شیمی و آلودگی خاک
حسن بلبل؛ مجید فکری؛ مجید حجازی مهریزی؛ ناصر برومند
چکیده
تجمع فسفر در محیطهای آبی باعث به خطر افتادن حیات موجودات زنده میشود. از این رو، ارائه یک روش موثر جهت حذف فسفر از محلولهای آبی ضروری به نظر میرسد. مطالعه حاضر با هدف تولید یک کانی هیدروکسید دوگانه لایهای منیزیم-آهن و بررسی رفتار آن در جذب فسفر از محلول آبی انجام شد. کانی مورد نظر به روش همرسوبی در فاز مایع با ترکیب کلریدمنیزیم ...
بیشتر
تجمع فسفر در محیطهای آبی باعث به خطر افتادن حیات موجودات زنده میشود. از این رو، ارائه یک روش موثر جهت حذف فسفر از محلولهای آبی ضروری به نظر میرسد. مطالعه حاضر با هدف تولید یک کانی هیدروکسید دوگانه لایهای منیزیم-آهن و بررسی رفتار آن در جذب فسفر از محلول آبی انجام شد. کانی مورد نظر به روش همرسوبی در فاز مایع با ترکیب کلریدمنیزیم و کلریدآهن با نسبت مولی 3 به 1 در pH=10 در آزمایشگاه تهیه و ساختار بلوری آن توسط آنالیز پراش پرتو ایکس مورد مطالعه قرار گرفت. قابلیت جذب فسفر توسط هیدروکسید دوگانه لایهای منیزیم-آهن تولید شده با انجام آزمایشات تعادلی در حالت بسته بررسی و اثر عواملی نظیر غلظت اولیه فسفر، pH و زمان تماس مطالعه گردید. نتایج نشان داد که فرآیند جذب فسفر توسط هیدروکسید دوگانه لایهای یک فرآیند وابسته به pH بوده و بیشترین جذب در pH=4 اتفاق افتاد. زمان تعادل برای واکنش جذب فسفر 60 دقیقه بود و سینتیک جذب به خوبی توسط مدل شبه رده دوم توصیف گردید. دادههای همدمای جذب فسفر به خوبی با مدل لانگمویر برازش یافتند و حداکثر ظرفیت جذب فسفر 96/13 میلیگرم بر گرم محاسبه شد. مطالعات سینتیکی و اثر pH بر روی جذب فسفر نشان داد که مکانیسمهای احتمالی درگیر در فرآیند جذب فسفر به صورت برهمکنش الکترواستاتیک، تبادل لیگاندی و تشکیل کمپلکس سطحی بود. نتایج این پژوهش نشان داد که هیدروکسید دوگانه لایهای منیزیم-آهن به عنوان یک جاذب کم هزینه و دوستدار محیط زیست قابلیت موثری در حذف فسفر از محلولهای آبی دارا میباشد.
نگار حافظی؛ محمد جواد شیخ داودی؛ سید مجید سجادیه؛ محمد اسماعیل خراسانی فردوانی
چکیده
هدف از این تحقیق پیشبینی نسبت رطوبت ورقههای سیبزمینی در طی فرآیند خشک کردن با گرمایش مادون قرمز تحت شرایط خلأ به عنوان تابعی از زمان خشک کردن، میزان خلأ، توان تابشی لامپ مادون قرمز، ضخامت ورقه و محتوای رطوبت محصول به کمک شبکههای عصبی مصنوعی میباشد. آزمایشها در سه سطح توان لامپ مادون قرمز 100، 150 و 200 وات، سه سطح خلأ 20، 80 و 140 میلیمتر ...
بیشتر
هدف از این تحقیق پیشبینی نسبت رطوبت ورقههای سیبزمینی در طی فرآیند خشک کردن با گرمایش مادون قرمز تحت شرایط خلأ به عنوان تابعی از زمان خشک کردن، میزان خلأ، توان تابشی لامپ مادون قرمز، ضخامت ورقه و محتوای رطوبت محصول به کمک شبکههای عصبی مصنوعی میباشد. آزمایشها در سه سطح توان لامپ مادون قرمز 100، 150 و 200 وات، سه سطح خلأ 20، 80 و 140 میلیمتر جیوه به همراه یک حالت تحت شرایط اتمسفری (بدون خلأ) با سه ضخامت ورقه 1، 2 و 3 میلیمتر در سه تکرار انجام گردید. از شبکه عصبی پرسپترون چند لایه پس انتشار پیشخور با الگوریتم یادگیری لونبرگ- مارکوارت جهت پیشبینی تغییرات رطوبت نسبت به زمان در طی فرآیند خشک کردن استفاده گردید. بهترین چیدمان شبکه عصبی بر اساس یک لایه پنهان به صورت 1-2-4 با تابع انتقال تانژانت سیگموئید انتخاب شد. به طور کلی نتایج حاکی از آن بود که شبکه عصبی پنجم با پارامترهای ورودی ضخامت ورقه، خلأ، توان تابشی لامپ مادون قرمز و محتوای رطوبت محصول با بیشترین ضریب تبیین 99990/0 و کمترین خطای شبکه 00016/0 نتایج بهتری در جهت پیشبینی نسبت رطوبت ورقههای سیبزمینی ارائه نموده است.
محسن سلیمانی؛ وحید جهانگیری بلطاقی؛ محمدجواد شیخ داودی؛ ذبیح الله مهدوی فر
چکیده
استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به خصوص فناوری زیستگاز، یک الزام برای تامین انرژی پایدار است. از این رو توجه ویژه به پسماندهای با پتانسیل آلایندگی زیاد از جمله ویناس، جهت تامین خوراک زیستتودهای مورد نیاز هضم و تولید زیستگاز لازم است. با توجه با محتوای غنیِ مواد آلی ساده ویناس، میتوان از آن جهت تولید زیست گاز و کود دارای آلودگی ...
بیشتر
استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به خصوص فناوری زیستگاز، یک الزام برای تامین انرژی پایدار است. از این رو توجه ویژه به پسماندهای با پتانسیل آلایندگی زیاد از جمله ویناس، جهت تامین خوراک زیستتودهای مورد نیاز هضم و تولید زیستگاز لازم است. با توجه با محتوای غنیِ مواد آلی ساده ویناس، میتوان از آن جهت تولید زیست گاز و کود دارای آلودگی کمتر استفاده کرد. از بین شرایط عملیاتی مؤثر بر عملکرد یک هاضم بی هوازی، دما و pH مهمترین پارامترها هستند، بنابراین در این مطالعه، به بررسی این دو پارامتر در هضم بیهوازی ویناس پرداخته شده است. متغیرهای وابسته عبارت بودند از: مقدار تولید زیستگاز به ازای VS اولیه، مقدار حذف مواد جامد فرار (VS-R)، مقدار حذف اکسیژن خواهی شیمیایی (COD-R) و درصد زیستگاز تصفیه شده. با توجه به نتایج، مقدار بهینه دما برای تولید حداکثر حجم زیست گاز و همچنین حداکثر حذف COD، حداکثر درصد گاز تصفیه شده و حداکثر حذف VS، 35 درجه سلسیوس و در صورت عدم محدودیت انرژی و اقتصادی، 40 درجه سلسیوس به دست آمد. همچنین مقدار pH بهینه برای تولید حداکثر حجم زیستگاز، حداکثر حذف COD و حداکثر حذف VS، برابر با 7 و برای حداکثر درصد گاز تصفیه شده برابر با 7 یا 2/7، به دست آمد. همچنین، حساسیت تغییرات شاخصهای مورد مطالعه نسبت به تغییرات pH بیش از تغییرات دمایی بود.
تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
مهری بزی عبدلی؛ مجتبی بارانی مطلق؛ عبدالامیر بستانی؛ طالب نظری
چکیده
یکی از راههای استفاده و بهره برداری از اراضی شور استفاده از ارقام متحمل به شوری مانند گیاه کینوا (Chenopodium quinoa) است. از طرفی استفاده از بیوچار pH خاک را افزایش میدهد و در خاکهای قلیایی و آهکی ممکن است در دسترس بودن عناصر را کاهش دهد. لذا اصلاح بیوچار با اسیدها میتواند سبب افزایش قابلیت دسترسی به عناصر غذایی موجود در بیوچار می-شود. ...
بیشتر
یکی از راههای استفاده و بهره برداری از اراضی شور استفاده از ارقام متحمل به شوری مانند گیاه کینوا (Chenopodium quinoa) است. از طرفی استفاده از بیوچار pH خاک را افزایش میدهد و در خاکهای قلیایی و آهکی ممکن است در دسترس بودن عناصر را کاهش دهد. لذا اصلاح بیوچار با اسیدها میتواند سبب افزایش قابلیت دسترسی به عناصر غذایی موجود در بیوچار می-شود. هدف از این پژوهش بررسی اثر بیوچار برنج و بیوچار اسیدی شده بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه کینوا در یک خاک آهکی متاثر از نمک میباشد. آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار به صورت گلدانی به اجرا در آمد. فاکتورها شامل 3 نوع بیوچار (اصلاح نشده برنج، اصلاح شده برنج با روش پیش اسیدی و اصلاح شده برنج با روش پس اسیدی) و سطوح مختلف بیوچار (0، 2 و 5 درصد وزنی) بودند. نتایج نشان داد که بیوچار اسیدی شده برنج بر تمامی ویژگیهای رشد رویشی در سطح احتمال یک درصد (01/0>P) معنیدار شد. نتایج نشان داد بیشترین مقدار وزن خشک گیاه 82/8 گرم در بوته، ارتفاع 50/77 سانتیمتر، وزن هزار دانه 17/3 گرم در بوته و شاخص برداشت 03/45 از تیمار 5 درصد بیوچار برنج پس اسیدی به دست آمد که نسبت به تیمار 5 درصد بیوچار اسیدی نشده برنج به ترتیب افزایشی معادل (97/81)، (77/56)، (17/32) و (06/7) درصد داشت. به طور کلی میتوان گفت که استفاده از بیوچار برنج اصلاح شده (پیش اسیدی و پس اسیدی) نقش مثبتی در افزایش ویژگیهای رشد رویشی گیاه کینوا داشت.
ارزیابی و تناسب اراضی
جواد گیوی؛ حجت دیالمی؛ مهدی نادری خوراسگانی
چکیده
در ارزیابی تناسب اراضی، ظرفیت تولید زمین شناسائی و متناسب با این ظرفیت، نوع کاربری مشخص می شود. این تحقیق با هدف ارزیابی کیفی تناسب اراضی منطقه دشتستان در استان بوشهر برای کاشت نخل خرمای کبکاب با استفاده از دو روش پارامتریک و تحلیل سلسله مراتبی فازی و مقایسه این دو روش، اجرا گردید. بدین منظور، 50 نخلستان دارای نخل خرمای کبکاب، به عنوان ...
بیشتر
در ارزیابی تناسب اراضی، ظرفیت تولید زمین شناسائی و متناسب با این ظرفیت، نوع کاربری مشخص می شود. این تحقیق با هدف ارزیابی کیفی تناسب اراضی منطقه دشتستان در استان بوشهر برای کاشت نخل خرمای کبکاب با استفاده از دو روش پارامتریک و تحلیل سلسله مراتبی فازی و مقایسه این دو روش، اجرا گردید. بدین منظور، 50 نخلستان دارای نخل خرمای کبکاب، به عنوان نقاط مطالعاتی انتخاب شد. سپس اقدام به تهیه دادههای صحرایی و آزمایشگاهی مربوط به این واحدهای اراضی و محاسبه شاخصهای اراضی با استفاده از دو روش پارامتریک (فرمول ریشه دوم) و تحلیل سلسله مراتبی فازی گردید. در نهایت، کلاسهای تناسب اراضی تعیین و دقت دو روش در تعیین این کلاسها مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج ارزیابی کیفی تناسب اراضی بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، نشان داد که 6/96 و 4/3 درصد اراضی مورد مطالعه، به ترتیب در کلاسهای تناسب S2 و S3 قرار میگیرند. این در حالی است که بر اساس روش پارامتریک (فرمول ریشه دوم)، 82 و 18 درصد اراضی مورد مطالعه، به ترتیب در کلاسهای تناسب S3 و Nواقع میشوند. مقایسه ضرایب همبستگی بین شاخص اراضی محاسبه شده و مقادیرعملکرد اندازهگیری شده، نشان داد که به دلیل وجود ضریب تبیین بالاتر، روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (69/0R2 =) نسبت به روش پارامتریک فائو (فرمول ریشه دوم) (53/0R2 =)، از صحت و دقت بیشتری در تعیین کلاسهای تناسب اراضی برای کاشت نخل خرمای کبکاب در منطقه مورد مطالعه، برخورداراست.
نوراله معلمی؛ اسماعیل خالقی؛ عباس دانایی فر
چکیده
خشکی یکی از مهمترین تنشهای غیر زنده است که وضعیت تغذیهای گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد. از متداولترین راهکارهای تحمل به تنش خشکی استفاده از پلیمرهای سوپر جاذب است. پلیمرهای سوپر جاذب تجاری مواد هیگروسکوپی شبیه شکر هستند که شکل این پلیمرها پس از جذب آب و تورم باید حفظ شود این پلیمرها آب را جذب و ذخیره میکنند و در مواقع نیاز به ...
بیشتر
خشکی یکی از مهمترین تنشهای غیر زنده است که وضعیت تغذیهای گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد. از متداولترین راهکارهای تحمل به تنش خشکی استفاده از پلیمرهای سوپر جاذب است. پلیمرهای سوپر جاذب تجاری مواد هیگروسکوپی شبیه شکر هستند که شکل این پلیمرها پس از جذب آب و تورم باید حفظ شود این پلیمرها آب را جذب و ذخیره میکنند و در مواقع نیاز به آسانی در اختیار گیاه قرار میدهند و ضرری برای انسان، خاک، گیاه و محیط ندارند. به منظور بهبود وضعیت تغذیه در آکاسیا پژوهشی با استفاده از سه نوع پلیمر سوپر جاذب در سه غلظت در سه سطح تنش خشکی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی درمزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از پلیمرهای سوپرجاذب میزان جذب نیتروژن، پتاسیم و فسفر برگ، ساقه و ریشه را به طور معنیداری افزایش میدهند. غلظت 2 گرم در کیلوگرم هیدروژل A200 در هفته اول موجب افزایش 85/12 درصدی نیتروژن برگ، 64/17 درصدی فسفر برگ، 29/50 درصدی نیتروژن ساقه و 96/4 درصدی نیتروژن ریشه گردید. سوپر جاذب SNF در هفته اول دارای بیشترین میزان پتاسیم ساقه و فسفر ریشه بود و در هفته دوم دارای بیشترین میزان فسفر در ساقه بود. بر اساس نتایج این پژوهش استفاده از پلیمر سوپر جاذب A200 نسبت به بقیه هیدروژلها بیشترین تأثیر را بر وضعیت تغذیهای گیاه و جذب عناصر N. P. K داشت.
بیوشیمی، بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک
مروارید همتی تبار؛ ستاره امانی فر؛ الهه وطن خواه؛ الهام ملک زاده
چکیده
استفاده از قارچهای میکوریزا آربوسکولار به دلیل نقش آنها در توانمندسازی گیاهان برای مقاومت در برابر سمیت نیکل اهمیت دارد. در این مطالعه اثر مایهزنی گیاه ذرت با قارچ Claroideoglomus etunicatum بر ویژگیهای رشدی، غلظت فسفر، نیکل و برخی عناصر ریزمغذی و محتوای گلومالین خاک-واکنشپذیر بردفورد (BRSG) در سطوح مختلف نیکل خاک ارزیابی شد. آزمایش به ...
بیشتر
استفاده از قارچهای میکوریزا آربوسکولار به دلیل نقش آنها در توانمندسازی گیاهان برای مقاومت در برابر سمیت نیکل اهمیت دارد. در این مطالعه اثر مایهزنی گیاه ذرت با قارچ Claroideoglomus etunicatum بر ویژگیهای رشدی، غلظت فسفر، نیکل و برخی عناصر ریزمغذی و محتوای گلومالین خاک-واکنشپذیر بردفورد (BRSG) در سطوح مختلف نیکل خاک ارزیابی شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. عامل اول شامل سطوح مختلف کاربرد نیکل (شاهد، 50، 100، 250 میلیگرم نیکل بر کیلوگرم خاک) و عامل دوم شامل سطوح کاربرد قارچ میکوریزا آربوسکولار (شاهد بدون مایهزنی و مایهزنی شده با C. etunicatum) بود. گیاهان مایهزنی شده ارتفاع بوته و وزن خشک بخش هوایی بیشتری را نسبت به گیاهان بدون مایهزنی نشان دادند. BRSG ساده قابل استخراج (EE-BRSG) در تمام سطوح نیکل بطور معنیداری در گیاهان مایهزنی شده بیشتر از بدون مایهزنی بود. در تیمار Ni100، BRSG کل (T-BRSG) بهمیزان 8/15 درصد نسبت به سطح شاهد نیکل افزایش نشان داد. همچنین اثر مایهزنی میکوریزی بر غلظت فسفر، روی و مس بخش هوایی افزایشی و معنیدار بود. غلظت نیکل در بخش هوایی گیاهان مایهزنی شده در تیمارهای Ni100 و Ni250 بهترتیب بهمیزان 30 و 33 درصدکمتر از گیاهان بدون مایهزنی بود. فاکتور انتقال در گیاهان مایهزنی شده در همه سطوح بهجز سطح Ni50 بطور معنیداری کمتر از گیاهان بدون مایهزنی بود. این مطالعه پتانسیل همزیستی میکوریزاآربوسکولار را در راستای فناوری تثبیت گیاهی نشان میدهد و بهره-برداری از این قارچها میتواند در تثبیت گیاهی نیکل در خاکهایی با آلودگی زیاد و در سطح وسیع موثر باشد.
امیر پرنیان؛ حسین بیرامی؛ کیانوش بهرهی
چکیده
برای کنترل وضعیت و حفاظت خاک از شور شدن راهکارهای مدیریتی و حفاظتی گوناگونی پیشنهاد و اجرا شده است. استفاده از خاکپوشها یکی از راههای کنترل شور شدن و هدررفت آب ناشی از تبخیر از سطح خاک است. در این پژوهش خاکپوش تولید شده از باگاس نیشکر کمپوستشده، در پایلوت شورورزی واقع در منطقه جفیر استان خوزستان جهت کنترل تبخیر سطحی و شور شدن ...
بیشتر
برای کنترل وضعیت و حفاظت خاک از شور شدن راهکارهای مدیریتی و حفاظتی گوناگونی پیشنهاد و اجرا شده است. استفاده از خاکپوشها یکی از راههای کنترل شور شدن و هدررفت آب ناشی از تبخیر از سطح خاک است. در این پژوهش خاکپوش تولید شده از باگاس نیشکر کمپوستشده، در پایلوت شورورزی واقع در منطقه جفیر استان خوزستان جهت کنترل تبخیر سطحی و شور شدن خاک سطحی مورد استفاده و آزمون قرار گرفت. خاکپوش در ضخامتهای 5/0، 1، 2 سانتی متر و شاهد (0 سانتیمتر) و سه تکرار، به صورت میکرولایسمتری بر خاک منطقه اعمال شد. نتایج حاصل نشان داد که مقدار آب از دست رفته و شوری تجمع یافته در سطح خاک به ترتیب در تیمارهای 0 > 0.5 > 1 > 2 سانتی متر خاکپوش کمپوست بود. اختلاف معنیداری در کاهش درصد رطوبت از دست رفته در تیمار شاهد و خاک 2 سانتی متر خاکپوش مشاهده شد. این اختلاف بسیار قابل توجه و در حدود 50 درصد برآرود شد. سرعت تبخیر در و به تبع آن سرعت شور شدن سطحی خاک با گذر زمان کند میشود اما این روند چنان سریع است که طی یک رخداد نمک قابل توجهی از عمق به سطح خاک منتقل می-گردد. به طور کلی میتوان بیان داشت این خاکپوش اثر مناسبی در کنترل هدرفت آب و کاهش شور شدن خاک سطحی داشت و نتایج آن در سطح تمام مقیاس قابلیت بررسی دارد.
امید احمدی؛ پریسا علمداری؛ مسلم ثروتی؛ حسین رضائی
چکیده
مطالعه و برنامهریزی برای افزایش تولید در واحد سطح برای محصولات استراتژیک ضروری است که در این راستا ارزیابی تناسب محیطی از گامهای اصلی میباشد. مطالعه حاضر جهت ارزیابی تناسب کشت چغندرقند در منطقه خداآفرین استان آذربایجانشرقی با استفاده از مدلهای سامانه میکرولیز و طی بررسی عوامل محیطی 11 واحد اراضی انجام شد تا ضمن ارزیابی ...
بیشتر
مطالعه و برنامهریزی برای افزایش تولید در واحد سطح برای محصولات استراتژیک ضروری است که در این راستا ارزیابی تناسب محیطی از گامهای اصلی میباشد. مطالعه حاضر جهت ارزیابی تناسب کشت چغندرقند در منطقه خداآفرین استان آذربایجانشرقی با استفاده از مدلهای سامانه میکرولیز و طی بررسی عوامل محیطی 11 واحد اراضی انجام شد تا ضمن ارزیابی تناسب منطقه برای تیپ بهرهوری مذکور قابلیت استفاده از مدلهای سیستم میکرولیز نیز مورد بررسی قرار گیرد. براساس مدل ترازا، کاهش 20 تا 40 درصد تولید چغندرقند در اثر اختلال اقلیمی قابل پیشبینی است. نتایج حاصل از مدل سرواتانا نشان داد که محدودیتهای متنوعی از زمیننما منجر به کاهش کلاس اراضی از تناسب متوسط تا شرایط نامناسب شده که بحرانیترین عامل محدودیت عمق خاک است. براساس مدل آلماگرا کلاسبندی تناسب اراضی منطقه برای چغندرقند بهصورت کلاسهای S2 تا S5 بود که شایعترین مشکل محدودیت بافت و محدود کنندهترین مورد عامل عمق خاک در برخی واحدها است. براساس نتایج مستخرج از مدلها حدود 98/82 درصد از اراضی دارای توجیه برای کشت چغندرقند میباشد و کشت در 62/7 درصد اراضی همراه با افزایش هزینهها بوده و در مابقی اراضی وضعیت کاملاً نامناسب است. اصلاح اراضی در بخش کوچکی منجر به بهبود کلاس شده و با توجه به محدودیتهای موجود عمدتاً تغییر زیرکلاسها را در پی خواهد داشت. با توجه به تعریف اراضی و نیز جهت کاهش هزینههای ارزیابی، استفاده سلسله مراتبی از مدلهای مورد بحث توصیه و کالیبره بودن مدلهای مذکور با توجه به محدوده مقادیر خصوصیات مورد بررسی برای استفاده در این منطقه تأیید میشود.
شایان حاجی نجف؛ شعبان قوامی جولندان؛ حسن مسعودی
چکیده
تهیه و تامین آب آشامیدنی سالم و پایدار در هر جامعهای یکی از مهمترین و با اهمیتترین کارها در جهت ارتقاء سلامت جامعه است. بر همین اساس پژوهشگران همواره به دنبال روشهای نوین جهت تولید آب شیرین و گوارا هستند. یکی از روشهای نوین تولید آب شیرین در حجم پایین استفاده از سامانههایی است که به روش چگالشی از رطوبت هوا تولید آب می کنند. در ...
بیشتر
تهیه و تامین آب آشامیدنی سالم و پایدار در هر جامعهای یکی از مهمترین و با اهمیتترین کارها در جهت ارتقاء سلامت جامعه است. بر همین اساس پژوهشگران همواره به دنبال روشهای نوین جهت تولید آب شیرین و گوارا هستند. یکی از روشهای نوین تولید آب شیرین در حجم پایین استفاده از سامانههایی است که به روش چگالشی از رطوبت هوا تولید آب می کنند. در این پژوهش نیز از رطوبت هوا به عنوان یک منبع جبران شدنی، برای تولید آب استفاده شد و اثر عوامل دما (در چهار سطوح 20، 30، 40 و50 درجه سانتی گراد)، رطوبت هوا (در چهار سطوح 30، 50، 70 و 90 درصد)، دبی هوای ورودی (در سه سطح 5/2، 5 و 5/7 متر مکعب بر ساعت) و طول موثر لوله (در دو سطح 2 و 4 متر با قطر 30 میلی متر و ضخامت 1 میلی متر) بر میزان تولید آب مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. طرح آماری مورد استفاده، طرح کرتهای خرد شده در قالب بلوک های کاملا تصادفی بود و تجزیه و تحلیل دادهها و مقایسه میانگینها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که هر یک از عوامل رابطه مستقیم با میزان تولید آب دارد و بیشترین میزان تولید آب در شرایط دمای 50 درجه سانتیگراد، سرعت 3 متر بر ثانیه، رطوبت 90 درصد و طول لوله مسی 4 متر در بازه زمانی معین بدست آمد.
فاطمه مرادی گنجه؛ رسول معمار دستجردی؛ مختار حیدری؛ محمدهادی موحد نژاد
چکیده
مرکبات به عنوان یک محصول عمده و قابل دسترس در تمام جهان و میوهای محبوب در رژیم غذایی است. وارد آمدن آسیب به پوست میوه ،کاهش رطوبت و چروکیدگی پس از برداشت همگی سبب کاهش بازار پسندی این محصول می گردند. استفاده از پوششهای خوراکی یکی از مؤثرترین راهها در حفظ کیفیت میوهها است. در این پژوهش کیفیت میوه لیموشیرین بر اساس آزمون فاکتوریل ...
بیشتر
مرکبات به عنوان یک محصول عمده و قابل دسترس در تمام جهان و میوهای محبوب در رژیم غذایی است. وارد آمدن آسیب به پوست میوه ،کاهش رطوبت و چروکیدگی پس از برداشت همگی سبب کاهش بازار پسندی این محصول می گردند. استفاده از پوششهای خوراکی یکی از مؤثرترین راهها در حفظ کیفیت میوهها است. در این پژوهش کیفیت میوه لیموشیرین بر اساس آزمون فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با پوشش خوراکی نانوکامپوزیت کیتوسان-رس در سه سطح، روغن زیتون و واکس کارنوبا در مقایسه با نمونه بدون پوشش طی 12 روز انبارمانی مورد ارزیابی قرار گرفت. در طی دوره انبارمانی ویژگیهای شیمیایی، pH، اسیدیته ، TSS آب میوه، درصد کاهش وزن، ویتامین سی و ویژگیهای مکانیکی، ضریب کرویت، نیروی برش پوست، نیروی شکست و نیروی کشش پوست میوه اندازهگیری شدند. نتایج نشان دهنده وجود تفاوت معنیدار در سطح 1% و 5% بین پوششهای مختلف در حداکثر نیروی شکست، درصد کاهش وزن و pH بود. در ضمن تاثیر زمانهای مختلف انبارمانی بر میزان مواد جامد محلول در آب، pH و حداکثر نیروی شکست نیز معنیدار بود. پوشش کیتوسان-رس 5 % کمترین میزان درصد کاهش وزن را داشت و بیشترین میزان درصد کاهش وزن به ترتیب برای پوشش شاهد و روغن زیتون 3/12 و 23/10 درصد بود. به طور کلی نتایج نشان داد میوههای پوشش داده در حفظ خواص کیفی و مکانیکی نسبت به نمونههای بدون پوشش عملکرد بهتری داشتند و در بین پوششهای مصرف شده پوشش نانو کامپوزیت کیتوسان-رس 5 % موفقیت بالاتری نسبت به سایر پوششها داشت.
احسان غجه پور؛ وحیدرضا جلالی؛ اعظم جعفری؛ مجید محمودآبادی
چکیده
آگاهی داشتن از نحوه تغییرپذیری متغیرهای خاکی یکی از پیششرطهای مدیریت صحیح منابع کودی در یک کشاورزی پایدار قلمداد می گردد. لذا هدف از این پژوهش ارائه روشی نوین برای ارزیابی تغییرات مکانی برخی از ویژگیهای شیمیایی خاک با استفاده از تابع مفصل میباشد. بدین منظور با استفاده از روش شبکهبندی، نمونهبرداری از منطقهای به وسعت 484 هکتار در ...
بیشتر
آگاهی داشتن از نحوه تغییرپذیری متغیرهای خاکی یکی از پیششرطهای مدیریت صحیح منابع کودی در یک کشاورزی پایدار قلمداد می گردد. لذا هدف از این پژوهش ارائه روشی نوین برای ارزیابی تغییرات مکانی برخی از ویژگیهای شیمیایی خاک با استفاده از تابع مفصل میباشد. بدین منظور با استفاده از روش شبکهبندی، نمونهبرداری از منطقهای به وسعت 484 هکتار در 10 کیلومتری غرب شهرستان بافت صورت گرفت، بدین صورت که منطقه به طور کاملاً منظم تقسیمبندی شد که مساحت هر شبکه 4 هکتار بود. سپس از هر شبکه به طور تصادفی یک نمونه خاک و در مجموع 121 نمونه از لایه سطحی خاک تهیه شد. پس از هوا خشک نمودن نمونهها و عبور از الک 2 میلیمتری، فسفر قابل جذب و پتاسیم قابل جذب اندازهگیری شد. برای درونیابی به روش تابع مفصل از چهار تابع مفصل ارشمیدسی شامل توابع کلایتون، فرانک، گامبل و جو استفاده شد. تحلیل نتایج با استفاده از معیارهای میانگین ریشه دوم مربعات استاندارد (RMSE)، ضریب تبیین (R2)، میانگین خطای مطلق(MAE) و میانگین خطای انحراف (MBE) با درونیابهای انواع کریجینگ و روش IDW مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش وزن دهی عکس فاصله (IDW) با دارا بودن مقدار ضریب همبستگی (76/0=R2) و ریشه مجموع مربعات خطا (93/2=RMSE) ضعیفترین تخمینها را ارائه داده است در حالی که روش تابع مفصل میانه با دارا بودن 84/0=R2 و 59/2=RMSE بهترین دقت در انجام تخمین ها را ارائه نمود و بنابراین می تواند جایگزین خوبی برای روشهای کلاسیک میانیابی قلمداد گردد.
مسعود صادقی میانرودی؛ عبدالامیر معزی؛ علی غلامی؛ تیمور بابائی نژاد؛ ابراهیم پناهپور
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی بر خصوصیات فیزیکی و مواده آلی خاک این پژوهش انجام شد. بدین منظور دو کاربری بکر و کشت شده در اراضی کشت و صنعت کارون در منطقه دیمچه شوشتر در استان خوزستان انتخاب و نمونهها از 7 مزرعه در سه عمق در سه تکرار تهیه گردید. درصد شن، رس و سلیت، چگالی ظاهری، تخلخل کل، میانگین وزنی قطر خاکدانه، مواد آلی خاک، ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی بر خصوصیات فیزیکی و مواده آلی خاک این پژوهش انجام شد. بدین منظور دو کاربری بکر و کشت شده در اراضی کشت و صنعت کارون در منطقه دیمچه شوشتر در استان خوزستان انتخاب و نمونهها از 7 مزرعه در سه عمق در سه تکرار تهیه گردید. درصد شن، رس و سلیت، چگالی ظاهری، تخلخل کل، میانگین وزنی قطر خاکدانه، مواد آلی خاک، فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب و نسبت کربن به نیتروژن در هر عمق تعیین و نتایج به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی بررسی گردید. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار رس و سیلت در اراضی تحت کشت نیشکر و کمترین آن در اراضی بکر مشاهده شد. با تغییرکاربری اراضی مقدار شن از22.55 درصد در اراضی بایر به 6.67درصد در اراضی نیشکر کاهش یافت. چگالی ظاهری و میانگین وزنی قطر خاکدانه براثر تغییر کاربری از بکر به نیشکر به ترتیب 16 و 67 درصد افزایش یافت. همچنین تغییرکاربری از بکر به نیشکر سبب افزایش ماده آلی و فسفر قابل جذب و کاهش پتاسیم قابل جذب و نسبت کربن به نیتروژن بود. بهطور کلی نتایج این پژوهش نشان داد تغییرات ویژگیهای شیمیایی در خاک سطحی(30-0سانتیمتر) بیشتر از سایر عمقها (60-30 و 90-60 سانتیمتر) بود. این پژوهش نشان داد که کشت متراکم و آبیاری سنگین در دوره طولانی مدت باعث تغییر و تحول خصوصیات فیزیکی و مواد آلی خاک میشود. لذا به منظور مدیریت اراضی و حفظ کیفیت خاکهای بررسی شده پایش ویژگیهای خاک لازم و ضروری میباشد.
صالح سنجری؛ محمد هادی فرپور؛ مجید محمودآبادی؛ سعید برخوری
چکیده
این مطالعه با هدف مقایسه قابلیتها و برجسته کردن تفاوتها و شباهتهای بین دو سامانه ردهبندی آمریکایی و طبقهبندی جهانی در گروهبندی خاکرخهای مورد مطالعه در مناطق مختلف استان کرمان با شرایط اقلمیی متفاوت به انجام رسید. به این منظور تعداد یازده خاکرخ شاهد، انتخاب، تشریح و نمونهبرداری گردید و پس از انجام آزمایشهای فیزیکوشیمیایی ...
بیشتر
این مطالعه با هدف مقایسه قابلیتها و برجسته کردن تفاوتها و شباهتهای بین دو سامانه ردهبندی آمریکایی و طبقهبندی جهانی در گروهبندی خاکرخهای مورد مطالعه در مناطق مختلف استان کرمان با شرایط اقلمیی متفاوت به انجام رسید. به این منظور تعداد یازده خاکرخ شاهد، انتخاب، تشریح و نمونهبرداری گردید و پس از انجام آزمایشهای فیزیکوشیمیایی معمول، ردهبندی آنها براساس سامانههای مزبور، نهایی شد. نتایج نشان داد که ردهبندی خاکها در مناطق کم ارتفاع بافت و رابر و منطقه رودبارجنوب و قلعهگنج با اقلیم خشک نسبتاً مشابه میباشد. اما در مناطق با ارتفاع بیشتر از 2000 متر بافت و رابر با اقلیم نیمهخشک تنوعی از خاکها مشاهده شد. بیشترین تفاوت این دو سامانه ردهبندی در خاکرخ سوم این منطقه بیانگر اهمیت افق کلسیک به آرجیک در سامانه طبقهبندی جهانی نسبت به سامانه ردهبندی آمریکایی بود. علاوه بر این، بیشترین تمایز این دو سامانه ردهبندی مربوط به منطقه جیرفت و عنبرآباد بود که طی سالهای نرمال، تغییر اقلیم باعث تفاوت در رژیم رطوبتی از یوستیک به اریدیک شده و این تغییر اقلیم باعث تفاوت در نامگذاری خاکها از آلفیسول و اینسپتیسول به اریدیسول شده است. در حالی که تغییر اقلیم در نامگذاری خاکها بر اساس سامانه طبقهبندی جهانی وارد نمی گردد، بنابراین تفاوتی در نامگذاری خاکها در این سامانه ایجاد نمیکند. نتایج ردهبندی خاکها بیانگر این بود که سامانه طبقهبندی جهانی در بیان وضعیت خاکهای مناطق مورد مطالعه از کارایی بیشتری برخوردار است.
وحید رضا حمیدی نیا؛ سعادت کامگار؛ یحیی امام
دوره 1.32، مجموعه مقالات منتشر شده در حوزه مهندسی زراعی قبل از تفکیک مجله علمی کشاورزی در سالهای 1354 تا 1388 ، اسفند 1388
آزاده رئیسی زاده؛ غلامعباس صیاد؛ محمد خرمیان؛ عطااله خادم الرسول
دوره 35، شماره 1 ، شهریور 1391
سعید مینائی؛ پژمان نیک اندیش؛ برات قبادیان؛ محمد جواد شیخ داودی
دوره 36، شماره 1 ، شهریور 1392، ، صفحه 35-50
چکیده
در مدلسازی ریاضی و طراحی سامانههای هیدرولیک، تعیین دبی روغن عبوری از شیرهای کنترل بر حسب ضریب تخلیه و سطح مقطع تنگنای ایجاد شده در آنها اهمیت ویژهای دارد. با وجود آنکه ضریب تخلیه به نوع جریان روغن عبوری از تنگنا وابسته است ولی معمولاً در شیرهای هیدرولیک ثابت فرض میشود؛ بههمین منظور در این مقاله، ضریب تخلیهی تنگناهای ...
بیشتر
در مدلسازی ریاضی و طراحی سامانههای هیدرولیک، تعیین دبی روغن عبوری از شیرهای کنترل بر حسب ضریب تخلیه و سطح مقطع تنگنای ایجاد شده در آنها اهمیت ویژهای دارد. با وجود آنکه ضریب تخلیه به نوع جریان روغن عبوری از تنگنا وابسته است ولی معمولاً در شیرهای هیدرولیک ثابت فرض میشود؛ بههمین منظور در این مقاله، ضریب تخلیهی تنگناهای ایجاد شده توسط اسپول و سه نوع پاپت متداول در شیرهای هیدرولیکی بهصورت تجربی اندازهگیری شد. سپس بر اساس دادههای تجربی، منحنی برازش شدهی ضریب تخلیه بر حسب ریشهی دوم عدد رینولدز برای چهار نوع تنگنای ایجاد شده توسط عضوهای متحرک اسپولی، مخروطی، کروی و استوانهای استخراج گردید. بررسی منحنیها نشان میدهد که ضریب تخلیه در شرایط آشفتهی جریان برای هر نوع تنگنا مستقل از عدد رینولدز است. از طرفی، ضریب تخلیه در شرایط آرام جریان روغن عبوری از هر چهار نوع تنگنا، بهطور خطی با ریشهی دوم عدد رینولدز تغییر میکند. همچنین ضریب تخلیه در شرایط جریان آشفته برای تنگنای ایجاد شده توسط اسپول نسبت به تنگناهای شامل عضوهای متحرک پاپتی، کمتر است. ضمناً شیب بخش خطی منحنی ضریب تخلیه برای تنگنای ایجاد شده توسط اسپول نسبت به تنگناهای شامل عضوهای متحرک پاپتی بیشتر است.
رضا صدقی؛ یوسف عباسپور گیلانده
دوره 37، شماره 1 ، شهریور 1393، ، صفحه 35-47
چکیده
ایجاد ساختمان مناسب در خاک بهمنظور رشد محصول از اهمیت زیادی برخوردار است و یکی از مشخصههای اصلی ساختمان خاک، اندازهی خاکدانهها است. راههای مختلفی برای نشان دادن وضعیت پایداری خاکدانهها و درجه خردشدگی وجود دارد که تعیین میانگین وزنی قطر خاکدانهها(MWD) یکی از آنها است.محققان عموماً (MWD)را مهمترین معیار ...
بیشتر
ایجاد ساختمان مناسب در خاک بهمنظور رشد محصول از اهمیت زیادی برخوردار است و یکی از مشخصههای اصلی ساختمان خاک، اندازهی خاکدانهها است. راههای مختلفی برای نشان دادن وضعیت پایداری خاکدانهها و درجه خردشدگی وجود دارد که تعیین میانگین وزنی قطر خاکدانهها(MWD) یکی از آنها است.محققان عموماً (MWD)را مهمترین معیار کمّی بهمنظور بیان درجهی خرد شدن خاک میشناسند.در این تحقیق تأثیر برخی از عوامل مؤثر بر خرد شدن خاک در ترکیب ادوات خاکورزی اولیه و ثانویه شامل زیرشکن، گاوآهن برگرداندار و دیسک ثانویه (ترکیب خاکورزی مرسوم در منطقه) بهمنظور تهیهی زمین برای کاشت محصولات زراعی (غلات) مورد بررسی قرار گرفت که شامل محتوی رطوبتی خاک در دو سطح، سرعت پیشروی تراکتور در پنج سطح و لایههای عمقی شخم نیز در پنج سطحبود.آزمایشهای مزرعهای در مزرعه آموزشی و تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی در قالب طرح کاملاً تصادفی (CRD) با سه تکرار انجام شد. در این مقاله، یک مدل هوشمند، بر اساس رویکرد اصول مدل فازی ممدانی،که برای پیشبینی خردشدگی خاک طی عملیات خاکورزی توسعه یافته شده، استفاده گردیده است. این مدل فازی شامل 50 قانون بود.نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثرات اصلی رطوبت، سرعت پیشروی و لایههای عمقی شخم به طور مجزا بر روی مقدار خردشدگی خاک معنیدار بود (سطح احتمال 1%). به طوری که با افزایش سرعت پیشروی و لایههای عمقی شخم و محتوی رطوبتی خاک،(MWD)بهطور معنیداری افزایش یافت. همچنین نتایج مدل فازی نشان داد که نقاط بهینه عوامل مورد بررسی برای اجرای یک شخم بهینه و مناسب در خاک شنلومی مورد بررسی که در آن تقریباً 50% خاک دانهها در محدوده 5/0 تا 6 میلیمتر توزیع شده باشند، به ترتیب برای رطوبت 16-12%، سرعت پیشروی 92/5 کیلومتر بر ساعت و لایه عمقی شخم 15 سانتی متر بهدست آمد.
حمیدرضا متین فر؛ منوچهر کلهر؛ افشین شعبانی؛ صالح آرخی
دوره 35، شماره 2 ، اسفند 1391، ، صفحه 37-54
چکیده
تخمین میزان فرسایش خاک و بار رسوب در حوزههای آبخیز از جمله مهمترین اطلاعاتی هستند که برای عملیات حفاظت خاک و آب مورد استفاده قرار میگیرند. به دلیل مشکلات و محدودیتهای موجود در روشها و مدلهای برآورد فرسایش خاک و رسوب، استفاده از روشی که بتواند با کمترین هزینه و صرف وقت، با دقت بالا و به سهولت میزان فرسایش و رسوبرا ...
بیشتر
تخمین میزان فرسایش خاک و بار رسوب در حوزههای آبخیز از جمله مهمترین اطلاعاتی هستند که برای عملیات حفاظت خاک و آب مورد استفاده قرار میگیرند. به دلیل مشکلات و محدودیتهای موجود در روشها و مدلهای برآورد فرسایش خاک و رسوب، استفاده از روشی که بتواند با کمترین هزینه و صرف وقت، با دقت بالا و به سهولت میزان فرسایش و رسوبرا برآورد کند، بسیار مهم به نظر میرسد. هدف از تحقیق حاضر برآورد فرسایش و رسوب در اراضی تپه ماهوره با قابلیت مرتع است که به علت افزایش روز افزون جمعیت و دستیابی به غذای بیشتر تحت کشت قرار گرفتهاند و نیز بررسی توانایی سزیم- 137 در برآورد فرسایش و رسوب در اراضی کشاورزی پایین دست آن میباشد. در این مطالعه، با استفاده از سزیم- 137 در حوزه آبخیز ریمله که در آن تبدیل گسترده کاربریها رایج است فرسایش خاک برآورد گردید. به کمک عکسهای هوایی با مقیاس و نقشه توپوگرافی در مجموع 17 ترانسکت روی اراضی شامل 11 ترانسکت روی اراضی تپه ماهوری (از نوع مرکب با شیب 5 تا 50 درصد) و 6 ترانسکت در دشتهای دامنهای (از نوع یکنواخت با شیب 2- 8 درصد) مشخص شد و نمونهبرداری خاک و مطالعه خصوصیات سطحی در آنها بهعمل آمد. همچنین در شیبهای مرکب (شامل بالای شیب، شانه شیب، شیب برگشتی، پای شیب و پنجه شیب) و یکنواخت (شامل قسمتهای فوقانی، میانی، تحتانی) بسته به طول شیب بین 2 تا 7 نمونه برای برداشت نمونه خاک سطحی (27- 0 سانتیمتری) حفر گردید و سزیم- 137 آنها توسط دستگاه اسپکترومتر اشعه گاما اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که میزان متوسط فرسایش خاک در موقعیتهای شیب مرکب بالای تپه، شانه شیب، و شیب برگشتی بهترتیب 74/31، 28/66 و77/46 و در موقعیتهای شیب یکنواخت بهترتیب 60/78، 47/54 و 54/79 تن در هکتار در سال است. میزان رسوبگذاری در مناطق غیر فرسایشی (پنجه شیب) 27/64 تن در هکتار در سال و در موقعیت پای شیب انباشت خاک غالب تر از فرسایش خاک بود. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت به کارگیری روش اندازهگیری سزیم-137 میتواند بهعنوان یک روش سریع و با دقت مناسب برای برآورد فرسایش و رسوب بهکار گرفته شود.
داود زارع حقی؛ مهدی شرفا؛ محمرضا نیشابوری؛ غلامرضا ثواقبی
دوره 34، شماره 2 ، اسفند 1390، ، صفحه 41-53
چکیده
نیتروژن از جمله عناصر اصلی مورد نیاز گیاهان و مؤثر در حاصلخیزی خاک است. میزان نیتروژن قابل دسترس خاک در اکوسیستمهای کشاورزی در نتیجه جذب نیترات و آمونیوم توسط گیاهان و میکروبهای خاک، اتلاف از طریق آبشویی، نیترات زدایی و تصعید تغییر میکند. میزان مصرف کود تأثیر زیادی بر حرکت نیتروژن و سرنوشت آن در خاک دارد. به منظور بررسی ...
بیشتر
نیتروژن از جمله عناصر اصلی مورد نیاز گیاهان و مؤثر در حاصلخیزی خاک است. میزان نیتروژن قابل دسترس خاک در اکوسیستمهای کشاورزی در نتیجه جذب نیترات و آمونیوم توسط گیاهان و میکروبهای خاک، اتلاف از طریق آبشویی، نیترات زدایی و تصعید تغییر میکند. میزان مصرف کود تأثیر زیادی بر حرکت نیتروژن و سرنوشت آن در خاک دارد. به منظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف کود اوره برحرکت و توزیع سه فرم نیتروژن (نیترات، آمونیوم و نیتروژن کل)خاک،آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به صورت کرتهای یک بار خرد شده با سه تکرار در مرکز تحقیقات صفی آباد دزفول انجام گرفت. تیمارها شامل سه سطح کودی 150، 225 و 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بود کهدر دو مرحله یعنی پس از کشت و مرحله 6 تا 8 برگی ذرت به روش کودآبیاری در اختیار گیاه قرار گرفت. نمونههای خاک 8 تا 10 روز قبل و پس از هر کودآبیاری از عمقهای 30-0 ،60-30 ،90-60 و 120-90 سانتیمتر برداشت شد و غلظت نیترات و آمونیوم آنها به روش تقطیر بخار آب و غلظت نیتروژن کل با استفاده از دستگاه کجلدالاندازه گیری شد. نتایج نشان داد که مصرف کود، باعث افزایش غلظت نیترات و نیتروژن کل خاک شد به طوری که بیش ترین افزایش در تیمار 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بود. سنگینی بافت خاک، جرم مخصوص ظاهری بالا و آبیاری بهینه حرکت نیترات به لایه های زیرین خاک را محدود نمود و بیش ترین غلظت نیترات در لایه 30-0 سانتی متری خاک مشاهده شد. غلظت آمونیوم در خاک به وسیله میزان کود تحت تاثیر قرار نگرفت و تغییرات آن در طول نیمرخ خاک نامنظم بود.
ابراهیم شیرمحمدی؛ حسینعلی علیخانی؛ احمدعلی پوربابائی؛ حسن اعتصامی
چکیده
استفاده از کشت درون شیشهای هیدروپونیک یکی از روشهای مفید و کاربردی برای انتخاب برترین جدایههای باکتریهای محرک رشد گیاهان با توان بالای کلنیزاسیون در سطح ریشه میباشد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف انتخاب برترین جدایهها از بین 16 جدایه باکتری حلکننده فسفات که طی مراحل قبلی این پژوهش از دیمزارهای گندم استانهای ...
بیشتر
استفاده از کشت درون شیشهای هیدروپونیک یکی از روشهای مفید و کاربردی برای انتخاب برترین جدایههای باکتریهای محرک رشد گیاهان با توان بالای کلنیزاسیون در سطح ریشه میباشد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف انتخاب برترین جدایهها از بین 16 جدایه باکتری حلکننده فسفات که طی مراحل قبلی این پژوهش از دیمزارهای گندم استانهای قزوین و زنجان جداسازی شده بودند، طراحی و در مدت 45 روز در اتاقک رشد اجرا گردید. قالب طرح کاملاً تصادفی و شامل تلقیح بذور گندم با 16 جدایه باکتری و کشت بذور جوانهدار در محلول غذایی هوگلند (با قابلیت هدایت الکتریکی 8 دسیزیمنس بر متر و پتانسیل اسمزی 54/0- مگاپاسکال) حاوی تری کلسیم فسفات (منبع فسفر نامحلول) بود. در تیمارهای شاهد نیز بذور جوانهدار بدون تلقیح با باکتری در محلول غذایی هوگلند حاوی مونو پتاسیم فسفات (شاهد با منبع فسفر محلول) و تری کلسیم فسفات (شاهد با منبع فسفر نامحلول) با سه تکرار کشت شدند. نتایج نشان داد که جوانههای گندم تلقیح شده با جدایه B18 خشک شدند. به استثنای جدایههای B (14, 17, 32)؛ بقیه جدایهها جمعیت بالای CFU106×6 بر گرم وزن تر ریشه، داشتند. تمامی جدایههای باکتری نسبت به شاهد با منبع فسفر نامحلول، فسفر قابل دسترس محلول غذایی را افزایش و pH آن را کاهش دادند. در کل جدایههای B3، B4، B6، B5، B1 و B2 برترین جدایهها از نظر توان کلنیزاسیون، افزایش محتوی آب نسبی برگ و شاخصهای رشد گیاه گندم بودند؛ و برای آزمایشهای تکمیلی در گلخانه و مزرعه با بسترهای خاکی (در راستای تولید کود زیستی مناسب دیمزارهای گندم) استفاده از این جدایهها توصیه میشوند.
دوره 34، شماره 1 ، آذر 1390، ، صفحه 43-55
چکیده
این تحقیق به منظور مقایسه روش های مختلف خاکورزی بر عملکرد گندم در تناوب با کلزا و در شرایط دیم به مدت 3 سال (87-84) در شمال خوزستان (شهرستان باغملک) در پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار اجراء گردید. خاکورزی کلزا با روش مرسوم بوده و تیمارهای آزمایشی گندم شامل: (1) گاوآهن برگرداندار + خطیکار، (2) گاوآهن قلمی+ خطیکار، (3) ...
بیشتر
این تحقیق به منظور مقایسه روش های مختلف خاکورزی بر عملکرد گندم در تناوب با کلزا و در شرایط دیم به مدت 3 سال (87-84) در شمال خوزستان (شهرستان باغملک) در پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار اجراء گردید. خاکورزی کلزا با روش مرسوم بوده و تیمارهای آزمایشی گندم شامل: (1) گاوآهن برگرداندار + خطیکار، (2) گاوآهن قلمی+ خطیکار، (3) گاوآهن بدون صفحه برگرداندار + خطیکار، (4) پنجهغازی+ خطیکار و (5) بیخاکورزی (کشت با خطیکار)، و شاخصهای مورد بررسی شامل درصد مواد آلی، درصد رطوبت وزنی خاک و همچنین عملکرد محصول و دیگر صفات زراعی بودند. نتایج تجزیه واریانس مرکب سه ساله نشان داد که تفاوت بین روش های خاکورزی و نیز اثر متقابل روش خاکورزی و سال از نظر درصد رطوبت خاک در مراحل مختلف ساقهدهی، گلدهی و پر شدن دانه معنیدار نبوده؛ ولی تفاوت سال ها در این شاخص بسیار معنیدار بود. تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اختلاف معنیداری بین تیمارهای خاکورزی از نظر درصد مواد آلی در عمقهای مختلف و در انتهای اجرای طرح وجود ندارد. همچنین نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد روش های خاکورزی در شاخص برداشت، اختلاف بسیار معنیدار و در عملکرد بیولوژیک اختلاف معنیداری داشتند؛ اما در عملکرد دانه و سایر صفات زراعی دیگر اختلاف روش های خاکورزی معنیدار نبود. بنابراین نتایج نهایی دال بر عدم تاثیر روش های خاکورزی بر عملکرد گندم است. بر این اساس در شرایط منطقه و در تناوب گندم کلزا، روش های خاکورزی حفاظتی مورد توصیه میباشد. از نظر شاخص برداشت پنجهغازی با 43 درصد بالاترین و بیخاکورزی با 36 درصد کمترین بود. همچنین گاوآهن برگرداندار با 5263 و پنجهغازی با 3718 کیلوگرم در هکتار به ترتیب بیشترین و کمترین مقادیر عملکرد بیولوژیک را داشتند.