تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
اسماعیل دردی پور؛ زینب بسطامی کجور؛ مجتبی بارانی مطلق؛ عبدالرضا قرنجیکی؛ محسن علمایی
چکیده
فسفر از عناصر اصلی مورد نیاز گیاه است که هر ساله به خاک افزوده میشود و مقدار قابل ملاحظهای از آن در خاک باقی میماند. هدف از این مطالعه بررسی اثر اسیدهای آلی با وزن مولکولی کم، بر رشد و جذب فسفر توسط ذرتسینگل کراس 704 میباشد. این آزمایش گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار بر روی گیاه ذرت اجرا شد. فاکتور ...
بیشتر
فسفر از عناصر اصلی مورد نیاز گیاه است که هر ساله به خاک افزوده میشود و مقدار قابل ملاحظهای از آن در خاک باقی میماند. هدف از این مطالعه بررسی اثر اسیدهای آلی با وزن مولکولی کم، بر رشد و جذب فسفر توسط ذرتسینگل کراس 704 میباشد. این آزمایش گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار بر روی گیاه ذرت اجرا شد. فاکتور اول شامل تعداد 6 نوع خاک سطحی از مناطق مختلف استان گلستان و فاکتور دوم ترکیبی از کود فسفری و اسیدهای آلی شامل (1) شاهد، (2) 50 میلیگرم بر کیلوگرم فسفر ، (3 و 4) 50 میلی مول بر کیلوگرم اسیدهای آلی (اگزالیک و مالیک)، (5) اسیداگزالیک+فسفر و (6) تفالهگوجهفرنگی (25 درصد وزنی) بود. بعد از 10 هفته، گیاهان برداشت و ویژگیهایی مثل ارتفاع، وزن تر و خشک، غلظت فسفر و جذب آن در گیاه تعیین گردید. اثر نوع خاک بهترتیب بر ویژگیهای وزنهای تر و خشک (05/0 ≤P) ، ارتفاع گیاه، غلظت و جذب فسفر در گیاه (01/0 ≤P) معنیدار بود. نتایج نشان داد که تیمار تفاله گوجهفرنگی در مقایسه با شاهد، تیمار کود فسفر و اسید مالیک باعث افزایش معنیدار جذب فسفر، وزن تر و خشک گیاه گردید (05/0 ≤P). تیمار کود فسفر + اسید اگزالیک، فقط از نظر ارتفاع اختلاف معنیداری با مصرف اسید اگزالیک به تنهایی داشت (05/0 ≤P). همچنین بین تیمارهای اسید مالیک و شاهد هیچ اختلاف معنی داری از نظر پارامترهای گیاهی اندازهگیری شده مشاهده نشد (05/0 ≤P)؛ بنابراین، استفاده از تفاله گیاه گوجهفرنگی به جای کود فسفر میتواند به جذب فسفر باقیمانده خاک، رشد گیاه و کاهش آلودگیهای زیست محیطی کمک کند و از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه باشد.
مسلم ثروتی؛ مجید پیشنماز احمدی؛ حمیدرضا ممتاز؛ مصطفی حسنلو
چکیده
یکی از بهترین سیاستهای کشاورزی، ارزیابی تناسب زمینهای قابل کشت و پتانسیل تولید آنها به منظور پشتیبانی و حمایت از کاربریهای فعلی و آتی است؛ بنابراین مدلسازی پتانسیل تولید از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. در این تحقیق از نقطه ایدهآل برای مدلسازی تولید جو آبی در بخشی از اراضی شهرستان هوراند استفاده شد. برای این منظور ...
بیشتر
یکی از بهترین سیاستهای کشاورزی، ارزیابی تناسب زمینهای قابل کشت و پتانسیل تولید آنها به منظور پشتیبانی و حمایت از کاربریهای فعلی و آتی است؛ بنابراین مدلسازی پتانسیل تولید از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. در این تحقیق از نقطه ایدهآل برای مدلسازی تولید جو آبی در بخشی از اراضی شهرستان هوراند استفاده شد. برای این منظور تعدادی از ویژگیهای خاک و زمیننما با بررسی منابع انتخاب و میزان وزن آنها در تولید جو آبی توسط کارشناسان محلی معین گردید. به منظور استنتاج تناسب اراضی برای جو بر اساس نقشهبرداری نقطه ایدهآل، لایههای نقشه وزندار شد و بهعنوان دادههای ورودی بهکار گرفته گردید و نهایتا نقشه تناسب اراضی جو به صورت مقیاس پیوسته متغیر از صفر (نامناسب) تا یک (کاملا مناسب) تهیه شد. برای مقایسه نتایج حاصل از کاربرد روش نقطه ایدهآل از عملگر ترکیب استفاده شد. نتایج نشان داد که 86/48 درصد از منطقه مورد مطالعه دارای درجه تناسب بین ۵/0 تا ۶/0 میباشد، بنابراین در منطقه مورد مطالعه مکانهای مناسب زیادی برای تولید جو یافت شد. تطابق نقشه کلاسهای تناسب اراضی حاصل از نقطه ایدهآل با نقشه تولید واقعی بیش از 90% است؛ همچنین ضریب تبیین محاسبهشده از رابطه بین شاخص اراضی محاسبهشده با روش ایدهآل 88/0 بوده کهدر سطح احتمال 5 درصد معنیدار است؛ بنابراین نقطه ایدهآل نتایج نسبتا دقیقی را حاصل میکند؛ زیرا اثرات ویژگیهایی را که ارزش نزدیک به حداقل و حداکثر از نقطه ایدهآل را دارند را به حساب میآورد.
حسن مسعودی؛ عباس روحانی
چکیده
استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی بهعنوان روشی جدید برای برآورد مشخصه های فیزیکی محصولات کشاورزی و درجه بندی آنها بر حسب پارامترهای مختلف مطرح شده است. در این پژوهش ابتدا مقادیر مشخصه های فیزیکی 100 عدد پرتقال رقم محلی دزفول شامل سه بعد هندسی، جرم، حجم و سطح تصویر عمودی اندازه گیری شد و از دو شبکه عصبی مصنوعی برای مدلسازی جرم و حجم پرتقال ...
بیشتر
استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی بهعنوان روشی جدید برای برآورد مشخصه های فیزیکی محصولات کشاورزی و درجه بندی آنها بر حسب پارامترهای مختلف مطرح شده است. در این پژوهش ابتدا مقادیر مشخصه های فیزیکی 100 عدد پرتقال رقم محلی دزفول شامل سه بعد هندسی، جرم، حجم و سطح تصویر عمودی اندازه گیری شد و از دو شبکه عصبی مصنوعی برای مدلسازی جرم و حجم پرتقال برحسب ابعاد هندسی (ANN(h,w,t)) و سطح تصویر (ANN(A)) میوه استفاده گردید. شبکه عصبی پرسپترون چندلایه (MLP) با یک لایه مخفی، تابع سیگموئید به عنوان تابع فعال سازی نرون ها و الگوریتم پس انتشار با نرخ یادگیری کاهشی (BDLRF) برای آموزش شبکه انتخاب شد. نتایج مقایسههای آماری نشان داد که اختلاف بین مقادیر واقعی و پیشبینی شده توسط شبکه های عصبی معنیدار نیست؛ همچنین حداقل مقدار ضریب تبیین (R2) برای هر یک از متغیرهای جرم و حجم در هر سه مرحله پیاده سازی شبکه عصبی(آموزش، معتبرسازی و آزمون) برابر با 96/0 بود. در مقایسه عملکرد دو مدل شبکه عصبی، بر اساس کوچکی معیارهای RMSE و MAPE و بزرگی ME ، مشخص شد که شبکه عصبی ANN(h, w, t) به ANN(A) در هر سه مرحله آموزش، معتبرسازی و آزمون برتری دارد. همچنین مقایسه عملکرد مدلهای شبکه عصبی با مدلهای رگرسیونی ( F(h,w,t) و F(A) ) نشان داد که اختلاف بین آنها معنیدار نبوده، ولی عملکرد پیشبینی مدل رگرسیونی F(h,w,t) بهتر از F(A) و در نهایت عملکرد مدل ANN(h,w,t) بهتر از مدل رگرسیونی F(h,w,t) میباشد.
پیدایش و طبقه بندی خاکها
فریده عباس زاده افشار؛ شمس اله ایوبی؛ اعظم جعفری
چکیده
نقشه توزیع مکانی کلاسهای خاک برای استفاده مناسب از خاک و تصمیمگیریهای مدیریتی مهم است. نقشهبرداری رقومی خاک میتواند توزیع مکانی از کلاسهای خاک را به صورت کمّی پیشبینی کند. ماشین یادگیری اصطلاح کلی برای مجموعه گستردهای از مدلها برای کشف الگوهای موجود در دادهها و پیشبینی متغیرهای مورد مطالعه است. این ...
بیشتر
نقشه توزیع مکانی کلاسهای خاک برای استفاده مناسب از خاک و تصمیمگیریهای مدیریتی مهم است. نقشهبرداری رقومی خاک میتواند توزیع مکانی از کلاسهای خاک را به صورت کمّی پیشبینی کند. ماشین یادگیری اصطلاح کلی برای مجموعه گستردهای از مدلها برای کشف الگوهای موجود در دادهها و پیشبینی متغیرهای مورد مطالعه است. این مطالعه با هدف مقایسه سه مدل رگرسیون لجستیک چندجملهای، رگرسیون درختی توسعهیافته و درخت تصمیم و کارایی آنها در پیشبینی گروه بزرگهای خاک در منطقه بم استان کرمان طراحی گردید. یک طرح نمونهبرداری طبقهبندی شده تصادفی در منطقهای به مساحت صد هزار هکتار تعریف شد و در نهایت، ۱۲6 خاکرخ حفر و بر اساس سیستم طبقهبندی آمریکایی تشریح و طبقهبندی گردید. نتایج حاصل از مدلسازی نشان داد که نقشه سطوح ژئومرفولوژی، یک ابزار مهم در روشهای نقشهبرداری رقومی خاک است که به افزایش دقت پیشبینی کمک میکند. پس از سطوح ژئومرفیک، اجزای سرزمین و شاخصهای سنجش از دور بهعنوان پارامترهای کمکی مؤثر شناخته شدند. نتایج مقایسه دقت ارزیابی مدلها نشان داد که بهترین پیشبینی مربوط به مدل درخت تصمیم است. این نتایج نشان میدهد که ساختار درختی ایجادشده بین متغیر هدف و متغیرهای انتخابشده در مدل باعث افزایش دقت این مدل نسبت به مدلهای رگرسیونی شده است. نتایج کلی نشان داد که نقشهبرداری رقومی خاک، میتواند به عنوان یک روش ارزیابی منابع خاک استفاده شود. علاوه بر این، قابلیت اطمینان نقشههای برآوردشده میتواند شروع یک بحث جدید بین متخصصان منابع زمین و خاکشناسان باشد. این اطلاعات همچنین میتواند برای تکمیل مجموعه دادههای موجود در کشور نیز استفاده شوند.
تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
حنانه بهمنیان؛ حبیب اله نادیان قمشه؛ نفیسه رنگ زن
چکیده
کشاورزی پایدار بر مبنای استفاده از کودهای زیستی و آلی، راهحل مناسبی جهت تأمین عناصر غذایی، افزایش تنوع زیستی، بهبود کیفیت و افزایش رشد و عملکرد گیاه بشمار میرود. قارچهای میکوریزا آربوسکولار از فراوانترین ریز موجودات خاک هستند و از عوامل ضروری در سیستم پایدار خاک و گیاه محسوب میشوند. به منظور بررسی برهمکنش قارچ میکوریزا ...
بیشتر
کشاورزی پایدار بر مبنای استفاده از کودهای زیستی و آلی، راهحل مناسبی جهت تأمین عناصر غذایی، افزایش تنوع زیستی، بهبود کیفیت و افزایش رشد و عملکرد گیاه بشمار میرود. قارچهای میکوریزا آربوسکولار از فراوانترین ریز موجودات خاک هستند و از عوامل ضروری در سیستم پایدار خاک و گیاه محسوب میشوند. به منظور بررسی برهمکنش قارچ میکوریزا (Glomus intraradices) و فیلترکیک (از ضایعات کارخانه نیشکر در سه سطح 0، 5/1 و 3 درصد وزنی) بر میزان جذب برخی از عناصر غذایی و همچنین ویژگیهای رشدی در گیاه گشنیز (Coriandrum sativum L.) آزمایشی گلدانی در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار (در مجموع 24 واحد آزمایشی) انجام شد. نتایج نشان داد افزودن فیلترکیک و تلقیح ریشه گیاه گشنیز با میکوریزا سبب افزایش ویژگیهای رشد و غلظت عناصر ضروری در اندام هوایی گیاه میگردد. بهترین نتایج در بسیاری از ویژگیهای مورد بررسی در تیمار کاربرد همزمان فیلترکیک و میکوریزا مشاهده گردید که نشاندهنده برهمکنش مثبت این دو کود آلی و زیستی است. فیلترکیک با تأثیر بر غلظت عناصر در شکل قابل جذب و همچنین با تحریک فرایندهای زیستی به افزایش فعالیت قارچ میکوریزا کمک کرده و در مقابل قارچ میکوریزا با تسریع فرایندهای معدنی شدن عناصر و افزایش قابلیت و سطح جذب آنها اثر کود آلی را بر رشد گیاه بهبود داده است. استفاده از فیلترکیک به همراه میکوریزا نه تنها اثر کاهشی بر عملکرد میکوریزا نداشته بلکه با بهرهمندی از اثرات متقابل مؤثر باعث بهبود عملکرد هردو کود آلی و زیستی میگردد.
حدیث نعمت پور ملک آباد؛ محمد جواد شیخ داودی؛ اسماعیل خراسانی فردوانی؛ حسن ذکی دیزجی
چکیده
پیاز خوراکی بهعنوان منبع غذایی و همچنین مصارف دارویی، امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. با افزایش بیش از پیش تولید پیاز، نیاز به انبارداری، افزایش ماندگاری، کاهش ضایعات و استفاده از پودر پیاز بیشتر احساس میشود. بههمین جهت خشک کردن این محصول بهعنوان یکی از راهکارهای عملی همواره مطرح میباشد. امروزه با توجه به مزایای ...
بیشتر
پیاز خوراکی بهعنوان منبع غذایی و همچنین مصارف دارویی، امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. با افزایش بیش از پیش تولید پیاز، نیاز به انبارداری، افزایش ماندگاری، کاهش ضایعات و استفاده از پودر پیاز بیشتر احساس میشود. بههمین جهت خشک کردن این محصول بهعنوان یکی از راهکارهای عملی همواره مطرح میباشد. امروزه با توجه به مزایای فناوری هوش مصنوعی، استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی در سطح وسیعی برای شبیهسازی و پیشبینی پارامترهای مورد نیاز در فرایندهای خشک کردن در حال رشد و توسعه است. هدف از انجام این تحقیق پیشبینی محتوای رطوبتی پیاز به کمک شبکه عصبی مصنوعی میباشد. در این تحقیق پیاز با استفاده از خشککن جریان عمودی هوای داغ در زمانهای مختلف در سه سطح دمای 60، 70 و 80 درجه سلسیوس، سه سطح ضخامت لایه 15، 30 و 45 میلیمتر، سه سطح ضخامت خلال 2، 4 و 6 میلیمتر و سه تکرار، در سرعت هوای ثابت 5/1 متر بر ثانیه خشک شده تا محتوای رطوبتی آن ثابت و به 6% (بر پایه تر) برسد. بهترین الگوریتم یادگیری لونبرگ-مارکوارت با کمترین مقدار خطا MSE انتخاب شد. توپولوژی بهینه 1-10-4 با تابع آستانه تانژانت سیگموئید و مقادیر خطای 0133/0 و توپولوژی بهینه 1-6-4 با تابع آستانه لگاریتم سیگموئید و مقادیر خطای 022/0 به دست آمدند. مقایسه ضریب تبیین R2 وMSE نشان داد که شبکه عصبی با ساختار 1-10-4 با تابع آستانه تانژانت سیگموئید برای پیشبینی محتوای رطوبتی در مقایسه با توپولوژیهای دیگر نتایج بهتری را ارائه میکند؛ بهترین مقدار ضریب تبیین 998/0 و MSE آن 0133/0 به دست آمد.
محمد امیر دلاور؛ آرمان نادری
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی ویژگیهای مختلف خاکهای سدیمی و خاکهای همراه آنها و تعیین عوامل مؤثر بر تشکیل این خاکها در منطقه نیمهخشک دشت آبیک است. برای نیل به اهداف این تحقیق در سه موقعیت ارتفاعی واحد فیزیوگرافی دشت آبرفتی دامنهای شامل مناطق نسبتاً مرتفع، مناطق حدواسط و مناطق پست مطالعه خاکرخها انجام شد. در قسمتهای ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی ویژگیهای مختلف خاکهای سدیمی و خاکهای همراه آنها و تعیین عوامل مؤثر بر تشکیل این خاکها در منطقه نیمهخشک دشت آبیک است. برای نیل به اهداف این تحقیق در سه موقعیت ارتفاعی واحد فیزیوگرافی دشت آبرفتی دامنهای شامل مناطق نسبتاً مرتفع، مناطق حدواسط و مناطق پست مطالعه خاکرخها انجام شد. در قسمتهای نسبتاً مرتفع با وجود اختلاف ارتفاع پنج تا 10 متر، مقادیر سدیم تبادلی و هدایت الکتریکی اراضی کم بود و نشانهای از وجود خاکهای شور و سدیمی مشاهده نگردید. خاکهای این قسمت از اراضی در تحت گروه زریک هاپلوکمبیدز طبقهبندی شدند. خاکهای مناطق حدواسط با اختلاف ارتفاع حدود دو تا پنج متر در تحت گروههای سدیک زریک هاپلوکمبیدز و گروه بزرگ سدیک زریک هاپلوکلسیدز طبقهبندی شدند. خاکهای سدیمی که به صورت لکههای سفیدرنگ در مناطق پست مشاهده گردیدند، در تحت گروههای زریک و ورتیک ناترآرجیدز طبقهبندی شدند. بخش رس خاک شامل کانیهای ایلیت، مونتموریلونیت، کلریت و پالیگورسکیت بود. پوششهای رسی در افقهای ناتریک توسط مطالعات میکرومورفولوژیکی و میکروسکپ الکترونی روبشی تأیید شد. عوامل اصلی تشکیل خاکهای سدیمی و خاکهای همراه آنها در منطقه به وضعیت قرارگیری خاکها، وجود پستی و بلندی محلی، حرکتهای جانبی و عمقی آب و املاح محلول از مناطق مجاور به سمت اراضی پایین دست و افزایش رسوبات بادرفتی حاوی املاح شور و سدیمی در منطقه مرتبط است.
پیدایش و طبقه بندی خاکها
سمانه تاجیک؛ شمس اله ایوبی؛ محمدمهدی درویشی؛ حسین خادمی
چکیده
حلزونهای خاکزی، بخش مهمی از اکوسیستم جنگل را شامل میشوند و نقش مهمی در تجزیه لاشبرگ و غلظت کلسیم خاک دارند. این مطالعه با هدف بررسی ویژگیهای خاک و پارامترهای توپوگرافی موثر بر فراوانی حلزونهای خاکزی و همچنین پیشبینی پراکنش فراوانی آنها دربخشی از اراضی جنگلی استان گلستان آنجام گردید. تعداد 153 نمونه خاک از عمق 0-10 ...
بیشتر
حلزونهای خاکزی، بخش مهمی از اکوسیستم جنگل را شامل میشوند و نقش مهمی در تجزیه لاشبرگ و غلظت کلسیم خاک دارند. این مطالعه با هدف بررسی ویژگیهای خاک و پارامترهای توپوگرافی موثر بر فراوانی حلزونهای خاکزی و همچنین پیشبینی پراکنش فراوانی آنها دربخشی از اراضی جنگلی استان گلستان آنجام گردید. تعداد 153 نمونه خاک از عمق 0-10 سانتیمتر جمعآوری شد؛ سپس حلزونهای خاکزی جمعآوری و تاسطح رده شناسایی و طبقهبندی شدند. ویژگیهای خاک از طریق آنالیزهای آزمایشگاهی و پارامترهای توپوگرافی، با استفاده از نقشه رقومی ارتفاع منطقه و تصاویر ماهوارهای بهدست آمدند. بر طبق نتایج حاصل مدل غیر خطی جنگل تصادفی دارای ضریب تبیین 49/0 و خطا 82/1 است و دقت بالاتری نسبت به مدل رگرسیون خطی با ضریب تبیین 28/0 و خطا 13/2 در پیشبینی فراوانی حلزونها دارد. نتایج بهدست آمده از آنالیز مولفههای اصلی و آنالیز حساسیت نشان دادند که کربنات کلسیم معادل، pH، EC و کربن آلی، از جمله مهمترین ویژگیهای خاکی موثر بر فراوانی حلزونها هستند. پارامترهای توپوگرافی دارای روابط خطی با فراوانی حلزونهای خاکزی نداشتهاند اما در مدل غیر خطی به خوبی نقش آنها نشان داده شده است. جهت شیب، ارتفاع و دمای سطح زمین از جمله مهمترین پارامترهای تاثیرگذار بر فراوانی حلزونها بودهاند که احتمالا تاثیر آنها به دلیل تاثیر بر ویژگیهای خاک مانند کربنات کلسیم و رطوبت خاک بوده است.
کشاورزی دقیق
مجتبی نادری بلداجی؛ عباس همت؛ توماس کلر
چکیده
در این مطالعه، ارتباط بین تنش پیشتراکم (pcσ (و مقاومت نفوذسنج افقی (PR) به منظور پیشنهاد روشی جایگزین برای اندازهگیری پیوسته pcσ و مدیریت دقیق ترددپذیری خاک در مزرعه بررسی شد. اندازهگیریهای نفوذسنجی در 9 مزرعه با بافتهای مختلف (محتوای رس از g kg-1 584-189) در سوئیس انجام شد. نمونههای دست نخورده خاک در نقاط مختلف در ...
بیشتر
در این مطالعه، ارتباط بین تنش پیشتراکم (pcσ (و مقاومت نفوذسنج افقی (PR) به منظور پیشنهاد روشی جایگزین برای اندازهگیری پیوسته pcσ و مدیریت دقیق ترددپذیری خاک در مزرعه بررسی شد. اندازهگیریهای نفوذسنجی در 9 مزرعه با بافتهای مختلف (محتوای رس از g kg-1 584-189) در سوئیس انجام شد. نمونههای دست نخورده خاک در نقاط مختلف در کنار خطوط اندازهگیری PR برداشته و در آزمایشگاه مورد آزمون فشار تکمحوری محصور تحت بارگذاری گام به گام قرار گرفت. pcσ از نقطه بیشینه انحنا منحنی لگاریتم تنش- نسبت پوکی با تحلیل تابع گمپرتز تخمین زده شد. نتایج نشان داد که تابعگمپرتز به خوبی منحنی لگاریتم تنش- نسبت پوکی را در بافتهای مختلف بیان میکند و پارامترهای این تابع با مشخصههای فیزیکی خاک در ارتباط است. همبستگی نه چندان قوی (47/0R2=،kPa 4/15RMSE=) بین PR و pcσ یافت شد که با جبران اثر رطوبت خاک به طور معنیداری بهبود یافت (59/0R2=،kPa 7/13RMSE=). در محدوده تغییرات آزمون شده، نوع بافت خاک (محتوای رس) تاثیری بر رابطه بین PR و pcσ نشان نداد. این مطالعه پیشنهاد میدهد که ترکیب نفوذسنج افقی و حسگر رطوبت (برای مثال حسگر دیالکتریک) خاک میتواند ابزار مناسبی برای تخمین در حال حرکت تنش پیشتراکم و تهیه نقشههای مزرعهای ترددپذیری خاک باشد.
نیما نصیریان
چکیده
در این پژوهش، رشد، تولید لیپید و راندمان مصرف منبع کربن به وسیله مخمر مولد لیپید Rhodosporidium diobovatum در محیط کشت با نیتروژن محدود با استفاده از دکستروز (217 و 434 میلیمولار) و گلیسرول به عنوان منابع کربن مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین مشخصات فیزیکی بیودیزل حاصل از لیپید تولیدی با دیگر انواع بیودیزل، سوخت دیزل و استانداردهای معتبر مقایسه ...
بیشتر
در این پژوهش، رشد، تولید لیپید و راندمان مصرف منبع کربن به وسیله مخمر مولد لیپید Rhodosporidium diobovatum در محیط کشت با نیتروژن محدود با استفاده از دکستروز (217 و 434 میلیمولار) و گلیسرول به عنوان منابع کربن مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین مشخصات فیزیکی بیودیزل حاصل از لیپید تولیدی با دیگر انواع بیودیزل، سوخت دیزل و استانداردهای معتبر مقایسه و تجزیه و تحلیل گردید. محیطهای کشت حاوی دکستروز و گلیسرول بیوماس تقریباً یکسانی تولید کردند؛ اما پس از 5 روز محیط کشت حاوی 434 میلیمولار دکستروز محتوای لیپید بیشتری (حدود 49 درصد از وزن خشک سلولی) نسبت به دیگر منابع تولید نمود. ترکیبات اسیدهای چرب تولیدی توسط R. diobovtum در غلظتهای متفاوت گلوکز و گلیسرول به طور عمده شامل اسید پالمیتیک (C16:0)، اسید اولئیک (C18:1) و اسید لینولئیک (C18:2) بودند؛ همچنین با توجه به ترکیبات اسیدهای چرب موجود در لیپید تولیدی توسط مخمر مولد لیپید، خصوصیات فیزیکی سوخت زیستی حاصل از آن شامل ویسکوزیته، وزن مخصوص، نقطه ابری، عدد ستان، عدد یدی و ارزش حرارتی بیشینه همگی در محدوده استانداردهای بینالمللی قرار داشته و مشابهت آنها با دیگر منابع تولید بیودیزل مانند دانههای روغنی و چربیهای حیوانی، قابلیت بالای این نوع مخمر برای تولید سوخت و روغن مغذی در مقیاسهای تجاری را نوید میدهد.
ناصر رشیدی؛ عبدالامیر معزی؛ افراسیاب راهنما
چکیده
تنش شوری یکی از عوامل محدود کننده رشد و تولید پسته در خاک-های مناطق خشک و نیمه خشک ایران میباشد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر سولفات پتاسیم بر ویژگیهای رویشی، رنگدانههای فتوسنتزی، پرولین، قندهای محلول و جذب سدیم و پتاسیم توسط دانهال پسته (Pistacia vera L.) رقم بادامی ریز زرند در شرایط تنش شوری بود. این پژوهش در گلخانه بهصورت فاکتوریل ...
بیشتر
تنش شوری یکی از عوامل محدود کننده رشد و تولید پسته در خاک-های مناطق خشک و نیمه خشک ایران میباشد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر سولفات پتاسیم بر ویژگیهای رویشی، رنگدانههای فتوسنتزی، پرولین، قندهای محلول و جذب سدیم و پتاسیم توسط دانهال پسته (Pistacia vera L.) رقم بادامی ریز زرند در شرایط تنش شوری بود. این پژوهش در گلخانه بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و در سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل شوری آب آبیاری (در 3 سطح شامل قابلیت هدایت الکتریکی 65/0 دسیزیمنس بر متر یا شاهد، 5 و 10 دسیزیمنس بر متر) و کاربرد پتاسیم (در 3 سطح شامل بدون کاربرد یا شاهد، 150 و 250 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) بودند. نتایج نشان داد با افزایش تنش شوری در خاک، سطح برگ، وزن خشک وزن خشک ریشه و شاخساره، غلظت کلروفیلهای a، b و کل و مقدار پتاسیم جذب شده در ریشه و شاخساره کاهش یافت. مقدار کاروتنوئیدها، پرولین، قندهای محلول و غلظت سدیم ریشه و شاخساره افزایش یافت. کاربرد هر دو سطح پتاسیم سبب افزایش معنیدار سطح برگ (بهترتیب 8/7 و 8/1 درصد)، وزن خشک ریشه (21/2 و 20/0 درصد) و شاخساره (21/3 و 19/9 درصد)، کلروفیل کل (10/0 و 7/8 درصد)، کاروتنوئیدها (32/2 و 35/7 درصد)، پرولین (21/1 و 14/4 درصد)، غلظت پتاسیم ریشه (1/44 و 2/56 درصد) و شاخساره (11/0 و 26/9 درصد) و مقدار پتاسیم جذب شده در ریشه و شاخساره شد. بنابراین،، مدیریت تغذیه پتاسیم میتواند برای کاهش پیامدهای منفی تنش شوری در دانهالهای پسته مورد توجه قرار گیرد.
رضا خدادادی؛ رضا قربانی نصرآبادی
چکیده
امروزه کاربرد تلفیقی باکتریهای محرک رشدگیاه (PGPB[1]) و سیلیسیم (Si) به عنوان یک روش پایدار برای افزایش تولیدات کشاورزی مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس پژوهشی گلدانی با هدف پایش اثر جدایهی استرپتومایسس[2] و مصرف خاکی سیلسیم از منبع سیلیکات کلسیم-منیزیم بر شاخصهای رشدی و فیزیولوژیک گیاه سویا رقم (DPX) به صورت فاکتوریل در قالب ...
بیشتر
امروزه کاربرد تلفیقی باکتریهای محرک رشدگیاه (PGPB[1]) و سیلیسیم (Si) به عنوان یک روش پایدار برای افزایش تولیدات کشاورزی مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس پژوهشی گلدانی با هدف پایش اثر جدایهی استرپتومایسس[2] و مصرف خاکی سیلسیم از منبع سیلیکات کلسیم-منیزیم بر شاخصهای رشدی و فیزیولوژیک گیاه سویا رقم (DPX) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با تیمارهای آزمایشی: مصرف خاکی سیلسیم (0، 200، 400 و 600 کیلوگرم سیلسیم در هکتار)، مایهزنی استرپتومایسس (مایهزنی، عدم مایهزنی) و کاربرد تلفیقی مایهزنی استرپتومایسس+ مصرف خاکی سیلسیم در 3 تکرار در مجوع 24 واحد آزمایشی در محوطه پردیس دانشگاه علوم کشاورزی گرگان انجام شد. بر اساس نتایج، مایهزنی استرپتومایسس سبب بهبود تاثیر مصرف خاکی سیلسیم بر شاخصهای رشدی، فیزیولوژیک و جذب عناصر غذایی سویا گردید. بیشترین میزان زیستتوده اندام هوایی (3/19 گرم در گلدان)، ریشه (67/7 گرم در گلدان) ، کلروفیل کل ( 48/32 میلیگرم در گرم وزن خشک) در تیمار کاربرد تلفیقی بالاترین سطح سیلسیم (600 کیلوگرم سیلسیم در هکتار) + مایه زنی استرپتومایسس (M3B) ثبت شد. روند همافزایی مثبت مایهزنی استرپتومایسس در بهبود اثرات سطوح دیگر منبع سیلسیم بر محتوی کلروفیل با افزایش 76/41، 1/49 درصدی به ترتیب در تیمارهای تلفیقی(400 و 200 کیلوگرم سیلسیم در هکتار)+ مایهزنی (M1B,M2B) مشهود بود. مایهزنی استرپتومایسس تأثیر بهسزایی در افزایش غلظت سیلسیم (8/5 درصد)، نیتروژن (52/16)، فسفر (6/23 درصد)، پتاسیم (05/12 درصد) اندام هوایی در مقایسه با شاهد داشت. بر اساس نتایج، مایهزنی استرپتومایسس با ایجاد رابطه همافزایی سبب بهبود اثرات سطوح سیلیکات کلسیم-منیزیم در تقویت شاخصهای رشدی (زیست توده اندامهوایی و ریشه، حجم ریشه، ارتفاع گیاه)، محتوی کلروفیل و جذب عناصر غذایی (سیلسیم، نیتروژن، فسفر، پتاسیم) در سویا شده است.
حسین حاجی آقا علیزاده؛ بهنام سپهر
چکیده
کشت روی پشتههای عریض جزو مدرنترین روشهای کشت در دنیاست. در این نوع کشت، بدون هیچگونه عملیات خاکورزی و بهصورت مستقیم تمام مراحل کشت در یک مرحله انجام میشود. هدف کلی از انجام این پژوهش، ساخت دستگاهی با آرایش کاشت مناسب برای ماشینهای کشت مستقیم مرسوم در ایران با الگوبرداری از شیاربازکنهای سایر کشورها بوده است. مراحل ساخت ...
بیشتر
کشت روی پشتههای عریض جزو مدرنترین روشهای کشت در دنیاست. در این نوع کشت، بدون هیچگونه عملیات خاکورزی و بهصورت مستقیم تمام مراحل کشت در یک مرحله انجام میشود. هدف کلی از انجام این پژوهش، ساخت دستگاهی با آرایش کاشت مناسب برای ماشینهای کشت مستقیم مرسوم در ایران با الگوبرداری از شیاربازکنهای سایر کشورها بوده است. مراحل ساخت این ماشین در مجموعه صنعتی ماشین برزگر همدان انجام شد. دستگاه مذکور در شش ردیف ساخته شد. در این ماشین از دو نوع موزع مورب پلاستیکی و موزع ساده چدنی بصورت جداگانه برای بذر استفاده شد. نوع شیاربازکن در شش سطح b1: وی قلمی، b2: یو شکل، b3: تی وارون، b4: وی شکل دو بشقابی، b5: صلیبی و b6: لالهای شکل آزمایش شدند. بهمنظور ارزیابی آزمایشی با استفاده از کرتهای نواری در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 1400-1399 به اجرا درآمد. پارامترهای اندازهگیری شده در این طرح: درصد شکستگی، عمق کاشت، یکنواختی توزیع و ریزش بذر و درصد سبز شدن بذور بود. نتایج تحقیق نشان داد که شیاربازکن صلیبی در چهار پارامتر مطالعه شده نسبت به سایر شیاربازکنها در سطح 5% معنیدار شد. شیاربازکن صلیبی در مقایسه با پنج نوع شیاربازکن دیگر و نسبت به بالاترین اعداد بهدستآمده از تیمارها موجب افزایش ضریب یکنواختی عمق کاشت به میزان 7%، یکنواختی فواصل طولی بذر بهاندازه 23% و درصد سبز شدن به مقدار 3/2% نسبت به سایر شیاربازکنها شده است. نتایج کلی تحقیق نشان داد شیاربازکن صلیبی در کاشت بذور درشتدانه و ریزدانه بهترین عملکرد را دارد.
فاطمه سمیع؛ نفیسه یغمائیان مهابادی؛ سپیده ابریشم کش؛ عطااله مصلحت جو
چکیده
تخریب محیطزیستی ناشی از استفاده نامناسب اراضی از جمله مشکلات جهانی است. به منظور ارزیابی اثر کاربری اراضی بر تخریب کیفیت خاک، شاخص حساسیت، نسبت لایهبندی و شاخص کیفیت خاک بر اساس مجموعه داده حداقل و توسط روشهای نمرهدهی خطی و غیرخطی تعیین شد. نتایج نشان داد که اثرکاربری اراضی تنها بر عامل فرسایشپذیری خاک به روش استواری معنیدار ...
بیشتر
تخریب محیطزیستی ناشی از استفاده نامناسب اراضی از جمله مشکلات جهانی است. به منظور ارزیابی اثر کاربری اراضی بر تخریب کیفیت خاک، شاخص حساسیت، نسبت لایهبندی و شاخص کیفیت خاک بر اساس مجموعه داده حداقل و توسط روشهای نمرهدهی خطی و غیرخطی تعیین شد. نتایج نشان داد که اثرکاربری اراضی تنها بر عامل فرسایشپذیری خاک به روش استواری معنیدار بود و کاربری جنگل در مقایسه با کاربری مرتع و زراعی دارای کمترین میزان عامل فرسایشپذیری خاک بود. شاخص حساسیت ویژگیهای خاک نشان داد که کلسیم کربنات معادل، ماده آلی، میانگین وزنی قطر خاکدانه و شاخص پایداری ساختمان خاک نسبت به سایر ویژگیها به تغییر کاربری حساستر بودند. نسبت لایهبندی ماده آلی و شاخص پایداری ساختمان خاک نیز نشان داد که این ویژگیها به خوبی میتوانند تخریب کیفیت خاک در اثر تغییر کاربری را نشان دهند. جرم مخصوص ظاهری خاک، ماده آلی، میانگین وزنی قطر خاکدانه و عامل فرسایشپذیری خاک به روش استواری به عنوان مجموعه داده حداقل انتخاب شدند. ارزیابی کیفیت خاک نشان داد که در رابطه با اثر کاربری اراضی بر شاخص کیفیت خاک، روش نمرهدهی غیرخطی بر نمرهدهی خطی برتری دارد، به نحوی که کاربری جنگل و زراعی به ترتیب از بیشترین و کمترین شاخص کیفیت خاک به روش نمرهدهی غیرخطی برخوردار بودند و با افزایش عمق، شاخص کیفیت خاک کاهش یافت. با توجه به حساسیت زیاد کیفیت خاک به تغییر کاربری اراضی پیشنهاد میشود به منظور پایداری زیستبوم از جنگلتراشی و تغییر کاربری اراضی در منطقه مورد مطالعه جلوگیری شود.
عطااله خادم الرسول؛ هادی عامری خواه
چکیده
اقلیم یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر فرایندهای تشکیل، تکامل و تخریب خاک است که با توجه به تاثیر آن بر رخدادهای فرسایشی، پایش دائمی آن اهمیت دارد. در این پژوهش به منظور ارزیابی تغییرات اقلیمی در قالب سریهای زمانی چهار ایستگاه هواشناسی شامل اردل، سامان، ایذه و دهدز بهعنوان ایستگاههای مطالعاتی منتخب مورد بررسی قرار گرفت. با ...
بیشتر
اقلیم یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر فرایندهای تشکیل، تکامل و تخریب خاک است که با توجه به تاثیر آن بر رخدادهای فرسایشی، پایش دائمی آن اهمیت دارد. در این پژوهش به منظور ارزیابی تغییرات اقلیمی در قالب سریهای زمانی چهار ایستگاه هواشناسی شامل اردل، سامان، ایذه و دهدز بهعنوان ایستگاههای مطالعاتی منتخب مورد بررسی قرار گرفت. با بررسی آماری دادههای بارش در ایستگاههای منتخب، محاسبهی شاخص فرسایندگی باران از 1990 تا سال 2017 انجام شد. پس از تحلیل روند دادهها و بررسی ایستایی دادههای بارش، گرافهای Auto-correlation function (ACF) و Partial auto-correlation function (PACF) ترسیم شد، سپس آزمون دیکیفولر (ADF) در سطوح اطمینان 1، 5 و 10 درصد صورت پذیرفت. در مرحلهی بعد، عملیات ایستا نمودن دادههای ناایستا و یافتن پارامترهای مناسب p، r و q انجام شده و مدل Seasonal auto-regressive integrated moving average (SARIMA) تهیه و ایجاد شد. ارزیابیهای آماری توسط نرمافزارهای StataSE، Minitab 18 و SPSS 19 صورت گرفت. نتایج نشان داد که جهت آشکارسازی روند تغییرات بارش، مدل ARIMA (0,0,1)×(1,1,1)12 دارای بیشترین نیکویی برازش است. همچنین روش میانگین متحرک خودهمبستهی فصلی بهخوبی تغییرات بارش را در منطقهی مطالعاتی واقع در جنوب غرب ایران نشان داد. نتایج حاصل از مدل برازش شده حاکی از احتمال کاهش در میزان بارش سالیانه طی دورههای زمانی 5 و 10 ساله پس از سال 2017 می-باشد. با توجه به مقادیر بارش ماهیانه شبیهسازی شده، مقدار شاخص فرسایندگی در منطقه به دست آمد که کاهش ضریب فرسایندگی باران طی دوره های تا 10 سال آینده را بیان مینماید.
محمد ادیب؛ نفیسه رنگ زن؛ امیر ناصرین
چکیده
بخش کشاورزی بزرگترین مصرف کننده آب است. بهبود روشهای آبیاری راهکار مناسبی جهت افزایش کارآیی پایین مصرف آب در مزارع و در نتیجه، کاهش بحران آب در مناطق نیمه خشک میباشد. با توجه به مصرف بالای آب در مزارع نیشکر و همچنین کمبود و افت کیفیت آب رودخانهها، این پژوهش جهت بررسی تأثیر روشهای آبیاری کامل (مرسوم)، آبیاری جویچهای یک در میان ...
بیشتر
بخش کشاورزی بزرگترین مصرف کننده آب است. بهبود روشهای آبیاری راهکار مناسبی جهت افزایش کارآیی پایین مصرف آب در مزارع و در نتیجه، کاهش بحران آب در مناطق نیمه خشک میباشد. با توجه به مصرف بالای آب در مزارع نیشکر و همچنین کمبود و افت کیفیت آب رودخانهها، این پژوهش جهت بررسی تأثیر روشهای آبیاری کامل (مرسوم)، آبیاری جویچهای یک در میان ثابت و متغیر بر توزیع شوری و غلظت عناصر فسفر و پتاسیم در محل کف، میانه و بالای پشته در ابتدا، وسط و انتهای جویچه، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. نتایج نشان داد روش کمآبیاری جویچهای یک در میان ثابت بیشترین تأثیر را بر تغییرات شوری خاک داشته و موجب کاهش شوری به میزان 9 درصد در مقایسه با روش آبیاری کامل گردید. از نظر تغییرات مکانی، کمترین میزان شوری در کف و ابتدای جویچهها مشاهده شد. تغییر روش آبیاری از روش ثابت به یک درمیان تأثیرمعنی داری بر میزان فسفر قابل جذب نداشت. بیشترین مقدار فسفر در قسمت میانی پشتهها به میزان 47/2 میلیگرم در کیلوگرم گزارش گردید. تغییرات پتاسیم خاک مستقیماً تحت تأثیر روش آبیاری قرار نداشت. اگرچه، بیشترین مقدار آن در کف جویچهها مشاهده شد. به طور کلی، از نظر مقدار شوری و غلظت عناصر فسفر و پتاسیم، بالای پشتهها، در هر سه روش آبیاری، محل مناسبی برای کشت گیاه نخواهد بود. با توجه به برتری روشهای کم آبیاری به ویژه جویچهای یک در میان ثابت، در افزایش کارآیی مصرف آب، استفاده از آنها به جای روش مرسوم توصیه میگردد.
فیزیک، فرسایش و حفاظت خاک
حیدر غفاری؛ هادی عامری خواه
چکیده
باتوجه به فقدان تجهیزات مناسب در ایستگاههای رسوبسنجی کشور و اندازهگیری بسیار محدود دادههای رسوب، تخمین مقدار رسوب در روزهای فاقد داده در راستای مدیریت منابع آب و خاک بسیار حائز اهمیت است. در این پژوهش، از تکنیکهای مختلف یادگیری ماشینی شامل، شبکه عصبی مصنوعی (ANN)، سیستم استنتاجی فازی-عصبی تطبیقی (ANFIS) و جنگل تصادفی (RF) بهمنظور ...
بیشتر
باتوجه به فقدان تجهیزات مناسب در ایستگاههای رسوبسنجی کشور و اندازهگیری بسیار محدود دادههای رسوب، تخمین مقدار رسوب در روزهای فاقد داده در راستای مدیریت منابع آب و خاک بسیار حائز اهمیت است. در این پژوهش، از تکنیکهای مختلف یادگیری ماشینی شامل، شبکه عصبی مصنوعی (ANN)، سیستم استنتاجی فازی-عصبی تطبیقی (ANFIS) و جنگل تصادفی (RF) بهمنظور شبیهسازی رسوب و برآورد آن در روزهای فاقد داده استفاده شد. برای دستیابی به اهداف پژوهش، ابتدا دادههای بلند مدت هواشناسی و هیدرومتری (سال 2000 تا 2020) از سازمانهای مرتبط جمعآوری و قبل از ورود به مدل پیش-پردازش شدند. متغیرهای ورودی به مدلها شامل بارندگی، دبی جریان، شاخص پوشش گیاهی نرمالشده، دمای حداکثر و دمای حداقل بود و مقادیر رسوب معلق به عنوان خروجی تمام مدلها در نظر گرفته شد. داده-ها قبل از مدلسازی با نسبت 70 -30 به دو گروه داده-های آموزشی و دادههای آزمون تقسیم شدند. کارایی مدلها با استفاده از پنج شاخص ضریب تبیین (R2)، جذر میانگین مربعات خطا (RMSE)، درصد اریب (PBIS)، میانگین خطای مطلق (MAE) و ضریب ناش-ساتکلیف (NSE) ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که در مورد ایستگاه ماشین از بین تکنیکهای مختلف، مدل شبکه عصبی دارای بیشترین مقدار ضریب تبیین (78/0) و کمترین مقدار خطا بود. همچنین در مورد ایستگاه منجنیق، مدل شبکه عصبی و نروفازی عملکرد تقریبا مشابهی را نشان دادند. لذا، مدل شبکه عصبی به عنوان مدل برتر در این پژوهش انتخاب شد. میانگین تولید سالانه رسوب برای کل دوره آماری بر اساس مدل شبکه عصبی، برابر با 1 تن در هکتار در سال بدست آمد.
منا دغلاوی؛ محمود قاسمی نژاد رائینی؛ نعیم لویمی؛ امین لطفی جلال آبادی
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی تاثیر تناوب زراعی در مزارع گندم با استفاده از تصاویر ماهوارهای در منطقه شاوور استان خوزستان و در سال زراعی 1400_1399 انجام گردید. داده برداری این تحقیق در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل چهار تناوب زراعی گندم_گندم_گندم، گندم_کلزا_گندم، گندم_برنج_گندم و گندم_شبدر_گندم بودند. مقایسه میانگین ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی تاثیر تناوب زراعی در مزارع گندم با استفاده از تصاویر ماهوارهای در منطقه شاوور استان خوزستان و در سال زراعی 1400_1399 انجام گردید. داده برداری این تحقیق در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل چهار تناوب زراعی گندم_گندم_گندم، گندم_کلزا_گندم، گندم_برنج_گندم و گندم_شبدر_گندم بودند. مقایسه میانگین شاخص طیفیNDVI برگرفته از تصاویر ماهوارهای در قبل و بعد از تناوب نشان داد که تناوب گندم_گندم_گندم پس از گذشت دوسال زراعی منجر به کاهش 10 درصد و همچنین استفاده از برنج در تناوب گندم_برنج_گندم منجر به کاهش 50 درصد عملکرد گندم میگردد؛ اما استفاده از کلزا در تناوب (گندم_کلزا_گندم) و شبدر در تناوب (گندم_شبدر_گندم) بهترتیب منجر به افزایش 2 و 30 درصد عملکرد گندم شد. مقایسه میانگین ضریب پراکنش شاخص طیفیNDVI برگرفته از تصاویر ماهوارهای در زمان قبل و بعد از اعمال تناوب نشان داد که ضریب پراکنش در کشت مداوم گندم در اثر کاهش عملکرد، منجر به افزایش 27 درصد و در تناوب گندم_برنج_گندم در اثر کاهش عملکرد، منجر به افزایش چشمگیری شد. اما ضریب پراکنش در دو تناوب گندم_کلزا_گندم و تناوب گندم_شبدر_گندم در اثر افزایش عملکرد، بهترتیب منجر به کاهش 57 و 32 درصدی شده است. در حالت کلی نتایج ناشی از بررسی تصاویر ماهوارهای نشان داد که با اعمال تناوب درست نقاط ضعیف در مزرعه عکسالعملی بیشتری نسبت به نقاط قوی مزرعه در مقابل تغییر شرایط نشان میدهد.
پریسا خواجه؛ مینا تقی زاده
چکیده
استفاده از محرکهای ریشهزایی پیامدهای اقتصادی مثبتی برای پرورشدهندگان گیاهان دارد، زیرا استفاده از آنها میتواند سبب کاهش هزینه-هاو بهبود عملکرد گیاهان شود. با توجه به سرعت رشد کند سانسوریا، این گیاه نیازمند محرکهای رشد برای به صرفه بودن تولید تجاری آن است. در این پژوهش کاربرد بیوچار نیشکر (5 و 10 درصد) و مخلوط سه گونه قارچهای ...
بیشتر
استفاده از محرکهای ریشهزایی پیامدهای اقتصادی مثبتی برای پرورشدهندگان گیاهان دارد، زیرا استفاده از آنها میتواند سبب کاهش هزینه-هاو بهبود عملکرد گیاهان شود. با توجه به سرعت رشد کند سانسوریا، این گیاه نیازمند محرکهای رشد برای به صرفه بودن تولید تجاری آن است. در این پژوهش کاربرد بیوچار نیشکر (5 و 10 درصد) و مخلوط سه گونه قارچهای میکوریز آربوسکولار (6 و 12 درصد) با هدف افزایش سرعت ازدیاد دو رقم سانسوریا (شمشیری ابلق و نقرهای) از هر واحد قلمه بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. 8 ماه پس از کشت، صفاتی مانند زمان ریشهزایی، تعداد و طول ریشه، طول بلندترین ریشه، زمان انگیزش جوانه، تعداد پاجوش، طول و قطر پاجوش، میزان پوسیدگی قلمه، تعداد برگ، اندازه کالوس، وزن تر ریشه و برگ، وزن خشک ریشه و برگ، میزان کلونیزاسیون ریشه توسط قارچهای میکوریز آربوسکولار، محتوای نسبی آب، نشت الکترولیت برگ، رنگیزه کلروفیل و درصد زیست توده اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد کاربرد 10 درصد بیوچار در بستر کشت سانسوریا اثر افزایشی بر بیشتر صفات هر دو رقم داشت؛ اما میزان پوسیدگی این دو رقم را نیز افزایش داد. بهترین تیمار برای قلمههای شمشیری ابلق و سانسوریا نقرهای 5 درصد بیوچار و 6 درصد مخلوط قارچهای میکوریز آربوسکولار بود. رقم نقرهای در بیشتر صفات نسبت به شمشیری ابلق موفقتر عمل کرد. با کاربرد 10 درصد بیوچار و 12 درصد مخلوط قارچهای میکوریز آربوسکولار، 80 درصد کلونیزاسیون مشاهده شد که نشاندهنده برهمکنش موفق قارچ با بیوچار در ازدیاد سانسوریا میباشد.
محمود باغبانیان؛ شعبان قوامی جولندان؛ محمد صقی الدین اردبیلی؛ سید مجید سجادیه
چکیده
یکی از عوامل موثر در رشد گیاهان، وجود دمای مناسب و یکنواخت در گلخانه ها می باشد لذا به منظور دستیابی به این مهم و صرفه جویی در مصرف انرژی، استفاده از نانوسیالات و بهینهسازی سیستمهای گرمایشی می تواند جایگزین مناسبی برای سیستمهای گرمایشی پرمصرف و غیر یکنواخت باشد. برای این منظور در این تحقیق از پیکربندی گرمایش از کف و کاربرد نانوسیال ...
بیشتر
یکی از عوامل موثر در رشد گیاهان، وجود دمای مناسب و یکنواخت در گلخانه ها می باشد لذا به منظور دستیابی به این مهم و صرفه جویی در مصرف انرژی، استفاده از نانوسیالات و بهینهسازی سیستمهای گرمایشی می تواند جایگزین مناسبی برای سیستمهای گرمایشی پرمصرف و غیر یکنواخت باشد. برای این منظور در این تحقیق از پیکربندی گرمایش از کف و کاربرد نانوسیال برای گلخانه استفاده شده است. ابتدا هندسهی حجم کنترل یک گلخانه در نرمافزار سالیدورک طراحی و به منظور بررسی شبیهسازی، هندسهی هرمیشکل برای آن در نظر گرفته شد. شرایط مرزی برای سردترین دمای شبانه روز در سال با توجه به شرایط محیطی با اندازهگیری داده های دما، رطوبت و جریان هوا استخراج گردید. تحلیل پارامتریک نتایج برای دو نوع نانوسیال آلومینا و دیاکسید تیتانیوم در درصدهای حجمی 1، 2 و 3 درصد صورت پذیرفت و تاثیر پارامترهای مذکور بر عدد ناسلت و در جریان گرمایش از کف مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که نانوسیال آلومینا نسبت به نانوسیال دیاکسید تیتانیوم دارای عدد ناسلت بیشتری بوده و افزایش قطر نانوذرات تاثیر منفی بر مقدار عدد ناسلت دارد. همچنین با مقایسهی ضریب عملکرد گرمایش از کف گلخانهی هرمی شکل بین نانوسیال آلومینا و نانوسیال دیاکسید تیتانیوم مشاهده میشود که متوسط مقدار این ضریب برای نانوسیال آلومینا 14 درصد بیشتر است.
پیدایش و طبقه بندی خاکها
مژده تقی پور؛ نفیسه یغمائیان مهابادی؛ محمود شعبانپور
چکیده
در این مطالعه شاخصهای کیفیت خاک با استفاده از تحلیلهایچند متغیره در سه کاربری مختلف در منطقه توتکابن استان گیلان مورد ارزیابی قرار گرفت. 60 نمونه خاک مرکب از دو عمق صفر تا 15 و 15 تا 30 سانتیمتری از سه کاربری جنگل، زراعی و مرتع برداشت شد. با استفاده از روش تجزیه به مؤلفههای اصلی(PCA) ، از میان 12 ویژگی موثر بر کیفیت خاک، چهار ویژگی شامل ...
بیشتر
در این مطالعه شاخصهای کیفیت خاک با استفاده از تحلیلهایچند متغیره در سه کاربری مختلف در منطقه توتکابن استان گیلان مورد ارزیابی قرار گرفت. 60 نمونه خاک مرکب از دو عمق صفر تا 15 و 15 تا 30 سانتیمتری از سه کاربری جنگل، زراعی و مرتع برداشت شد. با استفاده از روش تجزیه به مؤلفههای اصلی(PCA) ، از میان 12 ویژگی موثر بر کیفیت خاک، چهار ویژگی شامل درصد رس، میانگین وزنی قطر خاکدانه، کربن آلی و فسفر قابل دسترس بهعنوان حداقل ویژگیهای مؤثر بر کیفیت خاک انتخاب شدند. سپس کیفیت خاک با استفاده از دو مدل شاخص کیفیت تجمعی (IQI) و شاخص کیفیت نمورو (NQI) به روشهای نمرهدهی خطی و غیرخطی (LS و NLS) و هرکدام در دو مجموعه کل دادهها (TDS) و دادههای حداقل (MDS) ارزیابی شد. برای اولویتدهی و ارزیابی شاخصهای کیفیت خاک از مجموع دو معیار شاخص حساسیت و درصد راندمان استفاده شد. نتایج نشان داد که شاخصهای کیفیت خاک به روش نمرهدهی خطی نسبت به غیرخطی تفاوت کیفیت خاک بین کاربریهای مختلف را بهتر نشان میدهد؛ بهطوریکه کاربری جنگل و زراعی در مقایسه با مرتع از میانگین شاخص کیفیت خاک بالاتری برخوردار بود.. مقادیر درصد راندمان نشان داد که شاخصهای IQI-LS و IQI-NLS برای مجموعه MDS در مقایسه با TDS با دارا بودن میزان راندمان 75 درصد از کارآیی بالاتری برخوردار هستند. براساس اولویتدهی شاخصهای کیفیت خاک، شاخص IQI-LS-MDS اولین رتبه را به خود اختصاص داد، بر این اساس از بین شاخصهای کیفیت خاک، IQI-LS-MDSبرای بررسی وضعیت کلی خاک در منطقه مطالعاتی قابلیت بیشتری دارد.
علیرضا عبداله پور؛ مجتبی بارانی مطلق؛ امیر بستانی؛ فرشاد کیانی؛ فرهاد خرمالی؛ رضا قربانی نصرآبادی
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تغییر کاربری اراضی از جنگل بکر و دست نخورده به عنوان مرجع نسبت به سایر کاربری ها بر روی اجزا و جزء بندی کربن آلی خاک در حوضه آبخیز توشناستان گلستان به انجام رسید. چهار نوع کاربری عمده و غالب در منطقه مورد مطالعه شامل جنگل، اراضی کشاورزی، باغ و اراضی رها شده در نظر گرفته شدند. جزء بندی کربن خاک به دو روش فیزیکی ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تغییر کاربری اراضی از جنگل بکر و دست نخورده به عنوان مرجع نسبت به سایر کاربری ها بر روی اجزا و جزء بندی کربن آلی خاک در حوضه آبخیز توشناستان گلستان به انجام رسید. چهار نوع کاربری عمده و غالب در منطقه مورد مطالعه شامل جنگل، اراضی کشاورزی، باغ و اراضی رها شده در نظر گرفته شدند. جزء بندی کربن خاک به دو روش فیزیکی و شیمیایی انجام شد. نتایج نشان داد که در تیمارهای کاربری جنگلی و باغی، مقدار کربن پایدار در عمق 10-0 سانتی متر به صورت معنی داری بیشتر از مقدار کربن آلی پایدار در عمق 20-10 سانتی متری می باشد. در تیمار کاربری باغی، مقدار کربن آلی لبایل خاک در عمق 20-10 سانتی متری افزایش معنی دار 35 درصدی را نسبت به عمق اول نشان داد. همچنین، در همه کاربری های بررسی شده به جز کاربری باغی، مقدار کربن آلی محلول در آب سرد در عمق دوم نسبت به عمق 10-0 سانتی متر کاهش پیدا کرد که میزان کاهش برای کاربری های زراعی، جنگلی و رها شده به ترتیب 76/5، 12/12 و 48/1 میلی گرم بود و کاربری جنگلی دارای بیشترین میزان کاهش کربن آلی محلول در آب سرد در عمق دوم نسبت به عمق اول بود. در مجموع نتایج نشان داد که کربن بخش لبایل بیشتر از سایر بخش ها به نوع کاربری اراضی پاسخ دهنده تر بود و روش فیزیکی پاسخ روشن تری به تغییر کاربری اراضی نشان دادند
انرژی و انرژیهای تجدیدپذیر
احمد رضا عبدالله پور؛ سید رضا طباطبایی کلور؛ جعفر هاشمی
چکیده
در این تحقیق خصوصیات مکانیکی و حرارتی پلتهای ساخته شده از ترکیب خاک اره صنوبر و پسماندهای ذرت و سویا مورد ارزیابی قرار گرفت. در پژوهش حاضر، تاثیر چهار ترکیب مواد کشاورزی و جنگلی در دو سطح رطوبت (%12 و 18% بر مبنای وزن تر) بر شاخصهای چگالی، تراکم پذیری، نسبت هاسنر، استحکام و ارزش حرارتی پلتهای تولیدی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. ...
بیشتر
در این تحقیق خصوصیات مکانیکی و حرارتی پلتهای ساخته شده از ترکیب خاک اره صنوبر و پسماندهای ذرت و سویا مورد ارزیابی قرار گرفت. در پژوهش حاضر، تاثیر چهار ترکیب مواد کشاورزی و جنگلی در دو سطح رطوبت (%12 و 18% بر مبنای وزن تر) بر شاخصهای چگالی، تراکم پذیری، نسبت هاسنر، استحکام و ارزش حرارتی پلتهای تولیدی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که چگالی پلت در رطوبت 18% کمتر از چگالی در رطوبت 12% بدست آمد. بیشترین چگالی مربوط به ترکیب 60% خاک اره چوب صنوبر-40% ساقه ذرت با مقدار حدود 149 کیلوگرم بر مترمکعب و کمترین مقدار مربوط به 100% ساقه سویا حدود 110 گیلوگرم بر متر مکعب بدست آمد. همچنین، نسبت هانسر و CI در پلت های ترکیبی که دارای درصد خاک اره بیشتری هستند و نیز در ترکیب خاک اره با ساقه ذرت در محدوده مجاز قرار گرفته اند. بالاترین میزان استحکام پلت 8/23 نیوتن بر سانتیمتر مربوط به 100% خاک اره در رطوبت 18% و کمترین آن 4/15 نیوتن بر سانتیمتر مربوط به 100% ساقه سویا در رطوبت 12% بدست آمد. ارزش حرارتی پلتها در محدوده 37/14 الی 52/18 مگاژول بر کیلوگرم قرار دارد که مقدار حداقل برای پلت ساخته شده از 100% ساقه سویا در رطوبت 18% و مقدار حداکثر از پلت ساخته شده از 100% خاک اره چوب صنوبر و در رطوبت 12% بدست آمد. بنابراین استفاده از ضایعات کشاورزی و ترکیب مناسب آنها به دلیل ایجاد چگالی و استحکام مناسب گزینه خوبی برای تولید سوخت-های زیستی میباشد.
فرشاد زندیان؛ امین فرنیا؛ مهیار شیخ الاسلامی؛ عباس رضایی زاد
چکیده
به منظور بررسی اثر محرک زیستی کیتوزان بر رشد، عملکرد و برخی ویژگیهای کیفی میوه گوجهفرنگی آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 1397-1396 در شهرستان کرمانشاه انجام شد. آزمایش شامل 15 کرت، هر کرت با طول 4/2 و عرض 2/1 متر در نظر گرفته شد. در هرکرت سه ردیف و در هر ردیف 7 بوته و 21 بوته در هر کرت کشت گردید. فاصله بین ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر محرک زیستی کیتوزان بر رشد، عملکرد و برخی ویژگیهای کیفی میوه گوجهفرنگی آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 1397-1396 در شهرستان کرمانشاه انجام شد. آزمایش شامل 15 کرت، هر کرت با طول 4/2 و عرض 2/1 متر در نظر گرفته شد. در هرکرت سه ردیف و در هر ردیف 7 بوته و 21 بوته در هر کرت کشت گردید. فاصله بین ردیف ها 1/4 متر و همچنین فاصله روی ردیف 30 سانتیمتر در نظر گرفته شد. در مجموع در این آزمایش 315 بوته کشت شد. تراکم کشت حدود 23800 بوته در هکتار بود. در این آزمایش محرک زیستی کیتوزان در پنج سطح مورد ارزیابی قرار گرفت که شامل: شاهد (S0) ، 1/1000 یک در هزار ((S1، 2/1000 دو در هزار (S2)، 3/1000 سه در هزار (S3)و تیمار بذر مال(K) بود.بیشترین مقدار عملکرد در تیمار S3در سال اول به مقدار 227 تن در هکتار بدست آمد. اثر تیمارهای کیتوزان S1، S2، S3و Kبه ترتیب باعث افزایش 14، 19، 25، 11 درصدی عملکرد نسبت به تیمار S0 شد. بیشترین مقدار وزن تر، درصد فسفر، سدیم، نیتروژن و ویتامین ث در تیمار S3 به بدست آمد. بیشترین مقدار مواد جامد محلول و اسیدیته در تیمار K مشاهده شد. در مجموع محلولپاشی کیتوزان در تمامی غلظت های مورد استفاده با تاثیر بر افزایش جذب آب و مواد غذایی و همچنین بهبود فرآیندهای فیزیولوژیکی ، رشد رویشی را افزایش داده در نتیجه باعث افزایش مقدار عملکرد و جذب بیشتر عناصر غذایی شد.
پیدایش و طبقه بندی خاکها
مستانه رحیمی مشکله؛ محمد امیر دلاور؛ محمد جمشیدی
چکیده
طبقه بندی داده های نامتعادل به یک موضوع تحقیقاتی مهم در زمینه داده کاوی تبدیل شده است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی صحیح نمونه های کلاس اقلیت و افزایش دقت طبقه بندی کلاس های خاک با استفاده از رویکرد مدل تجمعی در بخشی از اراضی جنوب غربی استان زنجان است. تعداد 148 خاکرخ با روش الگوی شبکهبندی منظم و میانگین فاصله 500 متر حفر، تشریح و با ...
بیشتر
طبقه بندی داده های نامتعادل به یک موضوع تحقیقاتی مهم در زمینه داده کاوی تبدیل شده است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی صحیح نمونه های کلاس اقلیت و افزایش دقت طبقه بندی کلاس های خاک با استفاده از رویکرد مدل تجمعی در بخشی از اراضی جنوب غربی استان زنجان است. تعداد 148 خاکرخ با روش الگوی شبکهبندی منظم و میانگین فاصله 500 متر حفر، تشریح و با تجزیه و تحلیل آزمایشگاهی تا سطح فامیل رده بندی گردید. مناسب ترین متغیرهای محیطی بر اساس نظر کارشناسی و رویکرد تحلیل مؤلفه اصلی از میان 57 متغیر شامل اطلاعات نقشه های ژئومورفولوژی و زمین شناسی، مدل رقومی ارتفاع و داده های حاصل از تصاویر ماهوارهای لندست 8 برای پیش بینی کلاس های خاک انتخاب شد. مدلسازی رابطه خاک - زمین نما با استفاده از الگوریتم های یادگیرنده جنگل تصادفی، درخت تصمیم توسعهیافته و رگرسیون لجستیک چندجمله ای و مدل تجمعی (بعد از متعادل سازی داده ها) در محیط نرمافزار "Rstudio" انجام شد. صحت کلی و ضریب کاپا برای ارزیابی کلاس های خاک در سطح زیرگروه به ترتیب در مدل های فردی رگرسیون لجستیک چندجمله ای 65 درصد و 0/41، جنگل تصادفی 65 درصد و 0/32، درخت تصمیم توسعهیافته 60 درصد و 0/35 و در مدل تجمعی 70 درصد و 0/62 به دست آمد. نتایج صحت کاربر و صحت تولیدکننده نشان داد در میان مدل های فردی، مدل رگرسیون لجستیک چندجمله ای دقت بالاتری در پیش بینی کلاس های خاک دارد.