جهان بهشمار می رود و این مسأله بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک بهعنوان یکی از اساسیترین مشکلات بخش کشاورزی مطرح است. کاربرد عناصر ریزمغذی یکی از راههای افزایش کمیت و کیفیت عملکرد گندم در شرایط تنش شوری میباشد. بهمنظور مطالعه تأثیر مصرف روی در بهبود غلظت روی در دانه ...
بیشتر
شوری از جمله عوامل محدود کننده عملکرد محصولات در سرتاسر جهان بهشمار می رود و این مسأله بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک بهعنوان یکی از اساسیترین مشکلات بخش کشاورزی مطرح است. کاربرد عناصر ریزمغذی یکی از راههای افزایش کمیت و کیفیت عملکرد گندم در شرایط تنش شوری میباشد. بهمنظور مطالعه تأثیر مصرف روی در بهبود غلظت روی در دانه و عملکرد گندم رقم چمران، آزمایشی در سال 93-1392 در گلخانه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابعطبیعی برازجان، بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار انجام گرفت؛ فاکتور اول: چهار سطح شوری 4 (شاهد)، 8، 12 و 16دسیزیمنس بر متر که در سه مرحله نموی (پنجهزنی(GS23)، گلدهی(GS55) و خمیری(GS71)) بر گیاه اعمال شد و فاکتور دوم: سطوح کاربرد روی شامل 0، 10، 20 و 30 میلیگرم در کیلوگرم خاک بود. نتایج نشان داد که در هنگام وجود تنش شوری، کاربرد مقادیر 10، 20 و 30 میلیگرم در کیلوگرم روی نسبت به شاهد، تغییرات معنیدار مثبتی در ارتفاع، تعداد دانه در سنبله، میزان رطوبت نسبی برگ، کلروفیل a، b، کلروفیل کل، کارتنویید، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و غلظت روی در دانه ایجاد نموده است. افزایش سطح روی کاربردی در هر یک از سطوح شوری موجب افزایش عملکرد گردید و بیشترین عملکرد دانه (03/692 گرم بر مترمربع) با کاربرد 30 میلیگرم روی در کیلوگرم خاک و شوری آب آبیاری 4 دسی زیمنس بر متر بهدست آمد. با افزایش مصرف کود سولفات روی، غلظت روی دانه و برگ افزایش یافت. بر همین اساس کاربرد روی میتواند بهعنوان یک راهکار فیزیولوژیکی مفید جهت افزایش تحمل در برابر تنش شوری تلقی گردد. بهطور کلی بهنظر میرسد که مصرف روی در آبیاری متناوب با آب شور از صدمه شدید شوری بر گیاه جلوگیری کرده، باعث بهبود صفات کیفی و عملکرد گندم میگردد.
تکنولوژی پس از برداشت
محمد رسول عفیفی؛ یعقوب منصوری؛ حسن ذکی دیزجی؛ غلامرضا اکبری زاده
چکیده
خرما، یکی از محصولات باغی واستراتژیک در منطقه و ایران است. متاسفانه درآمد حاصل از صادرات این محصول پرارزش، نسبت به حجم صادرات بالای آن مطلوب نیست، بخشی از این امر به کیفیت پایین آمادهسازی و بستهبندی محصول مربوط میشود. به نظر میرسد استفاده از فناوریهای نوین، مانند بینایی ماشین و پردازش تصویر، میتواند روند درجهبندی ...
بیشتر
خرما، یکی از محصولات باغی واستراتژیک در منطقه و ایران است. متاسفانه درآمد حاصل از صادرات این محصول پرارزش، نسبت به حجم صادرات بالای آن مطلوب نیست، بخشی از این امر به کیفیت پایین آمادهسازی و بستهبندی محصول مربوط میشود. به نظر میرسد استفاده از فناوریهای نوین، مانند بینایی ماشین و پردازش تصویر، میتواند روند درجهبندی و جداسازی خرما را بهبود بخشد. در این پژوهش درجهبندی میوه خرمای رقم زاهدی، در سه مرحله تفکیک شده، شامل جداسازی کیفی خرما (کاملا رسیده، نیم رس و نارس)، درجهبندی بر اساس شکل و اندازه و جداسازی خرمای سالم از چروکیده انجام شده است. پس از تهیه تصویر میوهها، 11 ویژگی مورفولوژیکی، 9 ویژگی رنگی و 6 ویژگی بافتی به کمک روشهای پردازش تصویر استخراج شدند. بهترین ویژگیها برای تفکیک پذیری بهتر به کمک روش آنالیز تشخیص گامبهگام تعیین شدهاند. برای طبقهبندی نهایی از دو روش یادگیری ماشین، یعنی روش آماری آنالیز تشخیص و روش شبکه عصبی چند لایه پرسپترون استفاده شد. در نهایت، 6 ویژگی رنگی، 3 ویژگی اندازه و شکل و 3 ویژگی بافتی، بهعنوان بهترین ویژگیها در درجهبندی انتخاب شدهاند. دقت نهایی درجهبندی توسط روش آماری و شبکه عصبی به ترتیب 7/92 % و 90/93 % بهدست آمد. با توجه به دقت بالای هر دو روش، میتوان نتیجه گرفت که استفاده از روش پردازش تصویر در درجهبندی و جداسازی خرما با استفاده از ویژگیهای ظاهری موفقیتآمیز است.
لیلا رسولی؛ کمال نبی الهی؛ روح الله تقی زاده مهرجردی
چکیده
ارزیابی تناسب اراضی برای افزایش تولید و برنامهریزی یک سیستم کشاورزی پایدار ضروری است. گندم یکی از مهمترین محصولات استراتژیک میباشد که نقشه تناسب اراضی میتواند مناسبترین واحد اراضی را برای کشت آن مشخص کند. هدف از این پژوهش نقشهبرداری رقومی شاخص تناسب اراضی برای گندم دیم میباشد. بدین منظور در منطقهای به وسعت 6500 هکتار ...
بیشتر
ارزیابی تناسب اراضی برای افزایش تولید و برنامهریزی یک سیستم کشاورزی پایدار ضروری است. گندم یکی از مهمترین محصولات استراتژیک میباشد که نقشه تناسب اراضی میتواند مناسبترین واحد اراضی را برای کشت آن مشخص کند. هدف از این پژوهش نقشهبرداری رقومی شاخص تناسب اراضی برای گندم دیم میباشد. بدین منظور در منطقهای به وسعت 6500 هکتار در استان کردستان ابتدا نقشه اجزاء واحد اراضی به روش فیزیوگرافی ماهلر تهیه و سپس بر اساس آن 17 پروفیل شاهد در هر اجزاء واحد اراضی حفر و تشریح شدند. همچنین 105 نمونه اوگر در سه عمق (0-20، 20-50 و 50-100 سانتیمتری) برداشت شد. در کلیه نمونهها ی خاک خصوصیات بافت، اسیدیته، کربن آلی، آهک، گچ، ESP، ٍهدایت الکتریکی و سنگریزه اندازهگیری شد. با استفاده از خصوصیات اقلیم، خاک و توپوگرافی شاخص تناسب اراضی گندم دیم محاسبه گردید. نهایتاٌ نقشه تناسب اراضی رقومی با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی و دادههای کمکی تهیه گردید. نتایج نشان داد که منطقه دارای حدود 61/36 درصد کلاس N2، 32/40 درصد کلاس N1 و 53/22 درصد کلاس S3 میباشد. محدودیتهای اصلی منطقه برای کشت گندم عمدتاً، توپوگرافی، خاک کم عمق، سنگریزه و pH میباشد. نتایج اعتبارسنجی مدل بر اساس شاخصهای آماری میانگین ریشه مربعات خطا، میانگین خطا و ضریب تبیین (به ترتیب 75/6، 31/4 و 68/0) نشان دهنده دقت مناسب مدل میباشد.
مسعود هاشمی؛ احمد غلامعلی زاده آهنگر؛ اسماء شعبانی
چکیده
شناخت تغییرات درصد سدیم تبادلی (ESP) و اطلاع از مقدار آن در خاکهای سدیمی یا شور و سدیمی جهت برآورد مقدار مواد اصلاحکننده و مدیریت اراضی، امری ضروری است. اندازهگیری این ویژگی به دلیل اینکه اندازهگیری ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC) مشکل و زمانبر است، پر هزینه و همراه با خطا میباشد. از این رو ارائه روشی که بتوان با استفاده از شاخص ...
بیشتر
شناخت تغییرات درصد سدیم تبادلی (ESP) و اطلاع از مقدار آن در خاکهای سدیمی یا شور و سدیمی جهت برآورد مقدار مواد اصلاحکننده و مدیریت اراضی، امری ضروری است. اندازهگیری این ویژگی به دلیل اینکه اندازهگیری ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC) مشکل و زمانبر است، پر هزینه و همراه با خطا میباشد. از این رو ارائه روشی که بتوان با استفاده از شاخص سهلالوصول دیگری بطور غیرمستقیم ESP را بدست آورد بسیار بهینه و اقتصادی است. در تحقیق حاضر بدین منظور تعداد 296 نمونه خاک از سطح دشت سیستان جمعآوری و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آنها اندازهگیری شد. ESP خاک، با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی (RBF و MLP) و سیستم نروفازی (ANFIS) مدلسازی و نتایج حاصله با روش رگرسیون خطی چند متغیره مقایسه گردید. نتایج بیانگر عملکرد ضعیف (50/0R2 ≤ و 34/4RMSE ≥ ) معادلات رگرسیون خطی در راستای برآورد ESP بود. با این حال، سیستم ANFIS با تعداد ورودیهای کمتر ( ECوpH ) نتایج بهتری را نسبت به سایر روشهای بکارگرفته شده ارائه داد (34/2RMSE= و81/0 R2=) و با افزودن تعداد ورودیها از دقت سیستم نروفازی کاسته شد (2/4RMSE= و71/0 R2=). در صورتیکه، شبکه عصبی RBF با افزایش تعداد ورودیها عملکردی مطلوب (85/2RMSE= و 80/0 R2=) نشان داد. نتایج آنالیز حساسیت نیز با استفاده از روش ارتباط وزنی، به ترتیب نشان دهنده اهمیت بیشتر هدایت الکتریکی، اسیدیته، درصد ذرات رس و جرم مخصوص ظاهری در توجیه تغییرپذیری ESP منطقه بود.
لیلا ندرلو؛ رضا علیمردانی؛ محمود امید؛ فریدون سرمدیان؛ حسین جوادی کیا؛ محمدیاسر ترابی
چکیده
عوامل اجتماعی، اقتصادی و فنی علاوه بر عوامل محیطی، خاک، آب و هوا در عملکرد محصول و موفقیت در کشت آن مؤثر می باشند. اهداف این تحقیق، ارائه دو مدل فازی برای تعیین شاخصهای اجتماعی و فنی- مکانیزاسیون برای محصول گندم آبی و بهینهسازی قوانین و توابع عضویت فازی بود. بر این اساس، دادههای سن، تجربه و سطح تحصیلات کشاورزان به عنوان ورودی ...
بیشتر
عوامل اجتماعی، اقتصادی و فنی علاوه بر عوامل محیطی، خاک، آب و هوا در عملکرد محصول و موفقیت در کشت آن مؤثر می باشند. اهداف این تحقیق، ارائه دو مدل فازی برای تعیین شاخصهای اجتماعی و فنی- مکانیزاسیون برای محصول گندم آبی و بهینهسازی قوانین و توابع عضویت فازی بود. بر این اساس، دادههای سن، تجربه و سطح تحصیلات کشاورزان به عنوان ورودی های مدل فازی اجتماعی و داده های دسترسی به منبع آب، جاده، سیلو، نیروی کارگری، تراکتور-ماشین ها و همچنین تجهیزات خاک ورزی حفاظتی به عنوان ورودی های مدل فازی فنی-مکانیزاسیون بودند. برای طراحی مدل ها از سامانه استنتاج فازی ممدانی استفاده شد و قوانین آن توسط دانش متخصص مکانیزاسیون نوشته شد. ضریب تعیین شاخص بهدست آمده در مدل فازی اجتماعی و مدل فازی فنی- مکانیزاسیون، قبل از بهینه سازی قوانین فازی به ترتیب 11/0 و 51/0 بدست آمد. مقادیر پس از بهینه سازی قوانین فازی توسط الگوریتم ژنتیک به 50/0 و 71/0 به ترتیب برای مدل های اجتماعی و فنی-مکانیزاسیون افزایش یافت. این نتایج نشان داد که بهینه سازی قوانین فازی تأثیر قابل توجهی بر نتیجه مدل داشت؛ همچنین برنامه ای در نرم افزار متلب برای انتخاب بهترین نوع توابع عضویت در مجموعه های فازی متغیرهای ورودی نوشته و اجرا شد که مقدار ضریب تعیین از 14/0تا 51/0 و از 1/0 تا 73/0 به ترتیب برای مدل های اجتماعی و فنی- مکانیزاسیون تغییر نمود. این نتایج نیز نشان داد که انتخاب نوع توابع عضویت مجموعههای فازی اهمیت بهسزایی در دقت مدل دارد.
امیر رحیمی؛ بهنام دولتی؛ سعید حیدرزاده
چکیده
به منظور بررسی تأثیر کودهای آلی، زیستی و شیمیایی بر خصوصیات کمی و کیفی آویشن دنایی، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و هشت تیمار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل: کود شیمیایی (100 درصد)، کود زیستی (فسفاته بارور 2 + ازتو باکتر)، کود دامی، تیمارهای تلفیقی %50 کود شیمیایی ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر کودهای آلی، زیستی و شیمیایی بر خصوصیات کمی و کیفی آویشن دنایی، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و هشت تیمار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل: کود شیمیایی (100 درصد)، کود زیستی (فسفاته بارور 2 + ازتو باکتر)، کود دامی، تیمارهای تلفیقی %50 کود شیمیایی + کود زیستی، 100 % کود شیمیایی + کود دامی، کود زیستی + کود دامی، 50 % کود شیمیایی + زیستی + کود دامی و تیمار شاهد بود. نتایج نشان داد که کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی و آلی سبب بهبود خصوصیات کمی و کیفی آویشن از جمله محتوای رنگیزههای فتوسنتزی نسبت به کاربرد مستقل کودها شد. بیشترین عملکرد اقتصادی (72/74 g m-2)، ماده خشک (42/156 g m-2) و عملکرد اسانس (36/5 g m-2) در تیمار 50 % کود شیمیایی+ کود زیستی + کود دامی بدست آمد. علاوه براین، کاربرد تلفیقی 50 % کود شیمیایی+ کود زیستی + کود دامی باعث افزایش غلظت عناصـر آهن (Fe)، روی (Zn) و مس (Cu) در آویشن شد. مقادیر فنل کل (12/30 %)، فلاونوئید (22/26 %) و فعالیت آنتیاکسیدانی (95/15 %) آویشن نیز در تیمار مذکور افزایش یافت. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که کاربرد تلفیقی کودهای آلی، زیستی و شیمیایی در بهبود صفات کمی و کیفی گیاه دارویی آویشن تأثیر مثبت داشت و بهتر است برای افزایش راندمان محصولات کشاورزی از نهادههای آلی و زیستی به جای کودهای شیمیایی با هدف کاهش آلودگی در راستای نیل به کشاورزی پایدار مصرف شود.
ایمان فاضلی فارسانی؛ محمد حسن صالحی؛ علی اصغر بسالت پور؛ محمد رضا فرزانه
چکیده
در طول چند دهه اخیر استفاده از مدلهای هیدرولوژیکی به منظور شبیهسازی، درک بهتر فرایندها و صرفه جویی در هزینهها در حوضههای آبریز بسیار گسترش یافته است. برای شبیهسازی رواناب در مقیاس حوزههای آبخیز، مدلهای هیدرولوژیکی گوناگونی از جمله SWAT توسعه داده شده است. در این پژوهش از مدل SWAT برای شبیهسازی رواناب ماهانه در حوزه ...
بیشتر
در طول چند دهه اخیر استفاده از مدلهای هیدرولوژیکی به منظور شبیهسازی، درک بهتر فرایندها و صرفه جویی در هزینهها در حوضههای آبریز بسیار گسترش یافته است. برای شبیهسازی رواناب در مقیاس حوزههای آبخیز، مدلهای هیدرولوژیکی گوناگونی از جمله SWAT توسعه داده شده است. در این پژوهش از مدل SWAT برای شبیهسازی رواناب ماهانه در حوزه آبخیز بازفت استفاده شد و تأثیر دبی چشمهها موجود در منطقه بر دقت شبیهسازی آن در دو اجرا مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تأثیر دبی چشمهها بر جریان پایه، جریان بیشینه و شیب هیدروگرافها نسبت به دادههای مشاهداتی بسیار نزدیکتر از حالتی است که دبی چشمهها وارد مدل SWAT نشده است؛ سپس مدل همراه با دبی چشمهها برای واسنجی و اعتبارسنجی با استفاده از الگوریتم پرندگان (PSO) انتخاب شد. در بخش آنالیز حساسیت، پارامترهای شماره منحنی (CN2)، زمان تاخیر برای آبخوان (GW_DELAY)، ضریب نفوذ آبخوان (RCHRG_DP)، فاکتور تاخیر دمای توده برف (TIMP) و متوسط کل بارش ماهانه در طول دوره پیشبینی (PCPMM) بیشترین حساسیت را بر قابلیت شبیهسازی مدل داشتند. مقادیر شاخص ارزیابی مدل شاملr-factor، p-factor و ضریب تبیین (R2) به دست آمده در مرحله واسنجی به ترتیب برابر 01/1، 76 درصد و 79/0 و در مرحله اعتبارسنجی برابر 76/0، 72 درصد و 57/0 بود. بنابراین با توجه به تأثیر چشمگیر دبی چشمهها و پارامترهای ورودی مدل بر شبیهسازی روند تغییرات جریان در منطقه مورد مطالعه، به نظر میرسد که در نظر گرفتن این عوامل در مدلسازی با SWAT برای شبیهسازی رواناب در حوزههای آبخیز کوهستانی با توپوگرافی شدید، ضروری باشد.
بیوشیمی، بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک
مرضیه مزرعه؛ رویا زلقی؛ نعیمه عنایتی ضمیر
چکیده
به منظور بررسی تاثیر باکتریهای محرک رشد بر برخی ویژگیهای شیمیایی و بیولوژیکی خاک تحت کشت ذرت و گندم، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی شامل دو گیاه ذرت و گندم و سه سطح مایهزنی شامل بدون باکتری، Pseudomonas sp. strain Rhizo_9 و Enterobacter cloacae strain Rhizo_33 در 3 تکرار در گلدانهای تقسیم شده (ریزوباکس) و در شرایط گلخانه اجرا گردید. در پایان دوره کشت، ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر باکتریهای محرک رشد بر برخی ویژگیهای شیمیایی و بیولوژیکی خاک تحت کشت ذرت و گندم، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی شامل دو گیاه ذرت و گندم و سه سطح مایهزنی شامل بدون باکتری، Pseudomonas sp. strain Rhizo_9 و Enterobacter cloacae strain Rhizo_33 در 3 تکرار در گلدانهای تقسیم شده (ریزوباکس) و در شرایط گلخانه اجرا گردید. در پایان دوره کشت، گیاه برداشت و خاکهای ریزوسفری1 (چسبیده به ریشه)، ریزوسفری2 (چسبیده به مش) وغیرریزوسفری (دور از مش) جدا و برخی ویژگیهای خاک اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد میزان هر یک از اجزاء کربن و همچنین تنفس پایه و برانگیخته در تیمارهای دارای باکتری بیشتر از شاهد و در خاک تحت کشت ذرت بیشتر ازخاک تحت کشت گندم بود. بیشترین میزان تنفس پایه میکروبی (31/0 میلیگرم CO2 بر گرم بر روز)، تنفس برانگیخته (65/1 میلیگرم CO2 بر گرم بر روز)، کربن قابل اکسید با پرمنگنات (1/213 میلیگرم بر کیلوگرم) و کربن زیتوده میکروبی (53/17 میلیگرم بر صد گرم) درخاک ریزوسفری1 در کشت ذرت مایهزنی شده با باکتری سودوموناس و بیشترین مقدار کربن آلی (82/0 درصد)، کربن محلول در آب سرد (1727 میلیگرم بر کیلوگرم) و کربن محلول در آب داغ (955 میلیگرم بر کیلوگرم) درخاک ریزوسفری1 در کشت ذرت مایهزنی شده با باکتری انتروباکتر به دست آمد که نشاندهنده تاثیر متفاوت دو باکتری بر افزایش اجزاء گوناگون کربن خاک میباشد. همچنین کاربرد هر دو باکتری موجب افزایش وزن خشک ریشه و اندام هوایی هر دو گیاه شد که در این میان تاثیر انتروباکتر بیشتر از سودوموناس بود.
فیزیک، فرسایش و حفاظت خاک
شمس اله ایوبی؛ زانیار فیضی؛ محمد رضا مصدقی؛ علی اصغر بسالت پور
چکیده
فرسایش بادی به طور جدی منابع آب و خاک را تهدید کرده و در زمینهای کشاورزی، یک مشکل زیستمحیطی جهانی شناخته میشود. با توجه به هزینههای سنگین کنترل فرسایش بادی و دشوار بودن شرایط کاری، انتخاب شیوههای اصولی و فنی در جهت تثبیت مناطق مستعد فرسایش، علاوه بر افزایش بازدهی کار در کاهش هزینهها نیز مؤثر خواهد بود. در پژوهش حاضر تأثیر ...
بیشتر
فرسایش بادی به طور جدی منابع آب و خاک را تهدید کرده و در زمینهای کشاورزی، یک مشکل زیستمحیطی جهانی شناخته میشود. با توجه به هزینههای سنگین کنترل فرسایش بادی و دشوار بودن شرایط کاری، انتخاب شیوههای اصولی و فنی در جهت تثبیت مناطق مستعد فرسایش، علاوه بر افزایش بازدهی کار در کاهش هزینهها نیز مؤثر خواهد بود. در پژوهش حاضر تأثیر خاکپوشهای رس بنتونیت، پلی وینیل استات و بیوچار خرما بر برخی ویژگی های فیزیکی و مکانیکی رسوبات بادرفتی به صورت طرح فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. جهت تهیه تیمارهای رس بنتونیت، پلی وینیل استات و بیوچارخرما به ترتیب 20، 7 و 20 گرم از تیمارهای ذکرشده در 1 لیتر آب مخلوط گردید. هر یک از تیمارهای تهیهشده بر روی سه سینی پر شده از ماسه بادی که سطحی برابر با یک متر مربع را تشکیل میدادند پاشیده شدند. بعد از بررسی نمونه ها در هفته های 1، 2 ، 4 ، 10 و 20 هفته پس از اعمال تیمارها خاک پوشهای پلی وینیل استات و رس بنتنویت تاثیر معنی دار مثبتی بر ویژگی های مثبت مکانیکی در راستای وظایف اصلی خاک پوش بودند و بیوچار رفتار ضعیف تری از خود نشان داد. dd
تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
امیر رحیمی؛ بهنام دولتی؛ سعید حیدرزاده
چکیده
به منظور بررسی تاثیر اسید هیومیک و عناصر کممصرف بر برخی از ویژگیهای کمی و کیفی چغندرقند رقم یونیورس آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در اراضی تحقیقاتی کارخانه چغندرقند نقده اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل مقادیر مختلف اسید هیومیک شامل صفر، 200، 300، 400، 500 و 600 کیلوگرم در هکتار و محلولپاشی ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر اسید هیومیک و عناصر کممصرف بر برخی از ویژگیهای کمی و کیفی چغندرقند رقم یونیورس آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در اراضی تحقیقاتی کارخانه چغندرقند نقده اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل مقادیر مختلف اسید هیومیک شامل صفر، 200، 300، 400، 500 و 600 کیلوگرم در هکتار و محلولپاشی عناصر کممصرف (آهن، روی، بر، منگنز و شاهد) به عنوان فاکتور دوم در نظر گرفته شد. صفات مورد مطالعه شامل درصد قند ناخالص، مقدار سدیم، پتاسیم و نیتروژن در غده، شاخص قلیایئت، ضریب استحصال قند، عملکرد ریشه، درصد قند خالص و قند ملاس بود. نتایج نشان داد که حداکثر درصد قند ناخالص (67/18 درصد)، خالص (30/16 درصد) و ضریب استحصال شکر (25/87 درصد) از تیمار مصرفی 500 کیلوگرم در هکتار اسید هیومیک با محلولپاشی بور (B) بدست آمد. کاربرد عناصر کممصرف و اسید هیومیک سبب کاهش میزان قند ملاس و افزایش درصد پتاسیم ریشه چغندرقند گردید. افزایش مقادیر مصرفی اسید هیومیک به ترتیب سبب افزایش درصد عملکرد ریشه (08/ 29 درصد)، عملکرد قند ناخالص (75/32 درصد) و شاخص قلیایئت (39/29)، نسبت به تیمار شاهد شد. همچنین با افزایش مواد هومیکی مقادیر نیتروژن (58/27 درصد) و سدیم (89/24 درصد) در ریشه چغندرقند کاهش یافت. حداکثر عملکرد ریشه (96 /68 تن در هکتار) و عملکرد قند ناخالص (18/12 تن در هکتار) در تیمار با منگنز (Mn) به دست آمد. لذا جهت نیل به کشاورزی پایدار و افزایش عملکرد کمی و کیفی چغندرقندکاربرد اسید هومیک همراه با عناصرکم مصرف توصیه می شود.
کشاورزی دقیق
سیده عارفه حسینی؛ حسن مسعودی؛ سیدمجید سجادیه؛ سامان آبدانان مهدی زاده
چکیده
نیتروژن یکی از عناصر اصلی مورد نیاز گیاه می باشد و بیشتر از سایر عناصر در تغذیه گیاهی مصرف می شود. نیتروژن جزء مهمی از ملکول کلروفیل را تشکیل میدهد و در ساختمان کلروفیل بصورت پروتئین وجود دارد. بدون نیتروژن رشد گیاه به مقدار بسیار زیادی کاهش مییابد. این تحقیق به منظور برآورد مقدار نیتروژن و کلروفیل برگ گیاه نیشکر از روی شاخص های ...
بیشتر
نیتروژن یکی از عناصر اصلی مورد نیاز گیاه می باشد و بیشتر از سایر عناصر در تغذیه گیاهی مصرف می شود. نیتروژن جزء مهمی از ملکول کلروفیل را تشکیل میدهد و در ساختمان کلروفیل بصورت پروتئین وجود دارد. بدون نیتروژن رشد گیاه به مقدار بسیار زیادی کاهش مییابد. این تحقیق به منظور برآورد مقدار نیتروژن و کلروفیل برگ گیاه نیشکر از روی شاخص های رنگی استخراج شده از تصاویر هوایی دیجیتال که توسط کوادکوپتر از دو ارتفاع ۵ متر و ۱۰ متر و در مزارع شرکت کشت و صنعت دعبل خزاعی گرفته شدند، انجام گرفت. تصاویر استفاده شده برای این تحقیق از سه مزرعه با دوره های رشد مختلف بودند. همزمان با تصویر برداری، میزان کلروفیل برگ نیشکر در نقاط مشخص شده نیز با کلروفیل متر دستی تعیین گردید، همچنین نمونه برداری از مزارع برای تعیین مقدار واقعی نیتروژن به روش کلدال انجام شد. نتایج آزمایشات، پردازش تصاویر و مدلسازی رگرسیونی نشان داد که معادلات رگرسیونی میتوانند برای دو ارتفاع ۵ و ۱۰ متر به ترتیب میزان نیتروژن را با ضرایب تبیین 3/74 و ۷7 درصد؛ و کلروفیل را با ضرایب تبیین ۶۲ و ۶۹ درصد برآورد کنند. همچنین مدل رگرسیونی ارائه شده برای تخمین میزان نیتروژن گیاه نیشکر از روی کلروفیل برگ دارای ضریب تبیین ۶۸ درصد بود. با توجه به نتایج بدست آمده در این تحقیق با تعیین ارتباط بین نیتروژن و رنگ گیاه میتوان از وضعیت نیتروژن و کلروفیل گیاه نیشکر آگاه شد.
مصطفی کرمی؛ شمس الله ایوبی؛ حسین خادمی
چکیده
به دلیل تجمع عناصر سنگین در خاک و خطرات ناشی از آن، تشخیص نوع، منشأ و پراکندگی این عناصر از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. با توجه به اینکه مواد مادری یکی از عوامل اصلی در ارتباط با ترکیب و ویژگی خاک است، در این مطالعه به مقایسه ویژگیهای متفاوت خاکهای توسعهیافته بر روی مواد مادری متفاوت آذرین پرداخته شده است. در مجموع از ...
بیشتر
به دلیل تجمع عناصر سنگین در خاک و خطرات ناشی از آن، تشخیص نوع، منشأ و پراکندگی این عناصر از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. با توجه به اینکه مواد مادری یکی از عوامل اصلی در ارتباط با ترکیب و ویژگی خاک است، در این مطالعه به مقایسه ویژگیهای متفاوت خاکهای توسعهیافته بر روی مواد مادری متفاوت آذرین پرداخته شده است. در مجموع از 65 نقطه خاک سطحی از عمق 10-0 سانتیمتری از منطقهای به وسعت 260 کیلومتر مربع نمونهبرداری صورت گرفت. از سنگهای غالب در منطقه تعداد 8 تا 10 نمونه سنگ و از سنگهای مادری که وسعت کمتری دارند تعداد 6 تا 8 نمونه سنگ برداشته شد. پس از آمادهسازی نمونههای خاک و سنگ، غلظت فلزات مس، روی، نیکل و کروم در نمونههای خاک روش (اسید نیتریک 5 نرمال) و سنگ روش (اسید فلوریدریک، نیتریک و کلریدریک غلیظ) پس از عصارهگیری، با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. مقایسه میانگین به روش دانکن در سطح احتمال 5 درصد نشان داد که سنگ مادری (گابرو-بازالت) بجز با سنگهای مادری گرانیت پورفیری و گرانیت با دیگر واحدهای سنگی در میزان مس کل خاک اختلاف معنیداری ندارد. براساس حد مجاز مشخص شده برای کشور ایران در منطقه مورد مطالعه از لحاظ عنصر مس آلودگی وجود ندارد؛ ولی بر اساس استاندارد کشور هلند 1/23 درصد از نمونهها آلودگی نشان میدهند؛ خاکهای توسعهیافته بر روی سنگ مادری گرانیت پورفیری در میزان غلظت روی کل با دیگر خاکهای توسعهیافته بر روی سنگهای مادری اختلاف معنیداری دارند. بر اساس حد مشخص شده در کشور هلند و ایران در غلظت روی کل در خاک به ترتیب 7/4 و 5/1 درصد از نمونهها آلودگی نشان میدهند، ولی بر اساس استاندارد کشور استرالیا آلودگی به این عنصر وجود ندارد. خاکهای توسعهیافته بر روی سنگ مادری (گابرو-بازالت) به استثنای خاکهای توسعهیافته بر روی سنگهای مادری دیوریت گابرویی و گرانیت با دیگر خاکهای توسعهیافته بر روی سنگهای مادری در میزان غلظت نیکل کل خاک اختلاف معنیداری ندارد. بر اساس حد مشخص شده در کشور هلند، استرالیا و ایران به ترتیب 8/96، 6/20 و 6/93 درصد از نمونهها در خاکهای منطقه آلودگی به عنصر نیکل دارند. همچنین خاک توسعهیافته بر روی سنگ مادری اسپیلیت-بازالت با دیگر خاکهای توسعهیافته بر روی سنگهای مادری در میزان کروم کل خاک اختلاف معنیداری دارد. 5/12 درصد از نمونهها غلظتی بیش از حداکثر غلظت مجاز کشور هلند و 8/57 درصد از نمونهها غلظتی بیش از حداکثر غلظت مجاز کشور ایران را دارند. از لحاظ غنی شدگی عناصر سنگین بعد از عنصر مس، عناصر کروم و نیکل بیشترین غنیشدگی را در خاکهای توسعهیافته بر روی مواد مادری منطقه مورد مطالعه دارند؛ همچنین همبستگی مثبت و معنیداری بین غلظت مس موجود در مواد مادری و خاکهای توسعهیافته بر روی آنها مشاهده شد که نشاندهنده درجا بودن خاکها و منشأ توارثی این عنصر در خاک است.
فاطمه میری؛ جواد زمانی بابگهری
چکیده
ضایعات آلی، به ویژه بقایای گیاهان، میتوانند به عنوان ماده اولیه در تولید بیوچار مورد استفاده قرار گیرند؛ اما اطلاع از ویژگی بیوچار تولید شده برای استفاده به عنوان یک ماده اصلاحی در خاک ضروری میباشد. در این مطالعه، فرایند آمادهسازی بیوچار از ضایعات برداشت پسته مورد بررسی قرار گرفت. برای تعیین بهترین دما، تهیهی بیوچار تحت فرایند ...
بیشتر
ضایعات آلی، به ویژه بقایای گیاهان، میتوانند به عنوان ماده اولیه در تولید بیوچار مورد استفاده قرار گیرند؛ اما اطلاع از ویژگی بیوچار تولید شده برای استفاده به عنوان یک ماده اصلاحی در خاک ضروری میباشد. در این مطالعه، فرایند آمادهسازی بیوچار از ضایعات برداشت پسته مورد بررسی قرار گرفت. برای تعیین بهترین دما، تهیهی بیوچار تحت فرایند پیرولیز آهسته در دماهای مختلف (300، 450، 600 و 700 درجه سلسیوس) انجام شد و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی بیوچارها شامل pH، شوری (EC)، چگالی ظاهری، چگالی حقیقی، عملکرد، مقدار خاکستر، ظرفیت نگهداشت آب و کربن پایدار مورد بررسی قرار گرفت. به طور کلی، بیوچار مناسب، ترکیبی است که شوری آن کم و مقدار ظرفیت نگهداشت آب، عملکرد و کربن پایدار در آن بالا باشد. نتایج این تحقیق نشان داد که با افزایش درجه حرارت از 300 به 750 درجه سلسیوس مقدار عملکرد و چگالی ظاهری بیوچارها کاهش یافت و در مقابل مقدار pH، EC، چگالی حقیقی، درصد خاکستر و مقدار کربن پایدار در بیوچارهای تولیدی افزایش نشان داد. همچنین نظم مشخصی در تغییرات ظرفیت نگهداشت آب بیوچارها در دماهای مختلف مشاهده نشد، هرچند که این ویژگی به مقدار جزئی در دمای 450 درجه سلسیوس نسبت به دیگر دماها کمتر بود. بیوچارهای تولید شده در دماهای بالا، مقدار بیشتری از کربن پایدار و مقدار کمتری از عملکرد را داشتند. نتایج این پژوهش با در نظر گرفتن جنبههای مثبت تثبیت کربن و بهبود وضعیت خاک از لحاظ نگهداشت آب و نیز عملکرد بیوچار در تولید انبوه و اقتصادی این ماده، تهیه آن را در دمایی بین 450 و 600 درجه سلسیوس توصیه میکند، هرچند انجام پژوهشهای گلخانهای و مزرعهای در مورد تاثیر این بیوچار بر عملکرد گیاهان نیز پیشنهاد میشود.
تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
فرانک قاسمی؛ سعید حجتی؛ احمد لندی؛ رویا زلقی
چکیده
سپیولیت و پالیگورسکیت از گروه رسهای فیبری هستند که در خاکهای مناطق خشک و نیمه خشک یافت میشوند. شناخت در زمینه رفتار این دو کانی در محیط ریزوسفر گیاهان کشاورزی و کارکرد ریزجانداران اندک است. این پژوهش با هدف بررسی مقدار رهاسازی منیزیم از دو کانی سپیولیت و پالیگورسکیت، در ریزوسفر گیاه سورگوم در شرایط همزیست با قارچ میکوریزی ...
بیشتر
سپیولیت و پالیگورسکیت از گروه رسهای فیبری هستند که در خاکهای مناطق خشک و نیمه خشک یافت میشوند. شناخت در زمینه رفتار این دو کانی در محیط ریزوسفر گیاهان کشاورزی و کارکرد ریزجانداران اندک است. این پژوهش با هدف بررسی مقدار رهاسازی منیزیم از دو کانی سپیولیت و پالیگورسکیت، در ریزوسفر گیاه سورگوم در شرایط همزیست با قارچ میکوریزی گلوموس موسه به گونه آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل منبع منیزیم در سه سطح (محلول غذایی، پالیگورسکیت و سپیولیت) و قارچ در دو سطح (وجود و عدم وجود قارچ) بودند. گیاه سورگوم در گلدانهای دارای شن کوارتزی و نیز سپیولیت یا پالیگورسکیت سترون شده پس از اعمال تیمارهای قارچی کشت و با محلول غذایی جانسون دارای منیزیم و بدون منیزیم در دوره کشت 70 روزه تغذیه شدند. پس از پایان دوره کشت، در آغاز کلروفیل گیاهان، بلندی گیاه و قطرساقه بهترتیب با کلروفیل متر، متر نواری و کولیس اندازهگیری شدند. سپس ریشهها و اندام هوایی از یکدیگر جدا شده و بیومس گیاه، درصد کلونیزاسیون ریشهها و اندازه منیزیم جذب شده گیاه پس از آسیاب و عصارهگیری، بررسی گردید. بیشترین درصد کلونیزاسیون ریشه در تیمارهای دارای پالیگورسکیت و کمترین اندازه آن در تیمار شاهد بوده است؛ ولی اندازه منیزیم جذب شده گیاه و شاخص کلروفیل در تیمارهای حاوی کانی پالیگورسکیت بهطور قابل توجهی کمتر از سایر تیمارها بوده است. مقایسه شرایط حضور و عدم حضور قارچ گلوموسموسه نشان داد که در حضور قارچ اندازه منیزیم جذب شده گیاه سورگوم از این دو کانی بیشتر بوده است؛ لذا میتوان اظهار داشت که حضور قارچ گلوموسموسه بهصورت همزیست با گیاه سورگوم تأثیر معنیداری بر رهاسازی منیزیم از کانی سپیولیت و پالیگورسکیت و جذب آن توسط گیاه داشته است و در این ارتباط رهاسازی منیزیم از کانی سپیولیت بهطور قابل توجهی بیشتر از پالیگورسکیت بود.
پرستو اصلانی؛ مسعود داوری؛ محمدعلی محمودی؛ فرزاد حسین پناهی؛ ناصر خالق پناه
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثر زئولیت کلینوپتیلولایت بر برخی شاخصهای کیفیت خاک و همچنین شاخصهای رشد و عملکرد گندم انجام شد. بدین منظور، آزمایشی مزرعهای در قالب طرح کرتهای خرد شده بر پایه بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کردستان انجام شد. تیمارهای موردمطالعه در این پژوهش شامل زئولیت طبیعی در چهار سطح صفر، 5، 10 و 15 ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثر زئولیت کلینوپتیلولایت بر برخی شاخصهای کیفیت خاک و همچنین شاخصهای رشد و عملکرد گندم انجام شد. بدین منظور، آزمایشی مزرعهای در قالب طرح کرتهای خرد شده بر پایه بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کردستان انجام شد. تیمارهای موردمطالعه در این پژوهش شامل زئولیت طبیعی در چهار سطح صفر، 5، 10 و 15 تن در هکتار و مقادیر نیتروژن در پنج سطح صفر، 50، 100، 150 و 200 کیلوگرم در هکتار بودند. شایان ذکر است که زئولیت مورداستفاده در سال 1397 با لایه سطحی خاک مخلوط و این آزمایش در سال 1398 بدون اضافه شدن زئولیت تکرار شد. مزرعه در سال اول تحت کشت سیبزمینی و در سال دوم تحت کشت گندم قرار گرفت. نتایج حاصل از سال دوم نشان داد که تأثیر کاربرد زئولیت، نیتروژن و اثر مثقابل آنها برρb و ρp کاهشی و بر f، Ks، CEC، EC و pH خاک افزایشی بودند. نتایج همچنین نشان داد که مقدار پروتئین دانه، وزن هزار دانه، تعداد سنبله، تعداد دانه در سنبله، عملکرد اقتصادی، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت تحتتأثیر کاربرد زئولیت، نیتروژن و اثر مثقابل آنها قرار گرفتند، ولیکن تأثیر آنها بر غلظت کلروفیل معنیدار نبود. صفات زراعی بهبود یافته و افزایش تولید دانه بهدلیل استفاده از زئولیت را میتوان به بهبود شاخصهای کیفیت خاک و همچنین افزایش جذب نیتروژن ارتباط داد. در مجموع نتایج نشان داد که کاربرد همزمان زئولیت و نیتروژن در خاک میتواند یک رویکرد سودمند برای افزایش کارایی کودهای نیتروژنه و همچنین بهبود پایداری در سیستمهای کشاورزی باشد.
تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
فاطمه مسکینی ویشکایی؛ علیرضا جعفرنژادی
چکیده
نوع مدیریت مزارع گندم و زمان وقوع پدیده ریزگرد بر میزان خسارات ناشی از تنش ریزگرد بر محصول گندم تأثیرگذار است. این مطالعه به منظور بررسی اثرات ریزگرد و مطالعه روشهای مدیریتی اعمال شده برای کاهش اثرات این تنش بر شاخصهای عملکرد گندم در یک خاک آهکی و شور در استان خوزستان انجام شد. این مطالعه بهصورت بلوکهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای ...
بیشتر
نوع مدیریت مزارع گندم و زمان وقوع پدیده ریزگرد بر میزان خسارات ناشی از تنش ریزگرد بر محصول گندم تأثیرگذار است. این مطالعه به منظور بررسی اثرات ریزگرد و مطالعه روشهای مدیریتی اعمال شده برای کاهش اثرات این تنش بر شاخصهای عملکرد گندم در یک خاک آهکی و شور در استان خوزستان انجام شد. این مطالعه بهصورت بلوکهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو نوع مدیریت زراعی شامل شاهد (عرف زارع)، و مدیریت تغذیه (براساس آزمون خاک و تغذیه تکمیلی گیاه در مراحل مختلف فنولوژیک گیاه) و چهار تیمار بدون برگشوئی، برگشوئی بعد از وقوع پدیده ریزگرد در مرحله پنجهزنی، در مرحله سنبلهرفتن و در دو مرحله پنجهزنی و سنبلهرفتن در کرتهایی با سطح 20 متر مربع در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که در مدیریت عرف زارع، با استفاده از شستشوی سطح گیاه در یک مرحله رشد پس از وقوع ریزگرد بهطور متوسط موجب افزایش 30 درصد عملکرد دانه گندم شد در حالیکه مدیریت عرف زارع و برگشویی در هر دو مرحله رشد گندم، موجب افزایش 43 درصد عملکرد دانه گندم شد. کاربرد تغذیه متعادل و برگشویی در هر دو مرحله رشد گندم پس از وقوع پدیده ریزگرد موجب 32، 59، 21 و 11 درصد افزایش در زیستتوده، عملکرد دانه، شاخص برداشت و وزن هزاردانه گندم گردید. براساس نتایج این پژوهش میتوان با استفاده از تغذیه متعادل براساس مراحل فنولوژیکی رشد گیاه و شستشوی برگها پس از وقوع پدیده ریزگرد، خسارت عملکرد گندم ناشی از ریزگرد را به طور قابل توجهی کاهش داد.
فرزانه بنده الهی؛ عیسی اسفندیارپور بروجنی؛ علیرضا کریمی؛ محمد هادی فرپور؛ زهره مصلح؛ مرتضی فتاحی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، کانیشناسی رس و میکرومورفولوژی خاکهای موجود در ژئوفرمهای گوناگون منطقه داوران رفسنجان بود. هفت ژئوفرم غالب شامل پدیمنت، حدواسط مخروطافکنه و پهنه رسی کشتشده، مخروطافکنه، سنگفرش بیابانی، حدواسط پدیمنت و پهنه شنی، زهکش فعال و حدواسط مخروطافکنه و پهنه رسی کشتنشده انتخاب ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، کانیشناسی رس و میکرومورفولوژی خاکهای موجود در ژئوفرمهای گوناگون منطقه داوران رفسنجان بود. هفت ژئوفرم غالب شامل پدیمنت، حدواسط مخروطافکنه و پهنه رسی کشتشده، مخروطافکنه، سنگفرش بیابانی، حدواسط پدیمنت و پهنه شنی، زهکش فعال و حدواسط مخروطافکنه و پهنه رسی کشتنشده انتخاب شدند. پس از انتخاب یک خاکرخ شاهد در هر کدام از این ژئوفرمها، از افقهای ژنتیکی آنها نمونهبرداری شد. بهعلاوه، تعدادی نمونه دستنخورده بهمنظور مطالعات میکرومورفولوژی از برخی افقها تهیه شد. مطالعات کانیشناسی رس به روش پراش پرتو ایکس و مطالعات میکرومورفولوژی با استفاده از میکروسکوپ پولاریزان انجام گرفت. نتایج نشان داد که تجمع گچ و کربناتها بهعنوان فرایندهای غالب منطقه میباشند که شرایط تشکیل افقهای ژیپسیک و کلسیک را فراهم آوردهاند. این موضوع باعث قرارگیری خاکرخهای مزبور در زیرردههای ژیپسیدز و کلسیدز بر مبنای سامانه ردهبندی آمریکایی (2014) و گروههای مرجع ژیپسیسولز و کلسیسولز براساس سامانه طبقهبندی جهانی (2015) شده است. نتایج کانیشناسی رس نشان داد که کانیهای غالب در منطقه شامل کلریت، ایلیت، کائولینیت و اسمکتیت میباشند که عمدتاً منشأ موروثی دارند. نتایج میکرومورفولوژی نشانگر حضور گچ بهصورت کرمیشکل، عدسیشکل، صفحات در هم قفلشده و نیمه شکلدار بود. همچنین، نادولهای کلسیت و سنگ آهک در خاکها مشاهده شدند. بهطور کلی، ارزیابی روابط ژنتیکی موجود بین خاکها و اشکال اراضی منطقه و نیز حضور توأمان رسوبات بادرفتی و آبرفتی در آن، حاکی از نقش عوامل خاکساز اقلیم و ماده مادری در تغییر و تحول خاکهای منطقه داوران بود.
ناهید عقیلی ناطق؛ عادیه انور؛ محمد جعفر دالوند
چکیده
سموم دفع آفات جزء اساسی، کشاورزی مدرن محسوب میشوند و نقش مهمی در محافظت از محصولات کشاورزی دارند. ارزیابی بقایای سموم در میوه برای کنترل کیفیت آن تبدیل به پارامتر کلیدی برای مصرف کنندگان، تولید کنندگان و مسئولان گردیده است.مهمترین سم آلبالو استامیپراید میباشد. یک روش احتمالی برای تعیین بقایای سموم، استشمام ترکیبات معطر موجود ...
بیشتر
سموم دفع آفات جزء اساسی، کشاورزی مدرن محسوب میشوند و نقش مهمی در محافظت از محصولات کشاورزی دارند. ارزیابی بقایای سموم در میوه برای کنترل کیفیت آن تبدیل به پارامتر کلیدی برای مصرف کنندگان، تولید کنندگان و مسئولان گردیده است.مهمترین سم آلبالو استامیپراید میباشد. یک روش احتمالی برای تعیین بقایای سموم، استشمام ترکیبات معطر موجود در میوه با استفاده از بینی الکترونیکی است. بدین منظور دستگاه بینی الکترونیکی طراحی و ساخته شد. نمونههای سالم سمی و غیرسمی از درختان آلبالوی سم پاشی شده و نشده جمعآوری و طبق چهار درجه رسیدگی (RG1 = کاملاً رسیده ، RG2 = نزدیک به رسیدگی ، RG3 = متوسط رسیده و RG4 = نارس) توسط کارشناسان خبره (براساس اندازه، ویژگیهای ظاهر و همچنین تخمین مراحل رسیدگی) طبقهبندی شدند. تجزیه و تحلیل اجزای اصلی (PCA) و تجزیه و تحلیل تفکیک خطی (LDA) برای تشخیص الگوی آرایه سنسورها استفاده شدند. بطور کلی در آلبالوی سمی حسگر MQ3و در آلبالوی غیرسمی حسگر،TGS2602 بیشترین شدت پاسخ و نقش را در تشخیص سمی و غیرسمی بودن آلبالو داشتند.تجزیه و تحلیلPCA 89٪تا 96٪ واریانس دادهها را در تشخیص آلبالوی سمی و غیرسمی توصیف نمود. دقت تجزیه و تحلیل LDA برای تشخیص باقیمانده سم استامیپراید در 4 درجه رسیدگی مختلف آلبالوی سمی و غیر سمی 3/83-100% بود.
قاسم قربانی نصرآبادی؛ اسماعیل دردی پور؛ مجتبی بارانی مطلق؛ الهام ملک زاده؛ عبدالرضا قرنجیکی
چکیده
شوری یکی از تنشهای محیطی بسیار مهم است. در شرایط شوری، فرآهمی عناصر غذایی در محلول خاک کاهش یافته و منجر به اختلال در تغذیه و برهم خوردن تعادل عناصرغذایی گیاه میگردد. مدیریت کوددهی نیتروژن به عنوان عنصر ضروری برای رشد گیاهان در شرایط تنش شوری بسیار حائز اهمیت است. اسید سالیسیلیک یک تنظیم کننده رشد گیاهی است که در سازوکارهای دفاعی ...
بیشتر
شوری یکی از تنشهای محیطی بسیار مهم است. در شرایط شوری، فرآهمی عناصر غذایی در محلول خاک کاهش یافته و منجر به اختلال در تغذیه و برهم خوردن تعادل عناصرغذایی گیاه میگردد. مدیریت کوددهی نیتروژن به عنوان عنصر ضروری برای رشد گیاهان در شرایط تنش شوری بسیار حائز اهمیت است. اسید سالیسیلیک یک تنظیم کننده رشد گیاهی است که در سازوکارهای دفاعی گیاهان در مقابل تنشها دخیل است. به منظور بررسی اثرات اسید سالیسیلیک و سطوح مختلف نیتروژن در شوریهای مختلفِ اراضیِ شرکت سهامی مزرعه نمونه واقــع در انـبار الــوم شهرستان آق قلا، استان گلستان بر غلظت عناصر غذایی گندم، آزمایشی بهصورت اسپیلت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار انجام شد. فاکتور اصلی شامل سه سطح شوری خاک، ) 4-3 زیر سطح آستانه تحمل گندم (شاهد)، 11-9 و 15-13 دسیزیمنس بر متر) و فاکتورهای فرعی شامل دو سطح اسید سالیسیلک (0 و 5/1 میلی مولار) و سه سطح کود نیتروژن (از منبع اوره 46 درصد) شامل 1) توصیه آزمون خاک، 2) 30% بیشتر از توصیه آزمون خاک و3) 30% کمتر از توصیه آزمون خاک، بود.اسید سالیسیلیک بصورت دو بار محلول پاشی در مرحله پنجه زنی به فاصله حدود 2 هفته انجام شد. تیمارهای نیتروژنی در سه مرحله -یک سوم قبل از کاشت از سولفات آمونیوم (21درصد) و دو بار سرک در مراحل پنجهزنی و ساقهروی از اوره (46درصد)- اعمال شد. نتایج نشان داد با افزایش شوری غلظت N برگ پرچم، N و K کاه و دانه گندم کاهش یافت.
تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
ادریس شعبانی
چکیده
کاهش سطح عملکردی و کیفی قارچ دکمهای در طول دوره برداشت، به دلیل کاهش مواد غذایی بستر و تجمع ترکیبات نامطلوب از چالشهای مهم صنعت تولید قارچ است. در این راستا آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی به منظور بررسی اثر تغذیه تکمیلی در زمانهای مختلف بر شاخصهای عملکردی قارچ دکمهای انجام گردید. تیمارهای آزمایشی شامل ...
بیشتر
کاهش سطح عملکردی و کیفی قارچ دکمهای در طول دوره برداشت، به دلیل کاهش مواد غذایی بستر و تجمع ترکیبات نامطلوب از چالشهای مهم صنعت تولید قارچ است. در این راستا آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی به منظور بررسی اثر تغذیه تکمیلی در زمانهای مختلف بر شاخصهای عملکردی قارچ دکمهای انجام گردید. تیمارهای آزمایشی شامل چهار غلظت (C) تغذیه تکمیلی (0 (C1)، 20 (C2)، 40 (C3) و 60 (C4) گرم بر لیتر) (ترکیبی از دو فاز مایع شامل عناصر کممصرف، پرمصرف، اسیدهای آمینه و جامد شامل ساکارز و دکسترین) و دو زمان استفاده (یک روز بعد از برداشت فلش اول (T1) و شروع فلش دوم و تشکیل پین(T2)) بود. یافتههای این پژوهش نشان داد که بیشترین تعداد قارچ در تیمار C3T2 با مقدار 89/215 عدد مشاهده گردید که در قیاس با تیمار C1T2 افزایش 35/20 درصدی را به همراه داشت. استفاده از محلولمغذی در تیمار C3T2 در قیاس با C1T2 به ترتیب سبب افزایش 43/66% درصدی نیتروژن، 22/66% پروتئین و 44/71% سفتی بافت و 32/66% کارایی بیولوژیکی بستر گردید. استفاده از غلظت 40 گرم بر لیتر محلول مغذی در زمان ظهور پین دوم در قیاس با تیمار C1T2 به ترتیب سبب افزایش 15/64% عملکرد فلش دوم، 17/71% عملکرد فلش سوم، 79/26% عملکرد کل فلشها و 76/26 درصدی عملکرد کل کمپوست شده است. با توجه به یافتههای این پژوهش محلولپاشی غلظت 40 گرم بر لیتر محلولمغذی در زمان ظهور پین فلش دوم به منظور بهبود خصوصیات کیفی و حصول حداکثری شاخصهای عملکردی قارچ دکمهای توصیه میگردد.
عبداله حیاتی؛ افشین مرزبان؛ مجید رهنما
چکیده
با وجود اهمیت و جایگاه خرما در کشور و جهان، تولید خرما به ویژه عملیات دسترسی به تاج نخل خرما به عنوان گستردهترین و دشوارترین عملیات تولید خرما، به صورت سنتی و همراه با مخاطرات ارگونومیکی و ایمنی متعددی انجام میشود. در مطالعه حاضر، برخی مداخلات ارگونومیکی با سازوکار غیرپیچیده در عملیات دسترسی به تاج نخل خرما با به کارگیری 9 شرکتکننده ...
بیشتر
با وجود اهمیت و جایگاه خرما در کشور و جهان، تولید خرما به ویژه عملیات دسترسی به تاج نخل خرما به عنوان گستردهترین و دشوارترین عملیات تولید خرما، به صورت سنتی و همراه با مخاطرات ارگونومیکی و ایمنی متعددی انجام میشود. در مطالعه حاضر، برخی مداخلات ارگونومیکی با سازوکار غیرپیچیده در عملیات دسترسی به تاج نخل خرما با به کارگیری 9 شرکتکننده با هدف کاهش مخاطرات بررسی و از حیث شاخصهای ارگونومیکی، ایمنی و فنی با روش مرسوم مقایسه شد. ارزیابیهای بیومکانیکی با استفاده از نرمافزار 3DSSPP و بررسی تنشهای مکانیکی وارد بر ابزار صورت گرفت. تجزیه و تحلیلهای آماری با استفاده از نرمافزار IBM SPSS 24 انجام شد. ارزیابیهای بیومکانیکی نشان داد که از بین چهار روش مورد بررسی صعود از نخل خرما (مرسوم (استفاده از پروند) و مداخلهای (پروند+کفش لاستیکی، هارنس و هارنس+کفش لاستیکی))، روشهای مرسوم و پروند+کفش لاستیکی به ترتیب با وارد آوردن نیروهای برشی 9/1120 و 6/1119 نیوتون بر دیسک L5/S1 از این منظر از دو روش دیگر که در آنها از هارنس استفاده میشد به طور معنیداری (001/0>p ) پرخطرتر و دارای ریسک ابتلا به آسیب زیاد (500 نیوتون ) بودند. روش هارنس+کفش لاستیکی به لحاظ ارجحیت بالاترین میزان (14 امتیاز) را به خود اختصاص داد. ابزارهای مداخلهای به لحاظ ایمنی وضعیت به نسبت مطلوبتری از روش مرسوم داشت، اما به لحاظ ارگونومیکی شرایط تقریباً برابر بود. با این وجود، ابزارهای مداخلهای به لحاظ سرعت کار و شرایط فنی دارای کاستیهایی بود که باید تا رسیدن به شرایط مطلوب مورد مطالعه و بهسازی قرار گیرد.
ماجد قصیری صبری؛ کمال گنجعلی پور؛ کمال نبی الهی
چکیده
علم پردازش تصویر، از علوم پرکاربرد در فنون مهندسی میباشد و از دیرباز مطالعات و تحقیقات گستردهای در این زمینه صورت گرفته و پیشرفتهای فراوانی حاصل شدهاست. سرعت پایین و مخرب بودن روشهای رایج قبلی اهمیت استفاده از تکنیک پردازش تصویر در محاسبه منافذ و توزیع اندازه ذرات را دوچندان میکند. در این تحقیق شش نمونه خاک دستخورده و شش ...
بیشتر
علم پردازش تصویر، از علوم پرکاربرد در فنون مهندسی میباشد و از دیرباز مطالعات و تحقیقات گستردهای در این زمینه صورت گرفته و پیشرفتهای فراوانی حاصل شدهاست. سرعت پایین و مخرب بودن روشهای رایج قبلی اهمیت استفاده از تکنیک پردازش تصویر در محاسبه منافذ و توزیع اندازه ذرات را دوچندان میکند. در این تحقیق شش نمونه خاک دستخورده و شش نمونه دستنخورده درشت بافت (Sandy) نمونهبرداری شد. با استفاده از نمونههای دستخورده منحنی دانهبندی و تخلخل کل با روشهای معمول آزمایشگاهی اندازهگیری شد. از نمونههای دستنخورده هم تصاویر سیبی سیتی اسکن در آزمایشگاه عکسبرداری تهیه شد و پس از پردازش تصاویر ویژگیهای دانهبندی، تخلخل کل، تخلخل غیرمفید و مفید این نمونهها تعیین شد. صحتسنجی نتایج ویژگیهای تخمین زده شده با روش پردازش تصاویر سیبی سیتی اسکن نسبت به دادههای به دستآمده از روشهای آزمایشگاهی، با پارامترهای آماری مورد ارزیابی قرارگرفت. ضریب همبستگی پیرسون بین داده آزمایشگاهی و دادههای اخذ شده از پردازش تصاویر سیبی سیتی اسکن 98/0 میباشد. نتایج ارزیابی صحت نشان داد (082/1، 229/1، 108/1 و 334/2 به ترتیب برای میانگین قدرمطلق انحرافات، میانگین مربعات خطا، ریشه میانگین مربعات خطا، میانگین درصد خطای مطلق) که استفاده از تصاویر CBCT-scan و تکنیک پردازش تصویر با دقت قابل قبولی میتواند ویژگیهای هندسی خاکهای درشت بافت را تخمین بزند. همچنین نتایج نشان دادند که بهترین روش آستانهگذاری تصاویر برای پردازش تصاویر در نرم افزار Imagej روشOstu & Intermodes تعیین شد.
زهرا مهرکی؛ احمد لندی؛ جمال بنی نعمه
دوره 35، شماره 1 ، شهریور 1391
علی رشاد صدقی؛ فرید امیر شقاقی؛ علی اکبر صلح جو؛ حمید رضا صادق نژاد؛ فردین رنجبر؛ محسن ساعتی