دانشگاه شهید چمران اهوازمهندسی زراعی2588-526X39220170120Investigating on heavy metals availability and pollution indices in soils around coal washing factory (Zarand)بررسی قابلیت جذب فلزات سنگین و شاخصهای آلودگی در خاکهای اطراف کارخانه زغال شویی زرند1151255110.22055/agen.2017.12551FAمرضیهآیینه حیدریدانشجوی کارشناسی ارشد علوم و مهندسی خاک (گرایش شیمی و حاصلیخزی)، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ایرانمجیدحجازی مهریزیاستادیار گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ایراناعظمجعفریاستادیار گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان ، ایرانمریمیوسفی فرداستادیار، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانJournal Article20151122<strong>در ارزیابی کیفیت محیطزیست مناطق آلوده، قابلیت دسترسی فلزات سنگین برای گیاهان از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این پژوهش، بررسی وضعیت آلودگی در ریزوسفر خاکهای اطراف کارخانه زغالشویی زرند به فلزات مس، روی، سرب و کادمیوم بر اساس قابلیت جذب فلزات سنگین و غلظت کل میباشد. در این مطالعه چهار منطقه بر اساس پوشش گیاهی غالب، تفکیک و نمونهبرداری مرکب (5 نمونه در هر نقطه) از 135 نقطه به طور سیستماتیک انجام شد. نمونههای خاک بعد از خشک شدن در معرض هوا و عبور از الک دومیلیمتری به آزمایشگاه انتقال یافتند. شکل قابل دسترس فلزات مس، روی، سرب و کادمیوم با استفاده از محلول 005/0 مولار DTPA-TEA در pH برابر با 3/7 استخراج و</strong> <strong>برای تعیین غلظت کل فلزات، از اسید نیتریک 5 نرمال استفاده شد</strong><strong> و غلظت آنها با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین گردید. بر اساس غلظت کل فلزات، شاخص زمین انباشتگی، فاکتور آلودگی و بار آلودگی برای هر چهار منطقه تعیین شدند. نتایج نشان داد که غلظت قابلدسترس فلزات مس، روی، کادمیوم و سرب در هر چهار ناحیه از استاندارد ارایه شده توسط سازمان محیط زیست ایران بیشتر بود. نتایج نشان داد که براساس شاخص زمین انباشتگی، هر 4 ناحیه مورد مطالعه دارای آلودگی شدید مس و سرب هستند، در حالیکه روی و کادمیوم در محدوده غیرآلوده تا کمی آلوده قرار دارند. شاخص بار آلودگی بیشتر از یک در تمامی نواحی مورد مطالعه نشان دهنده تاثیر منابع انسانی علاوه بر منابع طبیعی بر افزایش غلظت فلزات مس، روی، سرب و کادمیوم در خاک است. </strong>https://agrieng.scu.ac.ir/article_12551_f8478913c4ed2ab04a4f63151d257b2f.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازمهندسی زراعی2588-526X39220170120Energy Consumption and Pistachio Drying Time in a Hybrid Solar-Infrared Drierبررسی انرژی مصرفی و زمان خشک شدن پسته در یک خشک کن ترکیبی خورشیدی- مادون قرمز17321255210.22055/agen.2017.12552FAمهدیرکابیدانشجوی دکتری گروه مهندسی مکانیک بیو سیستم، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانمحمد حسینعباسپور فرداستاد گروه مهندسی مکانیک بیو سیستم، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانحمیدمرتضی پوراستادیار بخش مهندسی مکانیک بیوسیستم، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانJournal Article20150124<strong><span lang="FA" dir="RTL">در این مطالعه انرژی مصرفی و زمان خشک شدن پسته در یک خشککن ترکیبی خورشیدی-</span><span lang="FA" dir="RTL">مادون قرمز، مورد بررسی قرار گرفته است. آزمایشها در یک طرح کاملا تصادفی در قالب فاکتوریل و با سه تکرار</span><span lang="FA" dir="RTL">انجام شدند. تأثیر فاکتورهای دمای هوای خشککننده در سه سطح 45، 55 و 65 درجه سلسیوس و شدت تابش مادون قرمز در سه سطح صفر، 07/0 و 14/0 وات بر سانتیمترمربع بر صفات مجموع انرژی مصرفی، سهم انرژی خورشیدی و زمان خشک شدن، در هر یک از تیمارهای آزمایش محاسبه و مقایسه گردیدند. نتایج نشان داد که افزایش شدت مادون قرمز مجموع انرژی مصرفی را به طور متوسط 36 درصد کاهش میدهد. همچنین کمترین مقدار مجموع انرژی مصرفی در تیمار با دمای هوای خشککننده 55 درجه سلسیوس و با شدت مادون قرمز 14/0 وات بر سانتیمترمربع بهدست آمد. کمترین زمان خشک شدن در تیمار با دمای هوای خشککننده 65 درجه سلسیوس و شدت مادون قرمز 14/0 وات بر سانتی متر مربع واقع گردید. بهطور کلی افزایش دمای هوای خشککننده از 45 به 65 درجه سلسیوس، زمان خشک شدن پسته را 30 درصد و افزایش، و شدت مادون قرمز را از صفر به 14/0 وات بر سانتیمترمربع، و این زمان را 50 درصد کاهش داد. با توجه به سهم انرژی خورشیدی و کمتر بودن مجموع انرژی مصرفی، تیمار 55 درجه سلسیوس با شدت مادون قرمز 14/0 وات بر سانتی متر مربع توصیه میشود.</span></strong>https://agrieng.scu.ac.ir/article_12552_6f4fda1aa5b580b3e7d1232deaa9bec3.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازمهندسی زراعی2588-526X39220170120Investigating the effect of temperature and heating rate on preparing pyrolysis bio-oil from seeds and kernels of Persian lilac its stability in petro-diesel fuelبررسی تاثیر دما و نرخ گرمایش در تهیه روغن قطران از دانه و هسته زیتون تلخ به روش تجزیه حرارتی و پایداری آن در سوخت گازوئیل33441255310.22055/agen.2017.12553FAمحمدمظفری تاجدانشجوی کارشناسی ارشد، بخش مهندسی ماشینهای کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ایراناحمدغضنفری مقدماستاد، بخش مهندسی ماشینهای کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ایرانحسنهاشمی پور رفسنجانیاستاد، بخش مهندسی شیمی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ایراناحمدعطاییاستاد یار، بخش مهندسی شیمی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ایرانJournal Article20140125<strong>روغن های گیاهی از منابع تجدید پذیر انرژی هستند که اخیراً استفاده از آنها به عنوان جایگزین سوخت گازوئیل مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق روغن قطران از دانه و هسته زیتون تلخ به روش تجزیه حرارتی تولید گردید. آزمایشها در دماهای 300، 350، 400، و 450 سلسیوس و با دو نرخ گرمایش 15 و 40 درجه سلسیوس در دقیقه انجام گرفت.</strong><strong> نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد روغن قطران برای دانه و هسته در دمای 450 درجه سلسیوس و نرخ گرمایش 40 درجه سلسیوس در دقیقه رخ داد که در این شرایط مقدار روغن گرفته شده از دانه 30% و از هسته 35% بود. بررسی پایداری امولسیون روغن قطران در سوخت گازوئیل با پنج تیمار صفر تا 4 درصد سورفاکتانت نشان داد که با افزایش مقدار سورفاکتانت، درصد پایداری نمونه ها افزایش، ولی با افزایش مقدار روغن، پایداری کاهش یافت. بیشترین پایداری برای امولسیون 5 درصد روغن به همراه 4 درصد سورفاکتانت بهدست آمد که پس از گذشت یک هفته پایداری خود را به طور کامل حفظ کرد. </strong>https://agrieng.scu.ac.ir/article_12553_70e1eeb7a70959f78a03c2afef93ccfb.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازمهندسی زراعی2588-526X39220170120Yield simulation and salt tolerance determination of wheat and barley using SWAP model: A case study in Garmsar regionشبیهسازی عملکرد و تعیین حد آستانه مقاومت به شوری دو گیاه گندم و جو با استفاده از مدل SWAP : مطالعه موردی- دشت گرمسار45541255410.22055/agen.2017.12554FAفروغکامیاب طالشدانشجوی دوره دکتری آبیاری و زهکشی دانشگاه صنعتی اصفهان، ایرانبهروزمصطفی زاده فرداستاد گروه مهندسی آب دانشگاه صنعتی اصفهان، ایرانمجیدوظیفه دوستاستادیار گروه مهندسی آب دانشگاه گیلان، ایرانمریمنوابیاناستادیار گروه مهندسی آب دانشگاه گیلان، ایرانمحمدشایان نژاددانشیار گروه مهندسی آب دانشگاه صنعتی اصفهان، ایرانJournal Article20150501<strong><strong>مدلهای زیادی در پیشبینی عملکرد گیاهان زراعی وجود دارد یکی از مدلها، مدل SWAP است که قادر است عملکرد گیاهان زراعی را با دقت بالایی شبیه سازی کند؛ هر چند که تاکنون در زمینه پیشبینی عملکرد محصولات کشاورزی در مقیاس منطقهای با استفاده از مدل SWAP مطالعات کافی انجام نشده است. تحقیق حاضر به منظور ارزیابی مدل SWAP در پیشبینی عملکرد گندم و جو و حد آستانه مقامت به شوری این دو گیاه در منطقه گرمسار انجام شد. ابتدا مدل نسبت به ویژگیهای گیاهی گندم و جو و با استفاده از عملکرد پتانسیل برای منطقه مورد مطالعه واسنجی شد. جهت ارزیابی نتایج حاصل از مدل SWAP در پیش بینی عملکرد گیاهان گندم و جو شاخصهای آماری نظیر ضریب تعیین (R<sup>2</sup>) و ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) تعیین و مورد استفاده قرار گرفت. ضریب تعیین عملکرد شبیه سازی شده نسبت به عملکرد واقعی برای گندم و جو به ترتیب 9/0 و 86/0 به دست آمد که از لحاظ آماری در سطح یک درصد (05/0 > <em>p</em>) معنیدار بود. میزان خطا برای گندم و جو به ترتیب 59/1 و 97/0 تن بر هکتار به دست آمد. آستانه شوری 8/5 و 97/3 دسی زیمنس بر متر به ترتیب برای گندم و جو به دست آمد. به طور کلی نتایج نشان داد که مدل SWAP قادر به شبیهسازی عملکرد گندم و جو با دقت بالایی برای منطقه گرمسار میباشد.</strong></strong>https://agrieng.scu.ac.ir/article_12554_4141ac282075328ad64b74471eab72d5.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازمهندسی زراعی2588-526X39220170120Evaluation of cadmium, lead and nickel elements pollution potential in the downstream topsoil of Kermanshah landfill based on pollution indicesبررسی پتانسیل آلودگی عناصر کادمیم، سرب و نیکل درخاک سطحی پاییندست انباشتگاه زباله کرمانشاه بر اساس معیارهای ارزیابی آلودگی55681260410.22055/agen.2017.12604FAزینبزین الدینیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایرانمهینکرمیاستادیار گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایراناکرمفاطمی قمشهاستادیار گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایرانپرویزشکاریاستادیار گروه علوم و مهندسی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی ، کرمانشاه، ایرانفردینحامدیعضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی، کرمانشاه، ایرانJournal Article20160111<strong>تغییر در ویژگیهای اجزای تشکیل دهندهی محیط بهطوریکه عملکرد طبیعی و تعادل زیستی آنها مختل شده و بهطور مستقیم یا غیرمستقیم منافع و حیات موجودات زنده را به مخاطره اندازد، آلودگی محیط زیست دانسته میشود. در این پژوهش از نمایه زمینانباشتگی و فاکتور آلودگی برای ارزیابی وضعیت آلودگی عناصر کادمیم (Cd)، سرب (Pb) و نیکل (Ni) در30 نمونه خاک (برداشت شده از عمق صفر تا 20 سانتیمتری) پاییندست انباشتگاه زباله شهری کرمانشاه استفاده شد. در زمان نمونه برداری، تعداد 15 نمونه از محدوده ای دور از محل دفن زباله ولی با ویژگیها و زمین شناسی مشابه همین منطقه بهعنوان نمونههای زمینه تهیه گردید. میانگین غلظت کل عناصرکادمیم (Cd)، سرب (Pb) و نیکل (Ni) درنمونههای پاییندست انباشتگاه زباله بهترتیب 03/5، 9/30 و 6/98 میلیگرم بر کیلوگرم بود. میانگین غلظت کل عناصر Cd، Pb و Ni از غلظت این عناصر در نمونههای زمینه، غلظت در پوسته زمین، میانگین جهانی خاکها و میانگین در شیل جهانی بیشتر بود. براساس نمایه زمینانباشتگی بیشتر نمونهها نسبت به Cd و Ni در سطح بدون آلودگی تا آلودگی متوسط و نسبت به Pb در سطح متوسط تا زیاد قرار دارند. مقادیر محاسبه شده برای فاکتور آلودگی بیانگر آن است که خاکهای منطقه آلودگی متوسطی به Cd و Ni و آلودگی بسیار زیادی به Pb دارند. خاکهای منطقه تحت تأثیر شیرابهی زباله نسبت به Cd، Pbو Ni آلوده شدهاند و شدت این آلودگی در مورد عنصر Pb بیشتر است.</strong>https://agrieng.scu.ac.ir/article_12604_c9013d3579c79bfc4915ec960c9f2b79.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازمهندسی زراعی2588-526X39220170120Screening and Identification of Phosphate Solubilizing Bacterial Isolates from Rhizosphere Soil of Maize and Soybeanگزینش و شناسایی جدایههای باکتریایی حلکننده فسفات ازخاک ریزوسفری ذرت و سویا69861260510.22055/agen.2017.12605FAعلی اصغراردشیری لاجیمیدانشآموخته کارشناسیارشد گروه علوم خاک، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانرضاقربانی نصرآبادیاستادیارگروه علوم خاک، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانمجتبیبارانی مطلقدانشیار گروه علوم خاک، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانسید علیرضاموحدی نائینیدانشیار گروه علوم خاک، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانJournal Article20151123<strong>باکتریهای خاک، کارکرد ویژه ای در چرخه فسفر خاک دارند؛ آنها از راه حلکردن فسفر و افزایش دسترسی گیاهان به فسفر می توانند مایه افزایش رشد گیاه شوند. در این بررسی باکتریهای حل کننده فسفات از ریزوسفر ذرت و سویا جداسازی و توانایی آزادسازی فسفر از تریکلسیم فسفات و آلومینیوم فسفات در محیطهای بافری و نابافری شده با بهره گیری منابع گوناگونی از کربن و نیتروژن بررسی شد. روی همرفته، 175 جدایه خالص سازی و پس از آزمون های نخستین بر روی محیط جامد National Botanical Research Institute Phosphorus (NBRIP) ، 40 جدایه از آنها برای سنجش توان آزادسازی فسفر در محیط مایع گزینش شدند. سنجش توان آزادسازی فسفر در محیط مایع نشان داد که توانمندی جدایه ها در آزادسازی فسفر از تریکلسیم فسفات بسیار بیش تر از آلومینیوم فسفات بود. گلوکز و سولفات آمونیوم بهترین منابع کربن و نیتروژن باکتری ها برای آزادسازی فسفر میباشد و همچنین اندازه آزادسازی فسفر در شرایط بافر شده بسیار کاهش یافت. جدایه های گزینش شده توان آزادسازی فسفر بیش تری را در محیط NBRIP در برابر محیط پایکووسکی از خود نشان دادند. بر پایه یافته های بهدست آمده از توالی خوانی جدایههای برتر از نظر توان انحلال فسفات نامحلول، هفت جدایه متعلق به جنس <em>Enterobacter</em> و یک جدایه متعلق به جنس <em>Pantoea</em> بود. نتایج به دست آمده نشان داد که توان انحلال فسفر در جدایههای مورد بررسی به منبع فسفر، کربن و نیتروژن مورد استفاده و به خصوص به شرایط بافری محیط کشت بستگی دارد.</strong>https://agrieng.scu.ac.ir/article_12605_af10a4728fa753c81f976f1c12b0bd06.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازمهندسی زراعی2588-526X39220170120Effect of engine speed on availability of an SI Engine for gasoline-ethanol blendsتأثیر سرعت بر قابلیت کاردهی یک موتور بنزینی با استفاده از مخلوط سوختهای بنزین – اتانول87991260610.22055/agen.2017.12606FAسجادرستمیاستادیار گروه مکانیک بیوسیستم، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانمریماسلامیدانش آموخته کارشناسی ارشد مکانیک بیوسیستم، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانمصطفیکیانی ده کیانیاستادیار گروه مهندسی بیوسیستم، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20151223<strong>در سالهای اخیر به منظور کمی ساختن کیفیت، انرژی مفهومی تحت عنوان «اکسرژی» تعریف گردیده و به طور گسترده در طراحی، شبیهسازی و ارزیابی عملکرد سیستمهای مختلف حرارتی و شیمیایی-حرارتی به کار برده شده است؛</strong><strong> لذا برای ارزیابی کیفیت موتورهای بنزینی</strong> <strong>در این تحقیق، قابلیت</strong><strong>کاردهی یک موتور بنزینی با استفاده از مخلوط سوختهای بنزین و اتانول مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تأثیر دورهای </strong>rpm<strong> 2500 و </strong>rpm<strong> 4500 </strong> <strong>بر تحلیل قانون دوم ترمودینامیک با سوختهای مختلف، بررسی شد. ترمهای مورد بررسی در این تحقیق شامل قابلیت</strong><strong>کاردهی از طریق انتقال گرما، بازگشت ناپذیری، قابلیت</strong><strong>کاردهی کل، قابلیت</strong><strong>کاردهی سوخت سوخته شده میباشند. نتایج این تحقیق نشان داد که، پارامترهای قابلیت</strong><strong>کاردهی برای بنزین و ترکیبهای مختلف اتانول تا مرحلهی احتراق زیاد میشوند؛ سپس با شروع مرحلهی انبساط کاهش مییابند.</strong> <strong>برای سوخت </strong> <strong>، 23/32 درصد از اکسرژی ورودی به اکسرژی کار اندیکاتوری تبدیل میشود. این مقدار برای سوختهای </strong> <strong>، </strong> <strong>، </strong> <strong> و </strong> <strong> به ترتیب 37/26، 5/28، 3/30 و 8/31 درصد میباشد.</strong> <strong>با افزایش مقدار اتانول بازده قانون دوم ترمودینامیک بیشتر میشود.</strong><strong>بازده قانون دوم در دور </strong>rpm<strong>4500 برای سوختهای</strong> <strong>، </strong> <strong>، </strong> <strong>، </strong> <strong> و </strong> <strong> به ترتیب 32%، 7/35%، 8/39%، 8/42% و 50% میباشد.</strong> <strong>همچنین با کاهش دور به </strong>rpm<strong>2500</strong> <strong>بازده برای سوختهای</strong> <strong>، </strong> <strong>، </strong> <strong>، </strong><strong> </strong> <strong> و </strong> <strong> کاهش و به ترتیب 7/26%، 4/30%، 31%، 34% و 36% شده است.</strong>https://agrieng.scu.ac.ir/article_12606_8867c18b77337ef8bf60498137582816.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازمهندسی زراعی2588-526X39220170120Sugarcane bagasse degradation by Lignocellulosic degrading fungiتجزیه باگاس نیشکر با استفاده از قارچهای تجزیهکننده ترکیبهای لیگنوسلولزی1011161260710.22055/agen.2017.12607FAپردیسخاجیدانشجوی کارشناسی ارشد بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایراننعیمهعنایتی ضمیراستادیار گروه خاکشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز، ایرانعبدالامیرمعزیدانشیار گروه خاکشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز، ایرانJournal Article20151026<strong>پیشرفت کشاورزی در دهههای گذشته مایه افزایش زبالههای کشاورزی شده است. سالیانه مقدار فراوانی از زبالههای آلی مانند باگاس نیشکر ساخته میشود. بیشترین بخش این ماندههای گیاهی را لیگنوسلولز تشکیل میدهدکه پایداری آن در برابر فروزینگی زیستی بالا است. این پژوهش برای بررسی توان قارچهای تجزیهکننده ترکیبهای لیگنوسلولزی در تجزیه باگاس نیشکر در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل قارچ در هشت سطح (:T1بدون مایهزنی ، :T2 زادمایه <em>کوریولوس ، </em>T3<em>: </em>زادمایه <em>فانروکت کریزوسپوریوم</em>، :T4زادمایه<em> تریکودرما ویرنس، </em>:T5 زادمایه <em>کوریولوس + </em>زادمایه <em>فانروکت</em> <em>کریزوسپوریوم، </em>:T6<em> </em>زادمایه <em>کوریولوس + </em>زادمایه<em> تریکودرما ویرنس، </em>T7<em> : </em>زادمایه <em>فانروکت کریزوسپوریوم+ </em>زادمایه <em>تریکودرما ویرنس، </em>:T8<em> </em>آمیخته سه قارچ) بود. رطوبت نمونهها نزدیک 60 درصد وزن باگاس حفظ و برای 45 روز در دمای محیط نگهداری شدند. تودهها هر 7-5 روز یک بار برای دو هفته نخست و پس از آن هفتهای یکبار برای هوادهی زیر و رو شدند. در پایان دوره نسبت کربن به نیتروژن، هدررفت ماده آلی، لیگنین، همیسلولز و سلولز نمونهها اندازهگیری شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که پیامد تیمارهای قارچ بر همه ویژگیهای اندازهگیری شده معنیدار است. بیشترین نسبت کربن به نیتروژن پس از نمونه شاهد در تیمار دارای <em>تریکودرما ویرنس</em> (8/25) و کمترین اندازه آن در تیمار آمیخته سه قارچ (37/14) بهدست آمد. بیشترین اندازه هدرفت ماده آلی در تیمار آمیخته سه قارچ دیده شد. کمترین اندازه لیگنین و سلولز در نمونه دارای آمیخته سه قارچ و نمونه دارای <em>کوریولوس</em> بدون ناهمانندی معنیدار اندازهگیری شد. بنا به این یافتهها میتوان بهرهگیری از قارچ <em>کوریولوس</em> را برای تجزیه باگاس نیشکر حتی به جای آمیخته سه قارچ پیشنهاد داد. </strong>https://agrieng.scu.ac.ir/article_12607_bbb8fdde5b224761763281784b868076.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازمهندسی زراعی2588-526X39220170120Predicting Aggregate Stability using Soil Properties in Different Land Useتخمین پایداری خاکدانه با استفاده از خصوصیات خاک در کاربریهای مختلف اراضی1171311260810.22055/agen.2017.12608FAاسماءشعبانیهیئت علمی، گروه مهندسی علوم خاک، دانشگاه زابل، ایراناحمدغلامعلی زاده آهنگرهیئت علمی، گروه مهندسی علوم خاک، دانشگاه زابل ، ایرانصبیرهگلشاهیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مهندسی علوم خاک، دانشگاه زابل ، ایرانJournal Article20150622<strong>یک مطالعه مقایسهای با هدف بررسی کارایی شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و رگرسیون خطی چندمتغیره (MLR) برای پیشبینی پایداری خاکدانههای بزرگتر از 25/0 میلیمتر در روش الک تر(250SAW>) در کاربریهای مختلف منطقه میانکنگی سیستان انجام شد. بدین منظور تعداد 140 نمونه خاک از اراضی کشاورزی، مرتعی و بایر منطقه تهیه و برخی ویژگیهای خاک از جمله بافت، ماده آلی، کربنات کلسیم، سدیم تبادلی، کلسیم و منیزیم محلول، اسیدیته، هدایت الکتریکی و شاخص پایداری خاکدانه در آنها اندازهگیری شد. در مناطق بایر و مرتعی میزان کلسیم و منیزیم محلول و در زمینهای زیر کشت مقدار سدیم تبادلی بیشترین همبستگی خطی را با پایداری خاکدانه نشان دادند و مدلهای رگرسیونی توسعهیافته توانستند 56-49 درصد از تغییرات SAW را در کاربریهای مختلف منطقه توجیه نمایند. در شبکه عصبی پرسپترون به کار گرفته شده متغیر اسمی نوع کاربری همزمان با سایر ورودیها وارد مدل گردید که این مدل توانست نزدیک به 90 درصد تغییرات شاخص پایداری را در مجموعه آزمون پیشبینی کند. نتایج کمی کردن اهمیت متغیرها به روش ارتباط وزنی در روش شبکه عصبی نشان داد که عامل نوع کاربری و نوع و مقدار کاتیونهای فاز تبادلی و محلول خاک بیشترین سهم را در تغییرپذیری شاخص پایداری خاکدانه در منطقه مورد مطالعه دارند.</strong>https://agrieng.scu.ac.ir/article_12608_2eac3fe62af6c61a8f51e53e25d27dcd.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازمهندسی زراعی2588-526X39220170120Mass and Volume Prediction of Orange Fruit (Dezful Local Variety) Using MLP Neural Networksپیشبینی جرم و حجم پرتقال رقم محلی دزفول با استفاده از شبکه های عصبی MLP1331421260910.22055/agen.2017.12609FAحسنمسعودیاستادیار گروه مهندسی بیوسیستم، دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران0000-0002-4438-9738عباسروحانیاستادیار گروه مهندسی بیوسیستم، دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، ایران0000-0002-4494-7058Journal Article20150614<strong>استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی بهعنوان روشی جدید برای برآورد مشخصه های فیزیکی محصولات کشاورزی و درجه بندی آنها بر حسب پارامترهای مختلف مطرح شده است. در این پژوهش ابتدا مقادیر مشخصه های فیزیکی 100 عدد پرتقال رقم محلی دزفول شامل سه بعد هندسی، جرم، حجم و سطح تصویر عمودی اندازه گیری شد و از دو شبکه عصبی مصنوعی برای مدلسازی جرم و حجم پرتقال برحسب ابعاد هندسی (ANN(h,w,t)) و سطح تصویر (ANN(A)) میوه استفاده گردید. شبکه عصبی پرسپترون چندلایه (MLP) با یک لایه مخفی، تابع سیگموئید به عنوان تابع فعال سازی نرون ها و الگوریتم پس انتشار با نرخ یادگیری کاهشی (BDLRF) برای آموزش شبکه انتخاب شد. نتایج مقایسههای آماری نشان داد که اختلاف بین مقادیر واقعی و پیشبینی شده توسط شبکه های عصبی معنیدار نیست؛ همچنین حداقل مقدار ضریب تبیین (R<sup>2</sup>) برای هر یک از متغیرهای جرم و حجم در هر سه مرحله پیاده سازی شبکه عصبی(آموزش، معتبرسازی و آزمون) برابر با 96/0 بود. در مقایسه عملکرد دو مدل شبکه عصبی، بر اساس کوچکی معیارهای RMSE و MAPE و بزرگی ME ، مشخص شد که شبکه عصبی ANN(h, w, t) به ANN(A) در هر سه مرحله آموزش، معتبرسازی و آزمون برتری دارد. همچنین مقایسه عملکرد مدلهای شبکه عصبی با مدلهای رگرسیونی ( F(h,w,t) و F(A) ) نشان داد که اختلاف بین آنها معنیدار نبوده، ولی عملکرد پیشبینی مدل رگرسیونی F(h,w,t) بهتر از F(A) و در نهایت عملکرد مدل ANN(h,w,t) بهتر از مدل رگرسیونی F(h,w,t) میباشد. </strong>https://agrieng.scu.ac.ir/article_12609_054e45e49b7688008a04c1da7e095207.pdf