نجمه سالاری بردسیری؛ مجید حجازی مهریزی؛ هرمزد نقوی؛ ربیع بهروز؛ مجید فکری
چکیده
نیاز به تأمین غذای مورد نیاز جمعیت جهان و کارایی پایین کودهای شیمیایی سبب استفاده بیش از حد کودهای شیمیایی شده است. یکی از روشهای مؤثر جهت غلبه بر کارایی پایین کودهای شیمیایی، توسعه کودهای کندرها میباشد و پلیمرهای زیستی مانند سلولز مناسبترین ترکیبات جهت ساخت کودهای کندرها میباشند. در این پژوهش، سلولز از سه نوع ضایعات شامل ...
بیشتر
نیاز به تأمین غذای مورد نیاز جمعیت جهان و کارایی پایین کودهای شیمیایی سبب استفاده بیش از حد کودهای شیمیایی شده است. یکی از روشهای مؤثر جهت غلبه بر کارایی پایین کودهای شیمیایی، توسعه کودهای کندرها میباشد و پلیمرهای زیستی مانند سلولز مناسبترین ترکیبات جهت ساخت کودهای کندرها میباشند. در این پژوهش، سلولز از سه نوع ضایعات شامل شاخههای درخت پسته، خرما و همچنین از کاغذ استخراج گردید. برای شناسایی سلولز استخراج شده با سلولز خالص، از روش طیفسنجی مادون قرمز استفاده شد. پس از استخراج سلولز، کودهای کندرهای اوره به نسبت 2 به 1(سلولز به اوره) به صورت قرص تولید و ویژگیهای آنها با استفاده از میکروسکوپ SEM و FTIR شناسایی شد. جهت ارزیابی کودهای کندرها در آزاد کردن نیتروژن، سینتیک آزادسازی نیتروژن در 90 روز در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در گلخانه مرکز تحقیقات کشاورزی کرمان بررسی شد. بازده استخراج سلولز برای کاغذ 70 درصد، خوشه خرما 33 درصد و شاخه پسته 28 درصد بدست آمد. همچنین نتایج میکروسکوپ الکترونی نشان داد که کود اوره به صورت ذرات سفید کروی اطراف ذرات میلهای سلولز قرار گرفته اند. روند سینتیک آزادسازی نیتروژن برای تمام تیمارها کمتر از کود اوره خالص بود و بین تیمارها تفاوت معنیداری مشاهده و سلولز شاخه پسته باعث رهش کندتر کود اوره شده است. معادله سینتیک تابع توانی به عنوان بهترین مدل برای برازش دادههای سینتیکی انتخاب شد. ضایعات مورد مطالعه در این پژوهش قابلیت بالایی جهت تولید سلولز خالص برای کندرها کردن کود اوره دارا میباشند.
عزت الله عسکری اصلی ارده؛ محمدجواد شیخ داودی؛ زهرا بساطی؛ نسیم صالحی بابامیری
دوره 37، شماره 2 ، اسفند 1393، ، صفحه 17-31
چکیده
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تاثیر طول مدت رطوبتدهی (2 و 4 روزه)، دمای رطوبتدهی (10 و °C 25( و رطوبت نهایی دانه ( 8، 11، w.b. 14%) بر درصد دانههای خردشده در مراحل پوستگیری و سفیدکنی سه رقم متداول شلتوک دراستان گیلان بود. نتایج نشان داد که اثرات عوامل اصلی و متقابل بر درصد خرد شدگی دانه در مراحل پوستگیری و سفیدکنی معنی دار بود. ...
بیشتر
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تاثیر طول مدت رطوبتدهی (2 و 4 روزه)، دمای رطوبتدهی (10 و °C 25( و رطوبت نهایی دانه ( 8، 11، w.b. 14%) بر درصد دانههای خردشده در مراحل پوستگیری و سفیدکنی سه رقم متداول شلتوک دراستان گیلان بود. نتایج نشان داد که اثرات عوامل اصلی و متقابل بر درصد خرد شدگی دانه در مراحل پوستگیری و سفیدکنی معنی دار بود. رقم هاشمی از بیشترین میانگین دانههای خرد سفیدکنی(99/42%) و پوستگیری (48/38%) برخوردار بود و با افزایش مدت رطوبت دهی از دو روز به چهار روز خرد مرحله پوستگیری از 23/20 % به 59/15% و درصد دانه های خرد مرحله سفیدکنی از 83/29 % به 19/27% کاهش معنی داری داشت و با افزایش دمای رطوبتدهی نمونهها از 10 به °C25، میانگین دانههای خرد مرحله پوستگیری از 26/19% به 567/16% و میانگین درصد دانههای خرد مرحله سفیدکنی، نمونهها از مقدار 64/29% به 38/27% کاهش معنیداری داشت. افزایش رطوبت نهایی نمونهها از 8 الی w.b. 14% باعث کاهش معنیدار دانههای خرد پوستگیری از مقدار میانگین 39/21% به 88/14% و باعث افزایش معنیدار دانههای خرد سفیدکنی از میانگین 1/25% به 05/31% شد. نتایج مقایسه میانگین اثرات متقابل چهارتایی نشان داد که کمترین دانههای خرد حاصل از پوستگیری (736/4%) در آزمایش با رقم حسنی و مدت رطوبت دهی 4 روزه، دمای رطوبت دهی°C10 و رطوبت نهایی w.b. 14% و بیشترین مقدار دانههای خرد حاصل از پوستگیری (8/56%) در آزمایش با رقم هاشمی، مدت رطوبتدهی 2 روزه، دمای °C 10 و رطوبت نهایی w.b. 8% بهدست آمد، همچنین کمترین دانههای خرد حاصل از سفیدکنی (435/9%) در آزمایش با رقم خزر و مدت رطوبت دهی 4 روزه، دمای رطوبتدهی°C 25 و رطوبت نهایی w.b. 11% و بیشترین مقدار دانههای خرد (85/57%) در آزمایش با رقم هاشمی، مدت رطوبت دهی 2 روزه، دمای °C 10 با رطوبت نهایی w.b. 14% به دست آمد.