فاطمه حسنی؛ عطااله خادم الرسول؛ حسین شکفته
چکیده
شور و سدیمی شدن خاکها، از جمله پدیدههای تخریب خاک محسوب میشود که ضمن کاهش کیفیت خاک بهطور فزایندهای، موجب کاهش عملکرد محصولات بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک میگردد. یکی از روشهای اصلاح و بهبود کیفیت خاکهای شور و سدیمی، کاربرد اصلاحکنندههای آلی همچون زغالهای زیستی (Biochars) و کمپوست است. در این پژوهش زغالزیستی حاصل ...
بیشتر
شور و سدیمی شدن خاکها، از جمله پدیدههای تخریب خاک محسوب میشود که ضمن کاهش کیفیت خاک بهطور فزایندهای، موجب کاهش عملکرد محصولات بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک میگردد. یکی از روشهای اصلاح و بهبود کیفیت خاکهای شور و سدیمی، کاربرد اصلاحکنندههای آلی همچون زغالهای زیستی (Biochars) و کمپوست است. در این پژوهش زغالزیستی حاصل از باگاس نیشکر، کنوکارپوس و پوست پسته (در سطوح 2 و 4 درصد وزنی) و همچنین کمپوست (در سطوح 2 و 4 درصد وزنی) و در سطوح رطوبتی (25، 50 و 70 درصد رطوبت مزرعه) بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و در 3 تکرار به خاک اعمال شد. نتایج نشان داد که تیمار 4 درصد زغال-زیستی بقایای کنوکارپوس و در سطح رطوبتی 25 درصد منجربه بیشترین کاهش جرم مخصوص ظاهری و مقاومت فروروی خاک گردید. در اثر افزدون 4 درصد زغالزیستی کنوکارپوس در سطح رطوبتی 50 درصد ظرفیت مزرعه بیشترین میزان میانگین وزنی قطر خاکدانهها بهعنوان شاخص پایداری خاکدانهها و رطوبت حدروانی بهدست آمد. همچنین افزودن تیمار 4 درصدی بقایای کنوکارپوس در سطح رطوبتی 70 درصد ظرفیت مزرعه به خاک سبب افزایش رطوبت حد خمیری شد. این پژوهش نشان دادکه کاربرد زغالهایزیستی و کمپوست بهعنوان اصلاحکنندههایی مناسب جهت بهبود ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی خاکهای شور و سدیمی محسوب میشوند. بر اساس نتایج این پژوهش زغالزیستی بقایای کنوکارپوس، بیشترین تأثیر را بر روی ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی خاکهای شوروسدیمی منطقهی مطالعاتی نشان داد. بدین ترتیب میتوان از این اصلاحکنندهی آلی بهعنوان یک تیمار اثربخش در راستای تحقق اهداف مدیریت بقایای آلی استفاده نمود.
شیمی و آلودگی خاک
نرجس سوسرائی؛ مجتبی بارانی مطلق؛ فرهاد خرمالی؛ اسماعیل دردی پور
چکیده
زغال زیستی، مواد آلی مقاوم به تجزیه بوده و حاصل حرارت دهی زیست تودههای گیاهی و بقایای کشاورزی در شرایط عدم وجود اکسیژن یا اکسیژن محدود میباشد. بهمنظور بررسی تأثیر زغال زیستی حاصل از بقایای کشاورزی (برنج، پنبه و کلزا) بر ویژگیهای رشد رویشی و شاخص سبزینگی و انواع کلروفیل گیاه ذرت، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً ...
بیشتر
زغال زیستی، مواد آلی مقاوم به تجزیه بوده و حاصل حرارت دهی زیست تودههای گیاهی و بقایای کشاورزی در شرایط عدم وجود اکسیژن یا اکسیژن محدود میباشد. بهمنظور بررسی تأثیر زغال زیستی حاصل از بقایای کشاورزی (برنج، پنبه و کلزا) بر ویژگیهای رشد رویشی و شاخص سبزینگی و انواع کلروفیل گیاه ذرت، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار به اجرا درآمد که تیمارها شامل شاهد و 3 نوع زغال زیستی تهیه شده از بقایای برنج، پنبه و کلزا در دماهای 350 و 700 درجه سلسیوس هرکدام با مقادیر 2 و 5% وزنی بودند. نتایج نشان داد که در اثر تبدیل بقایای کشاورزی به زغال زیستی مقادیر pH، قابلیت هدایت الکتریکی و محتوی خاکستر افزایش و مقادیر کربن آلی و بازده زغال زیستی کاهش یافت. همچنین افزایش دمای تولید زغال زیستی از 350 به 700 درجه سلسیوس منجر به تولید زغالهای زیستی با pH و قابلیت هدایت الکتریکی بالاتر شد. نتایج نشان داد که اثر زغالهای زیستی و سطح کاربرد بر تمامی ویژگیهای رشد رویشی معنیدار شد لیکن اثر دمای تهیه زغال تنها بر ویژگیهای وزن تر و خشک برگ و وزن تر ساقه معنیدار بود. دمای تولید زغال زیستی بر انواع کلروفیل (a، b و کل) و شاخص کلروفیل (SPAD) برگ میانی ذرت اثر معنیداری داشت. بهگونهای که مقادیر کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل در تیمارهای زغالهای زیستی تولید شده در دمای 700 درجه سلسیوس نسبت به زغالهای زیستی تولید شده در دمای 350 درجه سلسیوس 6 درصد افزایش یافتند.
بیوشیمی، بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک
مریم طالبی اتویی؛ محسن علمائی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ سید علیرضا موحدی نائینی
چکیده
برای بررسی پیامد کاربرد باکترییهای بردبار به نمک، زغال زیستی و گچ بر پاسخهای آنزیمی و ناآنزیمی جو در تنش شوری، آزمایشی با طرح کاملا تصادفی بهگونه فاکتوریل با سه تکرار در گلخانه در سال 1395-96 انجام شد. تیمارهای پژوهش 1) جدایههای باکتریای بردبار به نمک (بدون باکتری،T0، باکتری megaterium Bacillus (T5)، باکتری licheniformis Bacillus (T17))، 2) بیوچار ...
بیشتر
برای بررسی پیامد کاربرد باکترییهای بردبار به نمک، زغال زیستی و گچ بر پاسخهای آنزیمی و ناآنزیمی جو در تنش شوری، آزمایشی با طرح کاملا تصادفی بهگونه فاکتوریل با سه تکرار در گلخانه در سال 1395-96 انجام شد. تیمارهای پژوهش 1) جدایههای باکتریای بردبار به نمک (بدون باکتری،T0، باکتری megaterium Bacillus (T5)، باکتری licheniformis Bacillus (T17))، 2) بیوچار (0 و 5% وزنی/وزنی) و 3) آبشویی خاک (بدون آبشویی و آبشویی) و 4) کاربرد گچ (0و50 درصد نیاز گچی) بود. نتایج این پژوهش نشان داد که بهکارگیری باکتری و زغال زیستی مایه کاهش کارایی آنزیمهای آنتیاکسیدانی در گیاه جو میشود. این کاهش در تیمارهای آبشویی شده بیشتر بوده است. همچنین گیاهان مایهزنی شده با هردو باکتری، دارای بیشترین غلظت پـرولین بودند که این اندازه در باکتریT17 (Bacillus licheniformis) وهمراه با زغال زیستی و گچ به گونه چشمگیری بیشتر بوده است. بهرهگیری از بهساز زغال زیستی، گچ و مایهزنی با جدایهها مایه افزایش پایداری پرده یاختهای شده است که بیشترین افزایش در تیمارهای مایهزنی شده با جدایه باکتریT17 Bacillus licheniformiدرخاک آبشویی شده با 50% نیاز گچی دیده شد. رویهمرفته این پژوهش نشان داد که بهرهگیری از زغال زیستی، گچ و باکتریهای بردبار در برابر نمک، میتواند ابزار کارایی در کاهش پیامد بد شوری بر گیاه شود.