امید احمدی؛ پریسا علمداری؛ مسلم ثروتی؛ حسین رضائی
چکیده
مطالعه و برنامهریزی برای افزایش تولید در واحد سطح برای محصولات استراتژیک ضروری است که در این راستا ارزیابی تناسب محیطی از گامهای اصلی میباشد. مطالعه حاضر جهت ارزیابی تناسب کشت چغندرقند در منطقه خداآفرین استان آذربایجانشرقی با استفاده از مدلهای سامانه میکرولیز و طی بررسی عوامل محیطی 11 واحد اراضی انجام شد تا ضمن ارزیابی ...
بیشتر
مطالعه و برنامهریزی برای افزایش تولید در واحد سطح برای محصولات استراتژیک ضروری است که در این راستا ارزیابی تناسب محیطی از گامهای اصلی میباشد. مطالعه حاضر جهت ارزیابی تناسب کشت چغندرقند در منطقه خداآفرین استان آذربایجانشرقی با استفاده از مدلهای سامانه میکرولیز و طی بررسی عوامل محیطی 11 واحد اراضی انجام شد تا ضمن ارزیابی تناسب منطقه برای تیپ بهرهوری مذکور قابلیت استفاده از مدلهای سیستم میکرولیز نیز مورد بررسی قرار گیرد. براساس مدل ترازا، کاهش 20 تا 40 درصد تولید چغندرقند در اثر اختلال اقلیمی قابل پیشبینی است. نتایج حاصل از مدل سرواتانا نشان داد که محدودیتهای متنوعی از زمیننما منجر به کاهش کلاس اراضی از تناسب متوسط تا شرایط نامناسب شده که بحرانیترین عامل محدودیت عمق خاک است. براساس مدل آلماگرا کلاسبندی تناسب اراضی منطقه برای چغندرقند بهصورت کلاسهای S2 تا S5 بود که شایعترین مشکل محدودیت بافت و محدود کنندهترین مورد عامل عمق خاک در برخی واحدها است. براساس نتایج مستخرج از مدلها حدود 98/82 درصد از اراضی دارای توجیه برای کشت چغندرقند میباشد و کشت در 62/7 درصد اراضی همراه با افزایش هزینهها بوده و در مابقی اراضی وضعیت کاملاً نامناسب است. اصلاح اراضی در بخش کوچکی منجر به بهبود کلاس شده و با توجه به محدودیتهای موجود عمدتاً تغییر زیرکلاسها را در پی خواهد داشت. با توجه به تعریف اراضی و نیز جهت کاهش هزینههای ارزیابی، استفاده سلسله مراتبی از مدلهای مورد بحث توصیه و کالیبره بودن مدلهای مذکور با توجه به محدوده مقادیر خصوصیات مورد بررسی برای استفاده در این منطقه تأیید میشود.