ارزیابی و تناسب اراضی
بهنام کامکار؛ پریسا علی زاده دهکردی؛ پویا اعلایی بازکیایی؛ امید عبدی
چکیده
شناخت وضعیت اراضی از نظر قابلیت کشت یک گیاه زراعی خاص اهمیت زیادی دارد و سبب میشود تا در اولویتبندی اختصاص اراضی به کشت گیاهان زراعی مختلف هوشمندانهتر عمل کنیم. این تحقیق با هدف ارزیابی تناسب اراضی استان گلستان برای کشت محصول سویا و میزان انطباق مزارع زیر کشت فعلی با لایههای تناسب اراضی به دست آمده انجام شد. این مطالعه در اراضی ...
بیشتر
شناخت وضعیت اراضی از نظر قابلیت کشت یک گیاه زراعی خاص اهمیت زیادی دارد و سبب میشود تا در اولویتبندی اختصاص اراضی به کشت گیاهان زراعی مختلف هوشمندانهتر عمل کنیم. این تحقیق با هدف ارزیابی تناسب اراضی استان گلستان برای کشت محصول سویا و میزان انطباق مزارع زیر کشت فعلی با لایههای تناسب اراضی به دست آمده انجام شد. این مطالعه در اراضی زراعی استان گلستان با مساحتی برابر 821 هزار هکتار انجام شد که ابتدا اراضی واقعی زیر کشت سویا با استفاده از 1674 نمونهی زمینی برداشتشده از محصولات مختلف و روش پردازش تصویر شیءگرا (OBIA) تفکیک شد. سپس با استفاده از لایههای خصوصیات خاک، اقلیم و توپوگرافی، اراضی مستعد کشت این گیاه در محدوده مورد مطالعه مشخص شد. اهمیت نسبی هر عامل از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تعیین شد. در نهایت نقشه تناسب اراضی برای کشت این محصول تهیه و با انطباق لایه مزارع تفکیک شده با کلاسههای تناسب متناظر، وضعیت تناسب اراضی زیر کشت این محصول تحلیل شد. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که معیار خاک بر مکانیابی کشت سویا با ضریب 52/0 بیشترین تأثیرگذاری را داشت. نتایج نشان داد که بیشتر اراضی (حدود 87 درصد)، در طبقه مستعد و حدود 13 درصد در طبقه نسبتاً مستعد قرار دارند. بررسی انطباق اراضی زیر کشت سویا با طبقات تناسب اراضی سویا نشان داد که 99 درصد سطح اراضی سویا در طبقه تناسب مستعد گرفتهاند که نشان میدهد کشاورزان در انتخاب موقعیت اراضی زیر کشت خود به خوبی عمل کردهاند.
علیرضا ظهیر نیا؛ حمید رضا متین فر؛ حسینعلی بهرامی
چکیده
پژوهش حاضر به منظور تعیین شاخص کیفیت خاک در بخشی از اراضی جنوب غربی استان خوزستان انجام شد. در این پژوهش به روش سیستماتیک 180 نمونه خاک انتخاب و در هر نمونه 22 پارامتر تعیین گردید. با بهرهگیری از روش آماری تجزیه مولفههای اصلی (PCA )، از بین تمام ویژگیهای موثر بر کیفیت خاک (TDS )، پنج ویژگی ECe، غلظت سدیم، کلر، سولفات و SAR، به عنوان مهمترین ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور تعیین شاخص کیفیت خاک در بخشی از اراضی جنوب غربی استان خوزستان انجام شد. در این پژوهش به روش سیستماتیک 180 نمونه خاک انتخاب و در هر نمونه 22 پارامتر تعیین گردید. با بهرهگیری از روش آماری تجزیه مولفههای اصلی (PCA )، از بین تمام ویژگیهای موثر بر کیفیت خاک (TDS )، پنج ویژگی ECe، غلظت سدیم، کلر، سولفات و SAR، به عنوان مهمترین ویژگیهای موثر بر کیفیت خاک (MDS ) تعیین شدند. برای تعیین کیفیت خاک از دو مدل شاخص تجمعی کیفیت خاک (IQI ) و شاخص کیفیت خاک نمرو (NQI )، در دو مجموعه MDS و TDS، استفاده شد. نتایج نشان داد که بطورکلی اراضی منطقه از نظر شاخصهای کیفیت خاک و روشهای ارزیابی تناسب اراضی، در سطوح مختلفی قرار داشتند، بطوریکه اراضی کشت و صنعت حداکثر کیفیت و اراضی بایر حداقل کیفیت را نشان دادند. ضریب کاپا محاسبه شده بین شاخص کیفیت خاک تجمعی (IQITDS) و روشهای ریشه دوم و حداکثر محدودیت به ترتیب 83/0 و 37/0 میباشد. که بیانگر سطح بالا و متوسطی از هماهنگی بین دادههای بدست آمده از روشهای مختلف مورد آزمون میباشد. بین نتایج بدست آمده از IQITDS و IQIMDS (43/88 % R2=) و همچنین بین NQITDS و NQIMDS (59/80 % R2=) همبستگی معنیداری وجود دارد. این امر نشان میدهد که بخوبی میتوان از مجموعه MDS تهیه شده به نمایندگی از مجموعه TDS استفاده کرد. بنابراین به منظور کاهش زمان و هزینه اجرای طرحهای مشابه میتوان بجای TDS از MDS استفاده کرد
امید احمدی؛ پریسا علمداری؛ مسلم ثروتی؛ حسین رضائی
چکیده
مطالعه و برنامهریزی برای افزایش تولید در واحد سطح برای محصولات استراتژیک ضروری است که در این راستا ارزیابی تناسب محیطی از گامهای اصلی میباشد. مطالعه حاضر جهت ارزیابی تناسب کشت چغندرقند در منطقه خداآفرین استان آذربایجانشرقی با استفاده از مدلهای سامانه میکرولیز و طی بررسی عوامل محیطی 11 واحد اراضی انجام شد تا ضمن ارزیابی ...
بیشتر
مطالعه و برنامهریزی برای افزایش تولید در واحد سطح برای محصولات استراتژیک ضروری است که در این راستا ارزیابی تناسب محیطی از گامهای اصلی میباشد. مطالعه حاضر جهت ارزیابی تناسب کشت چغندرقند در منطقه خداآفرین استان آذربایجانشرقی با استفاده از مدلهای سامانه میکرولیز و طی بررسی عوامل محیطی 11 واحد اراضی انجام شد تا ضمن ارزیابی تناسب منطقه برای تیپ بهرهوری مذکور قابلیت استفاده از مدلهای سیستم میکرولیز نیز مورد بررسی قرار گیرد. براساس مدل ترازا، کاهش 20 تا 40 درصد تولید چغندرقند در اثر اختلال اقلیمی قابل پیشبینی است. نتایج حاصل از مدل سرواتانا نشان داد که محدودیتهای متنوعی از زمیننما منجر به کاهش کلاس اراضی از تناسب متوسط تا شرایط نامناسب شده که بحرانیترین عامل محدودیت عمق خاک است. براساس مدل آلماگرا کلاسبندی تناسب اراضی منطقه برای چغندرقند بهصورت کلاسهای S2 تا S5 بود که شایعترین مشکل محدودیت بافت و محدود کنندهترین مورد عامل عمق خاک در برخی واحدها است. براساس نتایج مستخرج از مدلها حدود 98/82 درصد از اراضی دارای توجیه برای کشت چغندرقند میباشد و کشت در 62/7 درصد اراضی همراه با افزایش هزینهها بوده و در مابقی اراضی وضعیت کاملاً نامناسب است. اصلاح اراضی در بخش کوچکی منجر به بهبود کلاس شده و با توجه به محدودیتهای موجود عمدتاً تغییر زیرکلاسها را در پی خواهد داشت. با توجه به تعریف اراضی و نیز جهت کاهش هزینههای ارزیابی، استفاده سلسله مراتبی از مدلهای مورد بحث توصیه و کالیبره بودن مدلهای مذکور با توجه به محدوده مقادیر خصوصیات مورد بررسی برای استفاده در این منطقه تأیید میشود.
زهرا مسعودی؛ اعظم جعفری؛ محمد هادی فرپور
چکیده
در پژوهش حاضر، کارایی روش رقومی و سنتی در ارزیابی تناسب اراضی برای محصول سیبزمینی در دشت جیرفت کرمان مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، 62 خاکرخ مشخص و تشریح گردید و از اعماق مختلف، نمونهبرداری صورت گرفت. میانگین وزنی ویژگیهای مورد نیاز تا عمق ریشه (100 سانتی متری) محاسبه گردید. سپس، ویژگیهای خاک هر خاکرخ با معیارهای جدول ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، کارایی روش رقومی و سنتی در ارزیابی تناسب اراضی برای محصول سیبزمینی در دشت جیرفت کرمان مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، 62 خاکرخ مشخص و تشریح گردید و از اعماق مختلف، نمونهبرداری صورت گرفت. میانگین وزنی ویژگیهای مورد نیاز تا عمق ریشه (100 سانتی متری) محاسبه گردید. سپس، ویژگیهای خاک هر خاکرخ با معیارهای جدول نیازهای خاکی سیبزمینی مطابقت داده شدند. برای ارزیابی اقلیم منطقه، ابتدا ویژگیهای اقلیمی از اطلاعات اقلیمی ایستگاه سینوپتیک جیرفت به دست آمد و سپس، با جدول نیازهای اقلیمی تطابق داده شد. پس از آن، با استفاده از روش پارامتریک (روش استوری و فرمول ریشه دوم)، کلاس نهایی تناسب کیفی اراضی برای محصول مورد مطالعه تعیین گردید. زیرکلاس نیز بر اساس نامطلوبترین کلاس مربوط به مشخصات اقلیمی یا اراضی تعیین شد. برای پیشبینی کلاسهای تناسب اراضی، مدل رگرسیون لاجیستیک چندجملهای استفاده گردید. تجزیه و تحلیل دادههای اقلیمی نشان داد در شرایط کنونی، کلاس تناسب اقلیمی جیرفت، S1 یا بسیار مناسب میباشد. کلاس تناسب اراضی براساس روش پارامتریک استوری S3 تا N1 و براساس روش پارامتریک ریشه دوم، کلاس S2 تا N1 محاسبه گردید. مهمترین عوامل محدودکننده خاک در منطقه مورد مطالعه، میزان سنگریزه، اسیدیته خاک و شوری میباشد. نتایج روش رقومی نشان داد که در بین متغیرهای ورودی، اجزای سرزمین و نقشه ژئومورفولوژی مهمترین و قدرتمندترین متغیر برای پیشبینی کلاسهای تناسب اراضی بوده و نشاندهنده اهمیت فرآیندهای ژئومورفولوژی در منطقه میباشد. به عبارت دیگر، میتواند دلیل بر تأثیر و اهمیت فرآیندهای ژئومورفولوژی بر خصوصیات خاک و در نتیجه در تعیین کلاس تناسب اراضی باشد.