مقاله پژوهشی
حسنا کیافر؛ موسی موسوی؛ علی عبادی؛ نوراله معلمی؛ محمد رضا فتاحی مقدم
چکیده
هلو یکی از محصولات مهم باغبانی در ایران است که نقش کلسیم در بهبود کمیت و کیفیت آن از اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق تاثیر نانو ذرات کلسیم برخصوصیات کمی و کیفی دو رقم هلو مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر در طی دو سال زراعی (1394 الی1396) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در باغ تجاری واقع در هشتگرد کرج اجرا گردید. ...
بیشتر
هلو یکی از محصولات مهم باغبانی در ایران است که نقش کلسیم در بهبود کمیت و کیفیت آن از اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق تاثیر نانو ذرات کلسیم برخصوصیات کمی و کیفی دو رقم هلو مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر در طی دو سال زراعی (1394 الی1396) به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در باغ تجاری واقع در هشتگرد کرج اجرا گردید. در این بررسی دو رقم آلبرتا زودرس و ولدآبادی با سه غلظت نانو ذرات کلسیم شامل غلظتهای 0، 10 و 20 میلیگرم در لیتر در زمان قبل از تورم کامل جوانه گلها و در مرحله نوک صورتی، کمی قبل از باز شدن کامل تمام جوانههای گل و بیست روز پس از باز شدن گلها محلولپاشی گردیدند. برای هر تیمار سه تکرار در نظر گرفته شد و هر درخت یک تکرار از هر تیمار بود و به طور تقریبی بر هر درخت تعداد 10 میوه مورد ارزشیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که محلولپاشی نانوذرات کلسیم در هر دو رقم باعث بهبود صفاتی مانند میزان تشکیل میوه در رقم ولدآبادی تا 7 درصد، میزان سفتی میوه در رقم ولد آبادی تا 17درصد، وزن میوه در رقم ولدآبادی تا 12درصد و نیز کاهش میزان اسیدیته تا 8 درصد در رقم ولدآبادی و افزایش ویتامین C در رقم آلبرتا زودرس تا 22 درصد گردید و این در حالی است که بهطور کلی غلظت20 میلیگرم در لیتر موثرترین تیمار با نانوذرات کلسیم بود و رقم آلبرتا ویژگیهای کمی و کیفی بهتری نسبت به رقم ولدآبادی داشت و از طرفی تیمارهای مذکور توانستند ویژگی های کمی و کیفی هر دو رقم را نسب به شاهد افزایش دهند.
مقاله پژوهشی
مهدی کریمی؛ محمد زارع مهرجردی
چکیده
به منظور بررسی تاثیر شوری آب آبیاری و نوع کود نیتروژنی بر الگوی جذب نیتروژن توسط گندم، آزمایشی مزرعهای در قالب کرتهای یک بار خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه سطح شوری آب آبیاری 70/1، 22/7 و 12 دسیزیمنس بر متر و دو نوع کود نیتروژنی ( اوره و سولفات آمونیوم) با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی مرکز ملی تحقیقات شوری واقع در شهرستان ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر شوری آب آبیاری و نوع کود نیتروژنی بر الگوی جذب نیتروژن توسط گندم، آزمایشی مزرعهای در قالب کرتهای یک بار خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه سطح شوری آب آبیاری 70/1، 22/7 و 12 دسیزیمنس بر متر و دو نوع کود نیتروژنی ( اوره و سولفات آمونیوم) با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی مرکز ملی تحقیقات شوری واقع در شهرستان اشکذر از توابع استان یزد انجام شد. مقدار کود نیتروژنی مصرفی معادل 105 کیلوگرم در هکتار نیتروژن بود. در مراحل پنجهزنی، ساقهروی، گلدهی و برداشت وزن خشک و غلظت نیتروژن اندام هوایی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که غلظت نیتروژن در اندام هوایی گندم، در مراحل اولیه رشد حدود 5 درصد بود و با نزدیک شدن به مرحله برداشت به یک درصد کاهش یافت. مقدار برداشت نیتروژن از خاک بسته به مقدار کود نیتروژن مصرفی و شوری آب آبیاری از 81 تا 189 کیلوگرم در هکتار نیتروژن متغیر بود، اما نوع کود نیتروژنی تاثیر معنیداری بر مقدار آن نداشت. با افزایش سطح شوری و با کاهش میزان مصرف کود نیتروژنی، مقدار ماده خشک اندام هوایی و در نتیجه مقدار برداشت نیتروژن کاهش یافت. با توجه به اینکه کمتر از 15 درصد از نیتروژن جذب شده از خاک در فاصله کاشت تا پنجهزنی اتفاق افتاد، بنابراین نتیجهگیری میشود که در شرایط مشابه این پژوهش، حداکثر میزان مصرف کودهای نیتروژنی تا زمان پنجهزنی معادل 15 درصد از کل کود مصرفی باشد. همچنین، بخش عمده کود نیتروژنی (85 درصد) از زمان اواسط پنجهزنی به بعد مصرف گردد.
مقاله پژوهشی
سیدجعفر هاشمی؛ رمضان هادیپور رکنی؛ مهدی خوشدل
چکیده
یکی از روشهای موثر برای مبارزه با علف هرز، استفاده از دستگاه وجینکن مکانیکی به منظور کاهش استفاده از سموم شیمیایی و کاهش هزینههای تولید در شالیزارهای مکانیزه میباشد. عدم کارایی دستگاههای وجینکن موجود در شرایط مختلف مزرعه و عدم صرفه اقتصادی خرید برای کشاورزان خرده مالک از عیوب اصلی آنها میباشد. بدین ...
بیشتر
یکی از روشهای موثر برای مبارزه با علف هرز، استفاده از دستگاه وجینکن مکانیکی به منظور کاهش استفاده از سموم شیمیایی و کاهش هزینههای تولید در شالیزارهای مکانیزه میباشد. عدم کارایی دستگاههای وجینکن موجود در شرایط مختلف مزرعه و عدم صرفه اقتصادی خرید برای کشاورزان خرده مالک از عیوب اصلی آنها میباشد. بدین منظور یک واحد وجینکن شالیزاری یک ردیفه با خاکورز روتور پروانهای با قابلیت نصب بر روی دستگاه علفتراش پشتی بهکمک نرمافزار ((SolidWorks 2014 طراحی و ساخته شد. تیمارهای وجین کردن دستی، یکبار وجین با دستگاه وجینکن، دوبار وجین همزمان با دستگاه وجینکن و یک کرت بهعنوان شاهد مورد ارزیابی قرار گرفت. پارامترهای ارتفاع بوته برنج، تعداد پنجه در بوته و بازده دستگاه در سه تکرار اندازه گیری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین تیمارها اختلاف معنیداری در سطح احتمال یکدرصد وجود دارد. در مقایسه تعداد پنجه در بوته در تیمار دوبار وجین همزمان با دستگاه حدود 44 درصد، یکبار وجین با دستگاه حدود 40 درصد و وجین دستی حدود 15 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش را نشان میدهد. از آنجاییکه که تعداد پنجه در بوته با عملکرد محصول نسبت مستقیم دارد، وجین با دستگاه نسبت به وجین دستی ارجحیت دارد. در مقایسه بین دو روش مکانیکی، دوبار وجین با دستگاه افزایش عملکرد 4 درصدی در تعداد پنجه در بوته را نشان میدهد. بنابراین یکبار وجین با دستگاه وجینکن بهدلیل همارز بودن عملکرد با دوبار وجین مکانیکی با لحاظ کردن شاخص هزینه ها، مناسبتر و قابل توصیه میباشد.
مقاله پژوهشی
جواد خنیفر؛ عطااله خادم الرسول؛ هادی عامری خواه
چکیده
پایداری خاکدانهها یکی از مهمترین خصوصیات فیزیکی و ساختمانی موثر بر میزان فرسایش پذیری خاک و انتقال رسوب میباشد. این پژوهش با هدف مدلسازی رگرسیونی پایداری خاکدانهها در ارتباط با ویژگیهای زودیافت خاک و توپوگرافی در حوضهی آبخیز دهدز در شمال شرق استان خوزستان مورد بررسی قرار گرفت. به منظور انجام این پژوهش خصوصیات توپوگرافیکی ...
بیشتر
پایداری خاکدانهها یکی از مهمترین خصوصیات فیزیکی و ساختمانی موثر بر میزان فرسایش پذیری خاک و انتقال رسوب میباشد. این پژوهش با هدف مدلسازی رگرسیونی پایداری خاکدانهها در ارتباط با ویژگیهای زودیافت خاک و توپوگرافی در حوضهی آبخیز دهدز در شمال شرق استان خوزستان مورد بررسی قرار گرفت. به منظور انجام این پژوهش خصوصیات توپوگرافیکی شامل ارتفاع، جهت شیب، سایه زنی، انحناء مسطح، انحناء قائم، انحناء حداکثر، جریان تجمعی، شاخص خیسی توپوگرافیکی و شاخص انتقال رسوب از مدل رقومی ارتفاع (DEM) با وضوح مکانی 30 متر استخراج گردیدند. همچنین پارامترهای پایداری خاکدانهها، درصد کربن آلی و بافت خاک در کاربریهای مرتع و جنگل به روشهای استاندارد آزمایشگاهی اندازهگیری شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بین پارامترهای ژئومورفولوژیکی و پایداری خاکدانهها همبستگی معنیداری وجود داشت. همچنین نتایج مدلسازی بیانگر آن است که مدلهای رگرسیونی در کاربریهای مرتع و جنگل منطقهی مورد مطالعه، به ترتیب 75 و 70 درصد از تغییرات مکانی پایداری خاکدانهها را به کمک دادههای توپوگرافی و ویژگیهای خاک توجیه مینمایند. در حالیکه مدلهای خوشهبندی-رگرسیونی برای خوشهی اول و دوم به ترتیب 77 و 82 درصد از تغییرات مکانی پایداری خاکدانهها را در محدودهی مورد مطالعه تبیین نمودند (RMSE خوشه اول و دوم بترتیب93/0 و 62/0 بود). در مجموع نتایج حاصله امکان استفاده از پارامترهای ژئومورفومتری را در برآورد پایداری خاکدانهها تایید مینماید.
مقاله پژوهشی
نجمه عسگری هفشجانی؛ شمس اله ایوبی
چکیده
پرداختن به مفهوم تنوع خاک در گستره زمیننما به عنوان مجموعهای از واحدهای اراضی متفاوت با توزیع مکانی، شکل و آرایش مختلف که متاثر از پدیدههای طبیعی و فعالیتهای انسانی هستند، برای استفاده بهینه، مدیریت مناسب و حفاظت از این منبع با ارزش، ضروری به نظر میرسد. در مطالعه حاضر، بررسی روابط بین تکامل خاک- زمیننما در یک توالی سلسله ...
بیشتر
پرداختن به مفهوم تنوع خاک در گستره زمیننما به عنوان مجموعهای از واحدهای اراضی متفاوت با توزیع مکانی، شکل و آرایش مختلف که متاثر از پدیدههای طبیعی و فعالیتهای انسانی هستند، برای استفاده بهینه، مدیریت مناسب و حفاظت از این منبع با ارزش، ضروری به نظر میرسد. در مطالعه حاضر، بررسی روابط بین تکامل خاک- زمیننما در یک توالی سلسله مراتبی از سطوح مختلف ردهبندی خاکها و سطوح ژئومرفیک مختلف با استفاده از شاخصهای تنوع در بخشی از اراضی دشت جونقان، استان چهارمحال و بختیاری، به عنوان نمونهای از مناطق نیمهخشک کشور مورد مطالعه قرار گرفت. در این منطقه سه رده انتیسولز، اینسپتیسولز و مالیسولز به عنوان ردههای غالب خاک شناسایی شدند. طبق نتایج به دست آمده مهمترین عوامل موثر بر تکامل خاکها در منطقه، پستی و بلندی، مواد مادری و به صورت موضعی سطح بالای آب زیر زمینی بوده است. همچنین روند تغییرات شاخصهای تفرق در سلسله مراتب ژئومورفیک نشان داد که با کاهش سطح سلسله مراتب این شاخصها سِیر افزایشی داشتهاند. نتایج همچنین نشان داد تفرق خاک نیز در منطقه مطالعاتی، با کاهش سطح سلسله مراتب ردهبندی در سیستم USDA افزایش یافته است. اطلاعات به دست آمده از این پژوهش را میتوان در شناسایی و تفکیک انواع کلاسها و نقشهبرداری خاک به کار برد و چنین انتظار میرود که با افزایش تنوع در سطوح سلسله مراتب طبقهبندی، از خلوص نقشههای تهیه شده کاسته شود.
مقاله پژوهشی
فاطمه میری؛ جواد زمانی بابگهری
چکیده
ضایعات آلی، به ویژه بقایای گیاهان، میتوانند به عنوان ماده اولیه در تولید بیوچار مورد استفاده قرار گیرند؛ اما اطلاع از ویژگی بیوچار تولید شده برای استفاده به عنوان یک ماده اصلاحی در خاک ضروری میباشد. در این مطالعه، فرایند آمادهسازی بیوچار از ضایعات برداشت پسته مورد بررسی قرار گرفت. برای تعیین بهترین دما، تهیهی بیوچار تحت فرایند ...
بیشتر
ضایعات آلی، به ویژه بقایای گیاهان، میتوانند به عنوان ماده اولیه در تولید بیوچار مورد استفاده قرار گیرند؛ اما اطلاع از ویژگی بیوچار تولید شده برای استفاده به عنوان یک ماده اصلاحی در خاک ضروری میباشد. در این مطالعه، فرایند آمادهسازی بیوچار از ضایعات برداشت پسته مورد بررسی قرار گرفت. برای تعیین بهترین دما، تهیهی بیوچار تحت فرایند پیرولیز آهسته در دماهای مختلف (300، 450، 600 و 700 درجه سلسیوس) انجام شد و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی بیوچارها شامل pH، شوری (EC)، چگالی ظاهری، چگالی حقیقی، عملکرد، مقدار خاکستر، ظرفیت نگهداشت آب و کربن پایدار مورد بررسی قرار گرفت. به طور کلی، بیوچار مناسب، ترکیبی است که شوری آن کم و مقدار ظرفیت نگهداشت آب، عملکرد و کربن پایدار در آن بالا باشد. نتایج این تحقیق نشان داد که با افزایش درجه حرارت از 300 به 750 درجه سلسیوس مقدار عملکرد و چگالی ظاهری بیوچارها کاهش یافت و در مقابل مقدار pH، EC، چگالی حقیقی، درصد خاکستر و مقدار کربن پایدار در بیوچارهای تولیدی افزایش نشان داد. همچنین نظم مشخصی در تغییرات ظرفیت نگهداشت آب بیوچارها در دماهای مختلف مشاهده نشد، هرچند که این ویژگی به مقدار جزئی در دمای 450 درجه سلسیوس نسبت به دیگر دماها کمتر بود. بیوچارهای تولید شده در دماهای بالا، مقدار بیشتری از کربن پایدار و مقدار کمتری از عملکرد را داشتند. نتایج این پژوهش با در نظر گرفتن جنبههای مثبت تثبیت کربن و بهبود وضعیت خاک از لحاظ نگهداشت آب و نیز عملکرد بیوچار در تولید انبوه و اقتصادی این ماده، تهیه آن را در دمایی بین 450 و 600 درجه سلسیوس توصیه میکند، هرچند انجام پژوهشهای گلخانهای و مزرعهای در مورد تاثیر این بیوچار بر عملکرد گیاهان نیز پیشنهاد میشود.
مقاله پژوهشی
سیده آمنه قریشی امیری؛ مجتبی بارانی مطلق؛ اسماعیل دردی پور
چکیده
افزودن لجن فاضلاب به خاک سبب افزایش ماده آلی خاک میشود، که ضمن بهبود ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک میتواند در تأمین بخشی از عناصر غذایی مورد نیاز گیاه موثر باشد. هدف از این پژوهش، تعیین توزیع شکلهای مختلف آهن و ارزیابی زیست فراهمی آن برای اسفناج در یک خاک آهکی تیمار شده با لجن فاضلاب با استفاده از روش عصارهگیری دنبالهای ...
بیشتر
افزودن لجن فاضلاب به خاک سبب افزایش ماده آلی خاک میشود، که ضمن بهبود ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک میتواند در تأمین بخشی از عناصر غذایی مورد نیاز گیاه موثر باشد. هدف از این پژوهش، تعیین توزیع شکلهای مختلف آهن و ارزیابی زیست فراهمی آن برای اسفناج در یک خاک آهکی تیمار شده با لجن فاضلاب با استفاده از روش عصارهگیری دنبالهای بود. بدین منظور، آزمایشی به صورت گلدانی با شش سطح لجن (صفر، 5/22، 45، 90، 180 و 360 تن در هکتار) بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار به صورت 24 گلدان 7 کیلوگرمی به مدت 90 روز با کشت گیاه اسفناج (Spinacia oleracea) در گلخانه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گرگان اجرا گردید. نتایج نشان داد بیشترین مقدار وزن خشک با میانگین 89/5 گرم در گلدان و جذب آهن با میانگین 46/767 میلیگرم بر کیلوگرم ماده خشک در تیمار 90 تن لجن در هکتار بدست آمد. هرچند کاربرد لجن در سطوح بالا نظیر 180 و 360 تن در هکتار، کاهشی معادل 28/4 و 125 درصد در میزان جذب آهن نسبت به تیمار 90 تن در هکتار داشت. ترتیب شکلهای شیمیایی آهن در خاک شاهد و خاک تیمار شده با لجن فاضلاب به صورت آهن تبادلی< آهن کربناتی< آهن آلی< متصلبه اکسیدهای آهن و منگنز< آهن باقیمانده بود. نتایج همچنین نشان داد مقدار آهن قابل عصارهگیری با DTPA با کاربرد لجن فاضلاب افزایش یافت. از بین شکلهای آهن، آهن قابل استفاده با DTPA ، آهن تبادلی و آهن متصل به بخش آلی با غلظت آهن در گیاه اسفناج همبستگی مثبت و معنیداری داشتند که نشان میدهد این شکلهای آهن در تغذیه اسفناج نقش به سزایی دارند. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که کاربرد لجن فاضلاب در مقادیر بالا 180 و 360 تن در هکتار با تأثیر بر برهم خوردن تعادل C/N و افزایش شوری خاک باعث کاهش وزن خشک و قابلیت جذب آهن در گیاه اسفناج شد.
مقاله پژوهشی
زهرا مسعودی؛ اعظم جعفری؛ محمد هادی فرپور
چکیده
در پژوهش حاضر، کارایی روش رقومی و سنتی در ارزیابی تناسب اراضی برای محصول سیبزمینی در دشت جیرفت کرمان مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، 62 خاکرخ مشخص و تشریح گردید و از اعماق مختلف، نمونهبرداری صورت گرفت. میانگین وزنی ویژگیهای مورد نیاز تا عمق ریشه (100 سانتی متری) محاسبه گردید. سپس، ویژگیهای خاک هر خاکرخ با معیارهای جدول ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، کارایی روش رقومی و سنتی در ارزیابی تناسب اراضی برای محصول سیبزمینی در دشت جیرفت کرمان مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، 62 خاکرخ مشخص و تشریح گردید و از اعماق مختلف، نمونهبرداری صورت گرفت. میانگین وزنی ویژگیهای مورد نیاز تا عمق ریشه (100 سانتی متری) محاسبه گردید. سپس، ویژگیهای خاک هر خاکرخ با معیارهای جدول نیازهای خاکی سیبزمینی مطابقت داده شدند. برای ارزیابی اقلیم منطقه، ابتدا ویژگیهای اقلیمی از اطلاعات اقلیمی ایستگاه سینوپتیک جیرفت به دست آمد و سپس، با جدول نیازهای اقلیمی تطابق داده شد. پس از آن، با استفاده از روش پارامتریک (روش استوری و فرمول ریشه دوم)، کلاس نهایی تناسب کیفی اراضی برای محصول مورد مطالعه تعیین گردید. زیرکلاس نیز بر اساس نامطلوبترین کلاس مربوط به مشخصات اقلیمی یا اراضی تعیین شد. برای پیشبینی کلاسهای تناسب اراضی، مدل رگرسیون لاجیستیک چندجملهای استفاده گردید. تجزیه و تحلیل دادههای اقلیمی نشان داد در شرایط کنونی، کلاس تناسب اقلیمی جیرفت، S1 یا بسیار مناسب میباشد. کلاس تناسب اراضی براساس روش پارامتریک استوری S3 تا N1 و براساس روش پارامتریک ریشه دوم، کلاس S2 تا N1 محاسبه گردید. مهمترین عوامل محدودکننده خاک در منطقه مورد مطالعه، میزان سنگریزه، اسیدیته خاک و شوری میباشد. نتایج روش رقومی نشان داد که در بین متغیرهای ورودی، اجزای سرزمین و نقشه ژئومورفولوژی مهمترین و قدرتمندترین متغیر برای پیشبینی کلاسهای تناسب اراضی بوده و نشاندهنده اهمیت فرآیندهای ژئومورفولوژی در منطقه میباشد. به عبارت دیگر، میتواند دلیل بر تأثیر و اهمیت فرآیندهای ژئومورفولوژی بر خصوصیات خاک و در نتیجه در تعیین کلاس تناسب اراضی باشد.