روح اله تقی زاده مهرجردی
چکیده
مقیاس مکانی مورد نیاز اطلاعات منابع طبیعی با آن مقیاسی که در دسترس میباشد، بسیار متفاوت است. یک روش برای تطابق مقیاسها، استفاده از مفهوم مقیاسسازی است. در این مطالعه با استفاده از روشی جدید یزرگمقیاسسازی نقشه رقومی کربن آلی خاک از قدرت تفکیک مکانی 150 متر به 30 متر در منطقهای به وسعت 3000 هکتار واقع در استان کردستان انجام ...
بیشتر
مقیاس مکانی مورد نیاز اطلاعات منابع طبیعی با آن مقیاسی که در دسترس میباشد، بسیار متفاوت است. یک روش برای تطابق مقیاسها، استفاده از مفهوم مقیاسسازی است. در این مطالعه با استفاده از روشی جدید یزرگمقیاسسازی نقشه رقومی کربن آلی خاک از قدرت تفکیک مکانی 150 متر به 30 متر در منطقهای به وسعت 3000 هکتار واقع در استان کردستان انجام شد. در ابتدا، نقشه رقومی کربن آلی خاک با قدرت تفکیک مکانی 30 متر با استفاده از دادههای نمونهبرداری شده از سطح خاک، دادههای کمکی (استخراج شده از مدل رقومی ارتفاع و تصاویر ماهواره لندست) و مدل درختی بهدست آمد؛ سپس، با استفاده از روش کوچکمقیاس سازی سادهای به نام میانگیری بلوکی نقشه کربن آلی خاک با قدرت تفکیک مکانی 150 متر تهیه گردید. در مرحله بعد، با استفاده از الگوریتم بزرگمقیاسازی، نقشه کربن آلی خاک از قدرت تفکیک مکانی 150 متر به 30 متر تبدیل گردید. با فرض اینکه ارتباط دادههای کمکی و کربن آلی خاک میتواند یک رابطه غیر خطی باشد، در این مطالعه از روش رگرسیون تعمیم داده شده و شبکه عصبی مصنوعی استفاده گردید. برای ارزیابی الگوریتم بزرگمقیاسسازی از ضریب تبیین بین نقشه حاصل از مدل درختی و نقشه بزرگمقیاسسازی بهره گرفته شد. نتایج مدلسازی در مرحله اول نشان داد که بعضی از متغیرهای کمکی مانند شاخص گیاهی نرمال شده، شاخص خیسی، شاخص همواری دره با درجه تفکیک بالا و انحنای طولی شیب بیشترین تاثیر را بر پیشبینی کربن آلی خاک دارند. نتایج پیشبینی رگرسیون درختی در مرحله آزمون نیز نشان داد که مدل به خوبی توانسته کربن آلی خاک با دقت مکانی 30 متر را مدلسازی کند (ریشه مربعات خطا برابر با 15/0 و ضریب تبیین 78/. میباشد). نتایج بزرگمقیاسسازی نیز نشان داد که روش مورد استفاده جهت بزرگمقیاسسازی (شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون تعمیم داده شده) به خوبی با ضریب تبیین 81/0 و 70/0 توانستهاند تغییرات مکانی کربن آلی خاک را در مقیاس بزرگتر مدلسازی کنند.
بهروز پورمحمدعلی؛ محمدحسن صالحی؛ سیدجواد حسینی فرد؛ حسین شیرانی؛ عیسی اسفندیارپور بروجنی
چکیده
امروزه، مدیریت اصولی اراضی بهعنوان یک راهکار مهم برای رسیدن به عملکرد بیشتر در واحد سطح و استفاده بهینه از منابع خاک و آب، مورد توجه پژوهشگران، تولیدکنندگان و سیاستگذاران عرصه کشاورزی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین عملکرد پسته و عوامل مؤثر بر آن، صورت پذیرفت. بدین منظور، 129 قطعه باغ در مناطق مختلف شهرستآنهای ...
بیشتر
امروزه، مدیریت اصولی اراضی بهعنوان یک راهکار مهم برای رسیدن به عملکرد بیشتر در واحد سطح و استفاده بهینه از منابع خاک و آب، مورد توجه پژوهشگران، تولیدکنندگان و سیاستگذاران عرصه کشاورزی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین عملکرد پسته و عوامل مؤثر بر آن، صورت پذیرفت. بدین منظور، 129 قطعه باغ در مناطق مختلف شهرستآنهای رفسنجان و انار شناسایی و انتخاب گردید. نمونهبرداری از آب آبیاری، برگ درختان و خاک همه باغها انجام شد. همچنین برای هر باغ یک پرسشنامه به منظور جمعآوری اطلاعات مدیریتی و تعیین مقدار عملکرد تهیه شد. در نهایت یک متغیر وابسته یعنی عملکرد محصول و 50 متغیر مستقل شامل ویژگیهای خاک، آب و گیاه برای انجام مدلسازی به کمک مدلهای رگرسیون چند متغیره خطی و شبکههای عصبی مصنوعی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که رگرسیون چند متغیرهی خطی تنها 26 درصد تغییرات عملکرد را توجیه مینماید اما وقتی با تقسیم منطقه به چهار بخش، دادهها همگنتر میشود، دقت این روش افزایش یافت. به طوری که ضریب تبیین اصلاح شدهی مدل برای باغهای منطقه نوق، انار، حومه شرقی و حومه غربی به ترتیب به حدود 4/92، 5/81، 95 و 6/53 درصد رسید. این مدلها، به ویژگیهای مربوط به آب آبیاری حساسیت زیادی نشان میدهند. بنابراین، توجه ویژه به روشهای نوین آبیاری و اتخاذ رویکردهای صحیح مدیریتی به منظور افزایش بهرهوری آب ضروری به نظر میرسد. شبکه عصبی مصنوعی با 9 نرون در یک لایه پنهان، تابع فعالسازی تانژانت-سیگموئید و تابع آموزشی لونبرگ مارکوات دارای دقت 3/98 درصدی در پیشبینی عملکرد محصول پسته در کل منطقه مورد مطالعه میباشد.
حسین خادمی؛ محمد امیرمحمدی
چکیده
کربناتها که در مناطق خشک و نیمهخشک از اجزاء متداول تشکیل دهنده خاکها میباشند، تاثیر قابل توجهی بر خواص فیزیکی و شیمیایی خاکها از جمله جذب و نگهداری و آزادسازی کاتیونها و آنیونها و واکنش خاک دارند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آهک بر قابلیت جذب پتاسیم از کانی فلوگوپیت در ریزوسفر یونجه انجام شد. مطالعه در قالب طرح کاملا تصادفی ...
بیشتر
کربناتها که در مناطق خشک و نیمهخشک از اجزاء متداول تشکیل دهنده خاکها میباشند، تاثیر قابل توجهی بر خواص فیزیکی و شیمیایی خاکها از جمله جذب و نگهداری و آزادسازی کاتیونها و آنیونها و واکنش خاک دارند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آهک بر قابلیت جذب پتاسیم از کانی فلوگوپیت در ریزوسفر یونجه انجام شد. مطالعه در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل با کشت یونجه در بسترهای حاوی مخلوط شن کوارتزی و کانی پتاسیم دار فلوگوپیت، درصدهای مختلف آهک (0، 2، 5، 12 و 25%) و تحت دو نوع محلول غذایی(کامل و بدون پتاسیم) و با سه تکرار در یک دوره شش ماهه اجرا شد. پس از اتمام دوره رشد، بخش هوایی و ریشه گیاه برداشت و عصاره گیری با روش خاکستر خشک انجام و مقدار پتاسیم عصارهها تعیین شد. نتایج نشان داد که عملکرد اندام هوایی و ریشه گیاهان به طور معنیداری تحت تاثیر حضور آهک قرار میگیرد. غلظت پتاسیم اندام هوایی و ریشه گیاه نیز با افزایش آهک در بسترهای کشت گیاهان به طور معنیداری کاهش مییابد. در تیمارهای محلول غذایی بدون پتاسیم مقدار پتاسیم جذب شده به طور معنیداری تحت تاثیر مقدار آهک قرار داشت به طوریکه کمترین جذب پتاسیم اندام هوایی و ریشه گیاهان مربوط به تیمار با 25 درصد آهک در بستر کشت با محلول غذایی بدون پتاسیم بود. در مجموع در محیطی که کانیهای میکایی تنها منبع تامین کننده پتاسیم میباشند، حضور آهک می-تواند تاثیر منفی بسزایی در آزادسازی پتاسیم از کانی و جذب آن توسط گیاه داشته باشد.
کشاورزی دقیق
علیرضا دهمرده؛ علی شهریاری؛ محمدرضا پهلوان راد؛ اسماء شعبانی؛ مریم قربانی
چکیده
مدلهای گیاهان زراعی از بخشهای مهم مدلسازیهای اکولوژیک میباشد زیرا این مدلها امکان پیشبینی سیستمهای گیاهی و افزایش فهم درباره چگونگی عملکرد آنها را فراهم میآورد. گندم یکی از محصولات زراعی کلیدی است که در سراسر جهان کشت میشود، لذا مطالعه این محصول استراتژیک اهمیت ویژهای دارد و این تحقیق با هدف مدلسازی عملکرد گندم با ...
بیشتر
مدلهای گیاهان زراعی از بخشهای مهم مدلسازیهای اکولوژیک میباشد زیرا این مدلها امکان پیشبینی سیستمهای گیاهی و افزایش فهم درباره چگونگی عملکرد آنها را فراهم میآورد. گندم یکی از محصولات زراعی کلیدی است که در سراسر جهان کشت میشود، لذا مطالعه این محصول استراتژیک اهمیت ویژهای دارد و این تحقیق با هدف مدلسازی عملکرد گندم با برخی خصوصیات خاک و مشخص نمودن مهمترین فاکتورهای خاکی موثر در عملکرد گندم در مزرعه آموزشی و تحقیقاتی دانشگاه زابل انجام شد. نمونهبرداری از خاک سطحی (30 – 0 سانتیمتری) صورت گفت و بافت خاک، واکنش خاک، هدایت الکتریکی، هدایت الکتریکی ظاهری خاک، کربن آلی، فسفر، پتاسیم و ازت خاک با روشهای معمول در نمونهها اندازه گیری شدند. نمونه های گیاه گندم از پلات یک مترمربع برداشت شد و وزن دانه، وزن کل و وزن هزار دانه اندازهگیری شد. مدلسازی عملکرد به سه روش رگرسیونی خطی چندمتغیره، شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون و ماشینهای بردار پشتیبان انجام شد. برای تعیین مهمترین فاکتورهای خاک موثر در عملکرد گندم در این پژوهش از آنالیز حساسیت استفاده شد. نتایج مقایسه مدلهای مورد استفاده در پیش-بینی اجزاء عملکرد گندم با استفاده از ویژگیهای خاک نشان داد که بالاترین ضریب تبیین و کمترین ریشه میانگین مربعهای خطا در تخمین هر سه شاخص عملکرد گندم مربوط به روش شبکه عصبی پرسپترون بود (وزن دانه با ضریب تبیین برابر 61/0، وزن هزار دانه با ضریب تبیین برابر 64/0 و عملکرد کل با ضریب تبیین برابر 76/0).
شیمی و آلودگی خاک
خسرو بتیار؛ ندا مرادی؛ عبدالامیر معزی؛ شیلا خواجوی شجاعی
چکیده
کمبود فسفر یکی از مشکلات عمده خاکهای آهکی و عامل محدودهکننده تولید محصول در این خاکها است و مصرف بیرویه کودهای فسفاته میتواند سبب ایجاد آلودگی در خاک و آب گردد. استفاده از اصلاحکنندههای آلی مانند کمپوست، بیوچار و یا استفاده تلفیقی از آنها میتواند در بهبود مقدار فسفر قابل جذب خاک موثر باشد. به این منظور، تأثیر کاربرد ...
بیشتر
کمبود فسفر یکی از مشکلات عمده خاکهای آهکی و عامل محدودهکننده تولید محصول در این خاکها است و مصرف بیرویه کودهای فسفاته میتواند سبب ایجاد آلودگی در خاک و آب گردد. استفاده از اصلاحکنندههای آلی مانند کمپوست، بیوچار و یا استفاده تلفیقی از آنها میتواند در بهبود مقدار فسفر قابل جذب خاک موثر باشد. به این منظور، تأثیر کاربرد تلفیقی کمپوست و بیوچار باگاس نیشکر بر ویژگیهای جذب و واجذب فسفر در خاک آهکی مورد بررسی قرار گرفت. تیمارها شامل: 1 – شاهد، 2- کمپوست باگاس نیشکر 100%، 3- بیوچار باگاس نیشکر 100%، 4- کمپوست 50% + بیوچار 50%، 5- کمپوست 75% + بیوچار 25 % و 6- کمپوست 25% + بیوچار 75% بود که تیمارها در سه تکرار به مدت 120 روز انکوباسیون شدند. همدماهای جذب بعد از اتمام مدت انکوباسیون در دمای ثابت 25 درجه سلسیوس و غلظت اولیه 0 تا 60 میلی-گرم فسفر در لیتر بررسی شدند. سپس دادهها با مدلهای فروندلیچ، لانگمویر و تمکین برازش داده شدند. نتایج نشان داد که کاربرد تلفیقی بیوچار و کمپوست باگاس نیشکر منجر به کاهش جذب و افزایش واجذب فسفر گردید. حداکثر ظرفیت بافری (MBC)، ظرفیت بافری تعادلی (EBC)، ظرفیت بافری استاندارد (SBC) و نیاز استاندارد فسفر (SPR) در تیمار کمپوست و کمپوست 75% + بیوچار 25% نسبت به شاهد کاهش بیشتری نشان دادند. بهطورکلی میتوان نتیجهگیری کرد که کاربرد تلفیقی تیمارهای بیوچار وکمپوست باگاس نیشکر سبب کاهش جذب فسفر در خاک آهکی میشود که در نتیجه میتواند موجب افزایش فراهمی فسفر برای گیاهان شود.
علی منصفی؛ مجتبی نوروزی مصیر؛ یزدان ایزدی
چکیده
استفاده از خاکورزی حفاظتی همزمان باکاربرد روشهای مدیریتی مناسب همچون حفظ بقایا، استفاده ازتناوب صحیح و کنترل علفهای هرز سبب پایداری خاکدانهها، جلوگیری ازتخریب ساختمان خاک و افزایش مادهآلی خاک می-شود. بنابراین تغییر روش خاکورزی ازسامانههای مرسوم به حفاظتی بویژه در چرخههای تناوب گیاهان، اجتنابناپذیر است. پژوهش حاضر ...
بیشتر
استفاده از خاکورزی حفاظتی همزمان باکاربرد روشهای مدیریتی مناسب همچون حفظ بقایا، استفاده ازتناوب صحیح و کنترل علفهای هرز سبب پایداری خاکدانهها، جلوگیری ازتخریب ساختمان خاک و افزایش مادهآلی خاک می-شود. بنابراین تغییر روش خاکورزی ازسامانههای مرسوم به حفاظتی بویژه در چرخههای تناوب گیاهان، اجتنابناپذیر است. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی سامانههای خاکورزی (چهار تیمار شخم شامل ZT-ZT: بدون شخم-بدون شخم؛ ZT-CT: بدون شخم-شخم متعارف؛ CT-CT: شخم متعارف-شخم متعارف و CT-ZT: شخم متعارف- بدون شخم) و چهارتیمار مدیریت علفهای هرز (شامل W1: کنترل؛ W2: نیکوسولفورون پسرویشی+وجیندستی در کشت ذرت و متریبیوزین پسرویشی+وجیندستی در کشت گندم؛ W3: آترازین پیشکاشت+نیکوسولفورون پسرویشی در کشت ذرت و کلودینافوپ پسرویشی+بوموکسینیل+امسیپ پسرویشی در کشت گندم؛ W4: بقایای گندم بهصورت مالچ+نیکوسولفورون پسرویشی در کشت ذرت و بقایای ذرت بهصورت مالچ+متریبیوزین در کشت گندم) بر برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی عمقهای خاک (D1: 0-15 و D2: 15-30 سانتیمتر) در تناوب ذرت-گندم طی سال زراعی 1401-1400 در اراضی مرکز خدمات کشاورزی شاوور شهرستان شوش بهصورت اسپلیتفاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سهتکرار و در مجموع 96 نمونه اجرا شد. نتایج حاکی از تاثیر معنیدار برهمکنش تیمارهای مورد بررسی بر تمام صفات مورد مطالعه به جز pH خاک بود. کمترین مقدار چگالی ظاهری خاک در تیمار CT-ZT×W4×D1 با میانگین 390/1 گرم بر سانتیمتر مکعب مشاهده شد، همچنین هدایت هیدرولیکی خاک در تیمار CT-CT×W3×D1 در بیشترین مقدار خود (با میانگین 994/0 سانتیمتر در ساعت) بود. بالاترین مقدار مادهآلی خاک (771/0 درصد) و عناصر فسفر و پتاسیم (بهترتیب 96/13 و 7/234 میلیگرم بر کیلوگرم) نیز از تیمار ZT-ZT×W4×D1 حاصل شد.
تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
مینا تقی زاده؛ زینب عظیمی سنجانی؛ موسی سلگی
چکیده
زامیفولیا (Zamioculcas zamiifolia) جزو گیاهان زینتی آپارتمانی ارزشمند است و تولید آن در مدت زمان کمتر و با کیفیت بهتر، از نظر تجاری دارای اهمیت میباشد. در این پژوهش به بررسی تأثیر همزمان کاربرد کود زیستی آربوسکولار میکوریزا و بیوچار بر ازدیاد زامیفولیا پرداخته شد. تیمارها شامل بیوچار 5 درصد+ کود زیستی آربوسکولار میکوریزا 6 درصد، بیوچار 10 ...
بیشتر
زامیفولیا (Zamioculcas zamiifolia) جزو گیاهان زینتی آپارتمانی ارزشمند است و تولید آن در مدت زمان کمتر و با کیفیت بهتر، از نظر تجاری دارای اهمیت میباشد. در این پژوهش به بررسی تأثیر همزمان کاربرد کود زیستی آربوسکولار میکوریزا و بیوچار بر ازدیاد زامیفولیا پرداخته شد. تیمارها شامل بیوچار 5 درصد+ کود زیستی آربوسکولار میکوریزا 6 درصد، بیوچار 10 درصد+ کود زیستی آربوسکولار میکوریزا 6 درصد، بیوچار 5 درصد+ کود زیستی آربوسکولار میکوریزا 12 درصد، و بیوچار 5 درصد+ کود زیستی آربوسکولار میکوریزا 12درصد و شاهد جهت ازدیاد قلمه برگی زامیفولیا بود که بهصورت طرح کاملا تصادفی اجرا شد. پس از 9 ماه، شاخصهای تعداد پاجوش، طول و تعداد ریشه، قطر ریزوم، میزان کلروفیل، درصد کلنیزاسیون و سایر صفات اندازهگیری شد. کاربرد بیوچار 10 درصد بههمراه کود زیستی میکوریزا آربوسکولار 6 درصد سبب افزایش حدود 3/3 برابر ارتفاع اندام هوایی نسبت به شاهد شد. بیشترین قطر ریزوم در بیوچار 10 درصد بههمراه کود زیستی میکوریزا آربوسکولار 6 درصد مشاهده شد. بیشترین تعداد شاخه در تیمار بیوچار 10 درصد بههمراه کود زیستی میکوریزا آربوسکولار 6 درصد حاصل شد که 8/1 بیشتر از شاهد بود. کلونیزاسیون در میکوریزا آربوسکولار 12 درصد، 6/1 برابر میکوریزا آربوسکولار 6 درصد بود. کلنیزاسیون ریشه با میزان کلروفیل برگ همبستگی مثبت معنیداری داشت. رابطه منفی معنیداری بین وزن خشک اندام هوایی با وزن خشک اندام زیرزمینی و محتوای آب نسبی مشاهده شد. نتایج این آزمایش نشان داد مصرف بیوچار و مایه تلقیح میکوریزا در بستر کشت سبب افزایش رشد گیاهچههای تکثیر شده زامیفولیا از طریق قلمه برگی شد.
نجمه سالاری بردسیری؛ مجید حجازی مهریزی؛ هرمزد نقوی؛ ربیع بهروز؛ مجید فکری
چکیده
نیاز به تأمین غذای مورد نیاز جمعیت جهان و کارایی پایین کودهای شیمیایی سبب استفاده بیش از حد کودهای شیمیایی شده است. یکی از روشهای مؤثر جهت غلبه بر کارایی پایین کودهای شیمیایی، توسعه کودهای کندرها میباشد و پلیمرهای زیستی مانند سلولز مناسبترین ترکیبات جهت ساخت کودهای کندرها میباشند. در این پژوهش، سلولز از سه نوع ضایعات شامل ...
بیشتر
نیاز به تأمین غذای مورد نیاز جمعیت جهان و کارایی پایین کودهای شیمیایی سبب استفاده بیش از حد کودهای شیمیایی شده است. یکی از روشهای مؤثر جهت غلبه بر کارایی پایین کودهای شیمیایی، توسعه کودهای کندرها میباشد و پلیمرهای زیستی مانند سلولز مناسبترین ترکیبات جهت ساخت کودهای کندرها میباشند. در این پژوهش، سلولز از سه نوع ضایعات شامل شاخههای درخت پسته، خرما و همچنین از کاغذ استخراج گردید. برای شناسایی سلولز استخراج شده با سلولز خالص، از روش طیفسنجی مادون قرمز استفاده شد. پس از استخراج سلولز، کودهای کندرهای اوره به نسبت 2 به 1(سلولز به اوره) به صورت قرص تولید و ویژگیهای آنها با استفاده از میکروسکوپ SEM و FTIR شناسایی شد. جهت ارزیابی کودهای کندرها در آزاد کردن نیتروژن، سینتیک آزادسازی نیتروژن در 90 روز در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در گلخانه مرکز تحقیقات کشاورزی کرمان بررسی شد. بازده استخراج سلولز برای کاغذ 70 درصد، خوشه خرما 33 درصد و شاخه پسته 28 درصد بدست آمد. همچنین نتایج میکروسکوپ الکترونی نشان داد که کود اوره به صورت ذرات سفید کروی اطراف ذرات میلهای سلولز قرار گرفته اند. روند سینتیک آزادسازی نیتروژن برای تمام تیمارها کمتر از کود اوره خالص بود و بین تیمارها تفاوت معنیداری مشاهده و سلولز شاخه پسته باعث رهش کندتر کود اوره شده است. معادله سینتیک تابع توانی به عنوان بهترین مدل برای برازش دادههای سینتیکی انتخاب شد. ضایعات مورد مطالعه در این پژوهش قابلیت بالایی جهت تولید سلولز خالص برای کندرها کردن کود اوره دارا میباشند.
هادی کریمی؛ حسین نوید؛ بهرام بشارتی
چکیده
در فرآیند کاشت بهوسیله خطیکارها، بهدلیل مشکلاتی نظیر خرابیهای سامانههای توزیع بذر، گرفتگی لولههای بذر، خالی شدن محفظه بذر و موارد مشابه عدم کاشت بذرها میتواند بهطور گسترده اتفاق بیافتد. سامانه پایش عملکرد خطیکار با ارائه بازخوردی برخط از وضعیت کاری قسمتهای مختلف خطیکار، بازده عملیات کاشت را تا حد مطلوبی بهبود ...
بیشتر
در فرآیند کاشت بهوسیله خطیکارها، بهدلیل مشکلاتی نظیر خرابیهای سامانههای توزیع بذر، گرفتگی لولههای بذر، خالی شدن محفظه بذر و موارد مشابه عدم کاشت بذرها میتواند بهطور گسترده اتفاق بیافتد. سامانه پایش عملکرد خطیکار با ارائه بازخوردی برخط از وضعیت کاری قسمتهای مختلف خطیکار، بازده عملیات کاشت را تا حد مطلوبی بهبود میدهد. برای طراحی و ساخت سامانه پایش عملکرد خطیکارها، حسگر جریان بذر مادونقرمز طراحی و در لوله سقوط خطیکارها نصب شد. جهت یافتن رابطه بین نرخ جریان جرمی و ولتاژ، حسگر بهوسیله سکوی شبیهساز موزع غلتکی با سه نوع بذر که نماینده بذرهای درشت، متوسط و ریز بود تحت آزمایش قرار گرفت. با استنتاج از دادههای آزمایش، مشخص شد که رابطهی کاملاً قابل قبولی با ضریب تبیین 94 درصد بین میانگین دادههای ولتاژ و نرخ جریان جرمی بذرها وجود دارد. در گام بعد، طراحی و ساخت سامانه پایش عملکرد خطیکارها مبتنی بر حسگرهای جریان بذر توسعه یافته انجام گرفت. سامانه پیشنهادی علاوه بر پایش عملیات کاشت، سطح بذر و کود موجود در مخزن خطیکار را بهوسیله حسگرهای مسافتسنج فراصوت بهطور پیوسته تخمین و نمایش میدهد. نتایج آزمون مزرعهای برای سامانه پایش خطیکار، ضریب تبیین 85 درصد بین میانگین دادههای جریان جرمی حاصل از ترازو و سامانه پایش را نتیجه داد. در مجموع با نتایج و روابط حاصل از پژوهش امکان پایش عملیات کاشت و دریافت بازخورد از عدم کارکرد صحیح خطیکارها در مزارع کشاورزی میسر شد. نتایج و ضرایب تبیین آزمون مزرعهای نسبت به نتایج آزمایشگاهی حسگر جریان بذر، ضعیفتر به نظر میرسد. این نتیجه ناشی از گرفتگی عناصر نوری حسگر توسط گردوغبار حاصل از ریزش بذرها تشخیص داده شد. این غبار بیشترین تأثیر منفی را بر عملکرد سامانه پایش پیشنهادی داشت. ایجاد سامانههای مشابه مقاوم در برابر گردوغبار میتواند مورد توجه پژوهشهای آتی باشد.
احمد دانش خواه؛ محمود قاسمی نژاد رائینی؛ محمدامین آسودار؛ افشین مرزبان؛ مختار حیدری
چکیده
چکیدهکمبود آب در مناطق خشک و نیمه خشک یکی از مهمترین عواملی است که تولید محصولات زراعی را تحت تاثیر قرار میدهد. استفاده از روشهای مختلف خاکورزی حفاظتی همانند کم خاکورزی و استفاده از مالچهای آلی و غیر آلی نیز از روشهای کاربردی در کشاورزی پایدار، میتواند سبب کاهش مصرف آب و کاهش مصرف انرژی در یک سیستم زراعی گردد. در این تحقیق ...
بیشتر
چکیدهکمبود آب در مناطق خشک و نیمه خشک یکی از مهمترین عواملی است که تولید محصولات زراعی را تحت تاثیر قرار میدهد. استفاده از روشهای مختلف خاکورزی حفاظتی همانند کم خاکورزی و استفاده از مالچهای آلی و غیر آلی نیز از روشهای کاربردی در کشاورزی پایدار، میتواند سبب کاهش مصرف آب و کاهش مصرف انرژی در یک سیستم زراعی گردد. در این تحقیق اثر کاربرد روشهای خاکورزی حفاظتی و الگوی کاشت پلاستیکی بر عملکرد گیاه توت فرنگی و کارایی مصرف آب در سال 1398 مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار صورت گرفت. کرتهای آزمایش شامل دو نوع سیستم خاکورزی (مرسوم و حفاظتی) و سه نوع سیستم کشت (زیر پلاستیک، روی پلاستیک و بدون پلاستیک) بودند. دادهها نشان داد استفاده از خاکورزی حفاظتی و کفپوش پلاستیکی، نگهداری رطوبت در خاک را به میزان 22٪ افزایش داد. خاکورزی حفاظتی به دلیل روند آرام در تغییر خصوصیات خاک تاثیر معنیداری بر عملکرد توت فرنگی نداشت اما خاکپوش پلاستیکی به دلیل افزایش ماندگاری رطوبت در خاک باعث افزایش عملکرد گیاه توت فرنگی به میزان 71/31 درصد شد. از آنجایی که نوع خاکورزی بر عملکرد توت فرنگی در این مطالعه اثر معنیدار نداشت بنابراین خاکورزی تاثیر چشمگیری بر کارایی مصرف آب ندارد ولی الگوهای مختلف کاشت به دلیل تحت تاثیر قرار دادن عملکرد، کارایی مصرف آب را نیز به طور معنیداری تحت تاثیر قرار دادند.
صفورا ناهیدان؛ معصومه فریادرس؛ وجیهه درستکار
چکیده
پژوهش اخیر با هدف بررسی تاثیر کرم خاکی، کاربرد کود گاوی و بیوچار آن و برهمکنش آنها بر چگالی ظاهری، تخلخل، هدایت هیدرولیکی اشباع، پایداری خاکدانه و توزیع خاکدانهای کربن انجام شد. بدینمنظور، خاک با مقادیر 0، 1، 2 و 5 درصد کود گاوی و بیوچار آن در بودن و نبودن کرم خاکی در سه تکرار به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی ترکیب و به مدت30 ...
بیشتر
پژوهش اخیر با هدف بررسی تاثیر کرم خاکی، کاربرد کود گاوی و بیوچار آن و برهمکنش آنها بر چگالی ظاهری، تخلخل، هدایت هیدرولیکی اشباع، پایداری خاکدانه و توزیع خاکدانهای کربن انجام شد. بدینمنظور، خاک با مقادیر 0، 1، 2 و 5 درصد کود گاوی و بیوچار آن در بودن و نبودن کرم خاکی در سه تکرار به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی ترکیب و به مدت30 و 90 روز انکوباسیون شد. نتایج نشان داد که اگرچه تاثیر کود گاوی بر کاهش چگالی ظاهری، افزایش تخلخل، هدایت هیدرولیکی و پایداری خاکدانهها بیشتر از بیوچار آن بود ولی با گذشت زمان از شدت اثر کود گاوی بر ویژگیهای فیزیکی خاک در برابر بیوچار آن کاسته شد. همچنین کربن خاکدانههای 4-2، 2-25/0 و 25/0-05/0 میلیمتری به مقدار 8/42، 8/27 و 1/20 درصد در زمان 30 روز و به مقدار 2/27، 7/28 و 6/20 درصد در زمان 90 روز انکوباسیون در تیمارهای کود گاوی بیشتر از بیوچار آن بودند. کرم خاکی باعث افزایش بیشتری در کربن خاکدانههای کوچک شد و ویژگیهای فیزیکی خاک را بهبود بخشید ولی چنین تاثیری بر چگالی ظاهری و تخلخل خاک در تیمار کود گاوی بیشتر از بیوچار آن بود. در مجموع، اگرچه تاثیر کود گاوی بر بهبود کربن خاکدانهها و ویژگیهای فیزیکی خاک بیشتر از بیوچار آن بود ولی به نظر میرسد که بیوچار باگذشت زمان تاثیر پایدارتری بر ویژگیهای فیزیکی خاک دارد. همچنین کرم خاکی میتواند ذخیره کربن در خاک را افزایش و برخی ویژگیهای فیزیکی خاک را در حضورکود گاوی بهتر از بیوچار بهبود بخشد
شیمی و آلودگی خاک
مینا هاشمی تزنگی؛ سهیلا ابراهیمی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ سید علیرضا موحدی نائینی
چکیده
در سالهای اخیر بیوچار برای کاهش یا از بین بردن آلودگی بعنوان اصلاحگر خاک بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا رفتار سینتیکی بیوچار درکاهش آلاینده گازوئیل خاک، تغییرات این آلاینده با زمان و تغییرات فعالیت میکروبی در یک دوره زمانی 60 روزه مورد بررسی قرار گرفت. خاک آلوده به گازوئیل از اطراف مخزن گازوئیل مستقر در پالایشگاه شیراز ...
بیشتر
در سالهای اخیر بیوچار برای کاهش یا از بین بردن آلودگی بعنوان اصلاحگر خاک بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا رفتار سینتیکی بیوچار درکاهش آلاینده گازوئیل خاک، تغییرات این آلاینده با زمان و تغییرات فعالیت میکروبی در یک دوره زمانی 60 روزه مورد بررسی قرار گرفت. خاک آلوده به گازوئیل از اطراف مخزن گازوئیل مستقر در پالایشگاه شیراز جمعآوری و پس از سنجش میزان هیدروکربن نفتی کل (TPH) اولیه و ویژگیهای فیزیکی و شیمایی خاک آلوده، نمونههای خاک 700 گرمی حاوی بیوچار کاه و کلش گندم آماده شده و بیوچار در اندازههای یک و دو میلیمتر و مقدار وزنی 100-80-60-40-20 گرم بر کیلوگرم بصورت کرتهای دوبار خرد شده در زمان بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شدهاست. نتایج مربوط به تعیین مدل سنتیک کاهش آلودگی در طی این فرآیند نشان داد که سینتیک کاهش TPH، از نوع معادله درجه اول بود؛ بهطوری که در 28 روز اول آزمایش، سرعت تجزیه TPH بصورت افزایشی بود، و پس از 35 روز از شروع آزمایش، سرعت تجزیه ترکیبات آلاینده کاهش یافت. ثابت تجزیه زیستی (k) برای خاک تیمارشده با اصلاحگر بالاتر بود و زمان نیمه عمر کمتری نسبت به خاک آلوده شاهد داشت. با افزایش وزن اصلاحگر نیمهعمر کاهش و سرعت ثابت تجزیه در تیمار وزن 100 گرم و اندازه 1 میلیمتری افزایش یافت. برعکس، با افزایش اندازه ذرات اصلاحگر، نیمهعمر افزایش و ثابت تجزیه کاهش یافت. اصلاحگر بیوچار بعنوان استراتژی ارزان و نسبتا جدید برای پاکسازی یا کاهش آلایندگی هیدروکربنی خاک، میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
الهام صادقی؛ رضا قربانی نصرآبادی
چکیده
ماده آلی فعالیت میکروبی خاک را افزایش میدهد و غنیسازی مواد آلی با ریزجانداران موجب افزایش قابلیت دسترسی عناصر غذایی در مواد آلی میگردد. هدف این پژوهش، مطالعه اثر شوری، تلقیح قارچ صدفی پلوروتوس و بقایای گندم بر کربن آلی، سرعت تنفس میکروبی، تنفس ناشی از سوبسترا، کربن زیستتوده میکروبی، شاخص قابلیت دسترسی به کربن و ضریب متابولیکی ...
بیشتر
ماده آلی فعالیت میکروبی خاک را افزایش میدهد و غنیسازی مواد آلی با ریزجانداران موجب افزایش قابلیت دسترسی عناصر غذایی در مواد آلی میگردد. هدف این پژوهش، مطالعه اثر شوری، تلقیح قارچ صدفی پلوروتوس و بقایای گندم بر کربن آلی، سرعت تنفس میکروبی، تنفس ناشی از سوبسترا، کربن زیستتوده میکروبی، شاخص قابلیت دسترسی به کربن و ضریب متابولیکی بود. آزمایش به صورت طرح پایه کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل و در سه تکرار در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. فاکتورها شامل سه سطح شوری (0، 8 و 15 دسیزیمنس بر متر)، دو سطح مایهزنی پلوروتوس (0 و 5 درصد) و دو سطح بقایای گیاهی (0 و 1 درصد وزنی/وزنی) بود. نتایج نشان داد مایهزنی پلوروتوس و افزودن بقایای گندم باعث افزایش کربن آلی (98%)، سرعت تنفس میکروبی (90%)، تنفس ناشی از سوبسترا (%69) و کربن زیستتوده میکروبی (%79) و کاهش ضریب متابولیکی (%6) خاک گردید. در مقابل شوری باعث کاهش تنفس (%78)، کربن زیستتوده میکروبی (%81)، و قابلیت دسترسی به کربن (%23) شد. کمترین و بیشترین میزان فعالیت و زیستتوده میکروبی به ترتیب در خاک شور تیمار نشده با بقایای گندم و پلوروتوس (S2F0R0) و در خاک غیرشور تیمار شده با بقایای گندم غنیشده با پلوروتوس (S0F1R1) مشاهده شد. نتایج نشان داد که در خاکهای شور با محدودیت کربن آلی، افزایش سطح ماده آلی و غنیسازی آن با قارچ پلوروتوس، میتواند منجر به افزایش فعالیت میکروبی خاک گردد.
علی خراسانی؛ امیر بستانی
چکیده
بهمنظور بررسی تاثیر سیستم آبیاری و سطح کود نیتروژن بر الگوی توزیع نیترات در اعماق خاک، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، بهصورت کرتهای دو بار خرد شده در سه تکرار در مزرعه پژوهشکده کشاورزی هسته-ای تحت کشت گوجهفرنگی انجام شد. سیستمهای آبیاری جویچهای و قطرهای (فاکتور اصلی)، تیمار کودی (100 و 200 Kg ha-1) از منبع کود اوره (فاکتور ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تاثیر سیستم آبیاری و سطح کود نیتروژن بر الگوی توزیع نیترات در اعماق خاک، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، بهصورت کرتهای دو بار خرد شده در سه تکرار در مزرعه پژوهشکده کشاورزی هسته-ای تحت کشت گوجهفرنگی انجام شد. سیستمهای آبیاری جویچهای و قطرهای (فاکتور اصلی)، تیمار کودی (100 و 200 Kg ha-1) از منبع کود اوره (فاکتور فرعی اول) و عمق نمونهبرداری( 15، 30 و60 سانتیمتر)، (فاکتور فرعی دوم) بودند. جهت ردیابی نیتروژن، از کود اوره نشاندار استفاده شد. سه عصارهگیر در اعماق 15، 30 و 60 سانتیمتر در کرتچه ایزوتوپی نصب و عصارهگیری صورت گرفت. غلظت نیترات محلول خاک توسط دستگاه اسپکتروفتومتر و نسبت ایزوتوپی نیتروژن-15 به نیتروژن-14، توسط دستگاه اسپکترومتر جرمی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد مقدار نیترات در سیستم کودآبیاری قطرهای و آبیاری جویچهای در سطح کود 100 کیلوگرم در هکتار و عمق 60 سانتیمتر بهترتیب 73/1 و 90/44 میلیگرم در لیتر بود. از مجموع نیتروژن نیتراتی موجود در لایه 60-0 سانتیمتر در سیستم کودآبیاری قطرهای(62، 29 و 9 درصد) و آبیاری جویچهای(10، 34 و 56 درصد)، بهترتیب در اعماق 15، 30 و 60 سانتیمتر مشاهده شد. دادههای نیتروژن-15 نشان داد که از مجموع نیتروژن نیتراتی در سیستم کودآبیاری قطرهای (20 و 80 درصد) و آبیاری جویچهای، (77 و 23 درصد) بهترتیب از منبع کود نشاندار نیتروژن-15 و منبع خاک بود. سیستم کودآبیاری قطرهای و سطح کودی 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار، بهعنوان بهترین روش آبیاری و بهترین سطح کودی مناسب از جهت کاهش تلفات آبشویی نیترات در شرایط این تحقیق بود.
عزت اله عسکری اصلی ارده؛ زهرا بساطی؛ احمد محسنی منش
دوره 35، شماره 1 ، شهریور 1391
محمدعلی صالحی؛ نصرت ا... خادم الحسینی؛ مرتضی الماسی
عاطفه دشت بزرگ؛ غلامعباس صیاد؛ ایرج کاظمی نزاد؛ موسی مسگرباشی
دوره 36، شماره 1 ، شهریور 1392، ، صفحه 65-75
چکیده
پلیمرهای سوپرجاذب قابلیت جذب مقادیر زیادی آب و مواد غذایی را دارند و افزون بر تأمین بهینه آب مصرفی گیاهان، هدرروی آب از طریق تبخیر و آبشویی نیز در آنها بسیار کم است. یکی از راهکارهای افزایش بازده آبیاری و استفاده بهینه از بارندگی در مناطق خشک و نیمهخشک استفاده از پلیمرهای سوپرجاذب است. بهمنظور مقایسه اندازههای مختلف ...
بیشتر
پلیمرهای سوپرجاذب قابلیت جذب مقادیر زیادی آب و مواد غذایی را دارند و افزون بر تأمین بهینه آب مصرفی گیاهان، هدرروی آب از طریق تبخیر و آبشویی نیز در آنها بسیار کم است. یکی از راهکارهای افزایش بازده آبیاری و استفاده بهینه از بارندگی در مناطق خشک و نیمهخشک استفاده از پلیمرهای سوپرجاذب است. بهمنظور مقایسه اندازههای مختلف ذرات یک پلیمر سوپرجاذب بر ظرفیت نگهداشت آب خاک، آزمایشی به صورت فاکتوریل سه عاملی در قالب طرح کاملا تصادفی با 7 تیمار ماده جاذبآب (شاهد (بدون اعمال ماده جاذبآب) و سوپرجاذب طراوت 200A در6 اندازه (25/0-21/0، 5/0-25/0، 1-5/0، 2-1، 4/3-2 و 75/4-4/3 میلیمتر هرکدام به میزان 2 گرم در کیلوگرم خاک) درسه تکرار در دو بافت شنیلومی و لومیرسی انجام شد. سپس مقدار آب خاک برای هر تیمار در مکشهای 0، 1/0، 3/0، 5/0، 1، 3، 5 و 15 بار اندازهگیری و منحنیهای رطوبتی هر خاک به طور جداگانه رسم گردید. نتایج نشان داد که بین دو بافت خاکو تیمارها در مکشهای مختلف و همچنین اثر متقابل این عوامل با هم اختلاف معنیدار آماری در سطح 1 درصد وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که پلیمر سوپرجاذب 2-1 میلیمتری نسبت به سایر تیمارها باعث افزایش قابل توجهی در ظرفیت نگهداری آب خاک به خصوص در بافت سبک گردید.
دوره 34، شماره 1 ، آذر 1390، ، صفحه 65-74
چکیده
نگهداری و تعمیرات نقش مهمی در حفظ قابلیت اطمینان، در دسترس بودن، کیفیت تولیدات، کاهش ریسک، افزایش بازدهی و امنیت تجهیزات برعهده دارد. بر این اساس آگاه بودن از هزینه های تعمیرات و نگهداری و همچنین سن جای گزینی ماشین آلات ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق هزینه های تعمیرات و نگهداری مربوط به 24 دستگاه دروگر نیشکر استافت 7000، ساخت کشور استرالیا ...
بیشتر
نگهداری و تعمیرات نقش مهمی در حفظ قابلیت اطمینان، در دسترس بودن، کیفیت تولیدات، کاهش ریسک، افزایش بازدهی و امنیت تجهیزات برعهده دارد. بر این اساس آگاه بودن از هزینه های تعمیرات و نگهداری و همچنین سن جای گزینی ماشین آلات ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق هزینه های تعمیرات و نگهداری مربوط به 24 دستگاه دروگر نیشکر استافت 7000، ساخت کشور استرالیا که در شرکت کشت و صنعت امام خمینی فعال می باشند، مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات عمده جمع آوری شده برای انجام این تحقیق عبارتند از: هزینه های لوازم یدکی، دستمزد تعمیرات، روغن، گریس و فیلتر و همچنین میزان کارکرد سالانه دروگرها. در مقایسه بین سهم اقلام تشکیل دهنده هزینه های تعمیرات و نگهداری، مشخص گردید که قطعات یدکی بیشترین سهم از هزینه های تعمیراتی را به عهده دارد. جهت تعیـین مدل ریاضی مناسـب با استفاده از نرم افـزار رایانه ای شش مدل مختلف ریاضی مورد برازش قرار گرفتند که در نتیجه آن مدل درجه دوم به عنوان مدل مناسب انتخاب گردید. با استفاده از مقادیر هزینه استهلاک، سود سرمایه، بیمه و تعمیرات تجمعی نمودار سن جای گزینی رسم گردید که مشخص شد در سال انجام تحقیق ، هیچ یک از دستگاه ها به سن جای گزینی نرسیده اند؛ بنابراین با استفاده از مدل ریاضی به دست آمده و تخمین هزینه های تعمیرات تا سال پانزدهم عمر ماشین ، سن جای گزینی دروگر در محدوده ی 9 تا 11 سال به دست آمد.
شیمی و آلودگی خاک
کلثوم دالوند؛ سید عبداله افتخاری
دوره 37، شماره 1 ، شهریور 1393، ، صفحه 67-75
چکیده
کادمیم (Cd) یکی از فلزات سنگین میباشد که از طریق ریشه گیاهان جذب شده و در بخشهای خوراکی گیاهان تجمع مییابد و تأثیر منفیبر روی سلامت افراد جامعه میگذارد. این مطالعه به منظور بررسی جذب و تجمع کادمیم در اندامهای مختلف تربچه در قالب طرح فاکتوریل بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با تیمار کلرید کادمیم (0 (شاهد)، 30 ، 60 میلیگرم در ...
بیشتر
کادمیم (Cd) یکی از فلزات سنگین میباشد که از طریق ریشه گیاهان جذب شده و در بخشهای خوراکی گیاهان تجمع مییابد و تأثیر منفیبر روی سلامت افراد جامعه میگذارد. این مطالعه به منظور بررسی جذب و تجمع کادمیم در اندامهای مختلف تربچه در قالب طرح فاکتوریل بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با تیمار کلرید کادمیم (0 (شاهد)، 30 ، 60 میلیگرم در کیلوگرم خاک) و دو زمان برداشت (بلوغ تجاری(زمان اول) و یک هفته پس از بلوغ تجاری(زمان دوم)) با سه تکرار به صورت کشت گلدانی در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران به اجرا درآمد. نتایج این تحقیق نشان داد میزان تجمع کادمیم در اندامهای تربچه با افزایش غلظت کادمیم در خاک افزایش مییابد، به طوریکه بیشترین غلظت کادمیم در بخشهای ریشه(35/79 میلیگرم در کیلوگرم در زمان دوم)، هیپوکوتیل (36 میلی گرم در کیلوگرم در زمان اول)، پوست هیپوکوتیل(45 میلی گرم در کیلوگرم در زمان اول)، دمبرگ (75/47 میلیگرم در کیلوگرم در زمان دوم)، برگ (4/95 میلیگرم در کیلوگرم در زمان دوم) در غلظت 60 میلیگرم در کیلوگرم خاک مشاهده شد. نتایج نشان داد که در تیمارکادمیم عمده تجمع مربوط به زمان اول میباشد و با گذشت زمان در برداشت دوم تجمع کادمیم در اندامهای تربچه در حال افزایش بود. در بین اندامهای مختلف تربچه برگها بیشترین تجمع کادمیم را به خود اختصاص دادند؛ بیشترین تجمع کادمیم به ترتیب در بخشهای برگ، ریشه، دمبرگ، پوست هیپوکوتیل و هیپوکوتیل میباشد.
ساجده سعدی نژاد؛ علیرضا جعفرنژادی؛ علی غلامی؛ عبدالامیر معزی
دوره 36، شماره 2 ، اسفند 1392، ، صفحه 69-80
چکیده
یکی از اصول اولیه تولید پایدار، ارتقاء کیفی خاک از نظر حاصلخیزی و برگرداندن مجدد عناصر غذایی جذب شده بهوسیلهی گیاهان، به خاک است. این پژوهش بهمنظور بررسی تغییرات مکانی عناصر مس و منگنز در خاک مزارع گندم در مساحتی حدود 100 هزار هکتار در مناطق شمالی استان خوزستان اجرا گردید. بر این اساس، تعداد 95 نمونه خاک بر اساس سطح زیر کشت گندم ...
بیشتر
یکی از اصول اولیه تولید پایدار، ارتقاء کیفی خاک از نظر حاصلخیزی و برگرداندن مجدد عناصر غذایی جذب شده بهوسیلهی گیاهان، به خاک است. این پژوهش بهمنظور بررسی تغییرات مکانی عناصر مس و منگنز در خاک مزارع گندم در مساحتی حدود 100 هزار هکتار در مناطق شمالی استان خوزستان اجرا گردید. بر این اساس، تعداد 95 نمونه خاک بر اساس سطح زیر کشت گندم در مناطق مورد مطالعه تهیه و برای اندازهگیری ویژگیهای مورد مطالعه به آزمایشگاه منتقل شد. آمارههای توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS14و توزیع مکانی و میانیابی با استفاده از تکنیک کریجینگ و نرم افزار GS+ انجام گردید.نتایج نشان داد که میزان عنصر ریز مغذی منگنز در خاک مزارع مورد مطالعه، دارای میانگین 75/ 6 میلیگرم در کیلوگرم بود. براین اساس، میزان منگنز در بیش از 75 درصد خاکهای مورد مطالعه کمتر از حد مجاز (8 میلی گرم در کیلوگرم) تعیین شد. میانگین غلظت عنصر مس در خاک مزارع مورد مطالعه 35/1 میلیگرم در کیلوگرم تعیین شد و 90 درصد خاکها از این نظر در حد مطلوب بودند. نتایج نشانداد همبستگیمعنیداری درمناطق موردمطالعهبینمقدارمس خاکبافسفر خاک (*79/0=r)، رس (*78/0=r) و شوری (*77/0=r) و بین مقدار منگنز خاک با اسیدیته(*83/0=r) وجود دارد. در فرایند تجزیه ساختاری،بهترین مدل برای هرخصوصیت بر مبنای مقادیر آمارههای دقت (MBE وMAE ) و تکنیک ارزیابی تقاطعی مدل کروی، بود. نقشههای حاصل نشان دادند، بیشترین میزان منگنز خاک در شمال شرق و بیشترین غلظت مس خاک در غرب منطقه مورد مطالعه میباشد. این موضوع باعث افزایش شناخت بیشتر از وضعیت پراکنش عناصر منطقه میگردد. بر این اساس، در آن بخش از مزارع مورد مطالعه که میزان منگنز و مس آنها کمتر از حد بحرانی بود، مصرف کود سولفات منگنز و مس بر اساس توصیههای آزمون خاک جهت پایدار نمودن حاصلخیزی خاک و تغذیه بهینه گیاه قابل توصیه است؛ بنابراین، مصرف نهادههای کودی باید با دقت بیشتری انجام شود و این موضوع افزایش عملکرد و بهبود کیفیت محصولات را در پی خواهد داشت.
دوره 34، شماره 2 ، اسفند 1390، ، صفحه 69-84
چکیده
به منظور بررسی تأثیر شوری آب آبیاری، نیتروژن و محلولپاشی با کلرورکلسیم بر شاخصهای رشد و عملکرد گیاه فلفل آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با سه تکرار و در هر تکرار سه عدد گلدان در سال 1389 به صورت گلخانهای در مرکز تحقیقات کشاورزی زنجان اجرا شد. در این مطالعه چهار سطح شوری (7/0، 5/1، 3 و 6 دسی زیمنس بر متر) از منبع ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر شوری آب آبیاری، نیتروژن و محلولپاشی با کلرورکلسیم بر شاخصهای رشد و عملکرد گیاه فلفل آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با سه تکرار و در هر تکرار سه عدد گلدان در سال 1389 به صورت گلخانهای در مرکز تحقیقات کشاورزی زنجان اجرا شد. در این مطالعه چهار سطح شوری (7/0، 5/1، 3 و 6 دسی زیمنس بر متر) از منبع کلرورسدیم، چهار سطح نیتروژن (صفر، 75، 150، 300 میلیگرم در کیلوگرم) از منبع اوره و دو سطح محلولپاشی (عدم محلولپاشی و محلولپاشی با غلظت دو گرم در لیتر از منبع کلرورکلسیم ) مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که شوری بر عملکرد، تعداد میوه، طول و قطر میوه، وزن خشک ریشه، ارتفاع بوته و وزن خشک برگ و میوه تأثیر معنیداری داشت و با افزایش سطوح شوری این فاکتورها کاهش یافتند. با افزایش سطوح نیتروژن، عملکرد و شاخصهای رشد گیاه افزایش یافتند اگرچه نیتروژن بر طول و قطر میوه تأثیر معنیداری نداشت. محلولپاشی با کلرورکلسیم بر عملکرد و شاخصهای رشد گیاه تأثیر معنیداری نداشت. اثر متقابل شوری و نیتروژن بر میزان عملکرد فلفل تأثیر معنیداری در سطح یک درصد ایجاد کرد، به طوری که در شوری های 7/0 و 5/1 دسی زیمنس بر متر با افزایش سطوح نیتروژن مصرفی عملکرد افزایش یافت، ولی در شوری 3 دسی زیمنس بر متر با افزایش سطوح نیتروژن مصرفی تا سطح 150 میلیگرم در کیلوگرم، عملکرد افزایش و با مصرف بیش تر آن کاهش یافت. در شوری 6 دسی زیمنس بر متر نه تنها عملکرد با مصرف نیتروژن افزایش نیافت؛ بلکه این صفت نسبت به تیمار شاهد کاهش قابل توجهی داشت.
علی اصغر اردشیری لاجیمی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ مجتبی بارانی مطلق؛ سید علیرضا موحدی نائینی
چکیده
باکتریهای خاک، کارکرد ویژه ای در چرخه فسفر خاک دارند؛ آنها از راه حلکردن فسفر و افزایش دسترسی گیاهان به فسفر می توانند مایه افزایش رشد گیاه شوند. در این بررسی باکتریهای حل کننده فسفات از ریزوسفر ذرت و سویا جداسازی و توانایی آزادسازی فسفر از تریکلسیم فسفات و آلومینیوم فسفات در محیطهای بافری و نابافری شده با بهره گیری ...
بیشتر
باکتریهای خاک، کارکرد ویژه ای در چرخه فسفر خاک دارند؛ آنها از راه حلکردن فسفر و افزایش دسترسی گیاهان به فسفر می توانند مایه افزایش رشد گیاه شوند. در این بررسی باکتریهای حل کننده فسفات از ریزوسفر ذرت و سویا جداسازی و توانایی آزادسازی فسفر از تریکلسیم فسفات و آلومینیوم فسفات در محیطهای بافری و نابافری شده با بهره گیری منابع گوناگونی از کربن و نیتروژن بررسی شد. روی همرفته، 175 جدایه خالص سازی و پس از آزمون های نخستین بر روی محیط جامد National Botanical Research Institute Phosphorus (NBRIP) ، 40 جدایه از آنها برای سنجش توان آزادسازی فسفر در محیط مایع گزینش شدند. سنجش توان آزادسازی فسفر در محیط مایع نشان داد که توانمندی جدایه ها در آزادسازی فسفر از تریکلسیم فسفات بسیار بیش تر از آلومینیوم فسفات بود. گلوکز و سولفات آمونیوم بهترین منابع کربن و نیتروژن باکتری ها برای آزادسازی فسفر میباشد و همچنین اندازه آزادسازی فسفر در شرایط بافر شده بسیار کاهش یافت. جدایه های گزینش شده توان آزادسازی فسفر بیش تری را در محیط NBRIP در برابر محیط پایکووسکی از خود نشان دادند. بر پایه یافته های بهدست آمده از توالی خوانی جدایههای برتر از نظر توان انحلال فسفات نامحلول، هفت جدایه متعلق به جنس Enterobacter و یک جدایه متعلق به جنس Pantoea بود. نتایج به دست آمده نشان داد که توان انحلال فسفر در جدایههای مورد بررسی به منبع فسفر، کربن و نیتروژن مورد استفاده و به خصوص به شرایط بافری محیط کشت بستگی دارد.
فریده یاراحمدی؛ احمد لندی؛ محمد امین آسودار؛ عادل مرادی سبزکوهی
دوره 35، شماره 2 ، اسفند 1391، ، صفحه 71-82
چکیده
افزایش غلظت گازهای گلخانهای باعث ایجاد اثر گلخانهای در کره زمین و گرمتر شدن هوای آن شده است. در این میان، CO2یکی از مهمترین گازهای سهیم در این فرایند میباشد. هدف از این تحقیق بررسی اثر روشهای خاکورزی و آبیاری بر میزان تصاعد CO2 از خاک به اتمسفر در مراحل رویشی گندم با روش اتاقک بسته و کروماتوگرافی گازی میباشد. ...
بیشتر
افزایش غلظت گازهای گلخانهای باعث ایجاد اثر گلخانهای در کره زمین و گرمتر شدن هوای آن شده است. در این میان، CO2یکی از مهمترین گازهای سهیم در این فرایند میباشد. هدف از این تحقیق بررسی اثر روشهای خاکورزی و آبیاری بر میزان تصاعد CO2 از خاک به اتمسفر در مراحل رویشی گندم با روش اتاقک بسته و کروماتوگرافی گازی میباشد. روشهای خاکورزی و آبیاری شامل خاکورزی حفاظتی، خاکورزی مرسوم، آبیاری غرقابی و آبیاری نشتی بود، این آزمایش با استفاده از طرح آزمایشی کرتهای یک بار خرد شده در زمان و از طریق تجزیه مرکب، با سه تکرار و پوشش 45% بقایای سطحی، با 6 مرحله نمونهگیری از گازهای خاک، در سال زراعی 1389، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان انجام شد. اندازهگیری مقدار آب آبیاری با روش سیفون مستغرق انجام شد. نتایج نشان داد که میزان تصاعدگاز CO2تحت تاثیر سیستمهای خاکورزی و آبیاری میباشد. در خاکورزی مرسوم بدلیل بههم خوردگی بیشتر خاک، تصاعد گاز برای CO2، تا میزان 67% افزایش یافت. تحت آبیاری غرقابی میزان تصاعد گازCO2 نسبت بهسیستم آبیاری نشتی تا 33% افزایش نشان داد (0/05≤p). خاکورزی حفاظتی توام با آبیاری نشتی کمترین (0/05≤p)میزان تصاعد دیاکسیدکربن (مقدار آن 1143 میلیگرم در مترمکعب) را داشت. در صورتی که خاکورزی مرسوم- آبیاری غرقابی، با متوسط 2592 میلی گرم در متر مکعب بیشترین مقدار CO2 را تولید نمود (0/05≤p).