فیزیک، فرسایش و حفاظت خاک
سهیلا علی اوغلی؛ محمود شعبان پور؛ حسینعلی بهرامی
چکیده
رطوبت خاک به دلیل تاثیرگذاری زیاد بر بازتاب طیفی خاک و تغییرپذیری زمانی و مکانی بالا، مهمترین عامل اختلاگر در بکارگیری تکنیک طیفسنجی بازتابی مرئی و مادون قرمز نزدیک (VNIRS) جهت برآورد فلزات سنگین خاک به حساب میآید. در این پژوهش، قابلیت الگوریتم متعامدسازی پارامتر خارجی (EPO) در کاهش اثر رطوبت از بازتابندگی طیفی خاک به منظور بهبود قابلیت ...
بیشتر
رطوبت خاک به دلیل تاثیرگذاری زیاد بر بازتاب طیفی خاک و تغییرپذیری زمانی و مکانی بالا، مهمترین عامل اختلاگر در بکارگیری تکنیک طیفسنجی بازتابی مرئی و مادون قرمز نزدیک (VNIRS) جهت برآورد فلزات سنگین خاک به حساب میآید. در این پژوهش، قابلیت الگوریتم متعامدسازی پارامتر خارجی (EPO) در کاهش اثر رطوبت از بازتابندگی طیفی خاک به منظور بهبود قابلیت روشهای یادگیری ماشین در برآورد فلزات سنگین مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین منظور، تعداد 129 نمونه خاک از مزارع آلوده به فلزات سنگین در استانهای تهران، گیلان و آذربایجان شرقی برداشت شد. میزان نیکل و سرب نمونههای خاک هواخشک و الکشده در آزمایشگاه اندازهگیری شدند. بازتابندگی طیفی نمونههای خاک در ۷ سطح رطوبتی (هواخشک، ۶، ۱۲، ۱۸، ۲۴، ۳۰ و ۳۶درصد) با استفاده از طیف-سنج FieldSpec-3 و پروب تماسی در محدوده 350-2500 نانومتر در اتاق تاریک اندازهگیری شدند. الگوریتم EPO با استفاده از مجموعه نمونههای واسنجی توسعه داده شد. از الگوریتمهای یادگیری ماشین PLSR و SVR جهت برآورد فلزات سنگین استفاده شد. نتایج نشان داد که VNIRS قابلیت بالایی در برآورد فلزات سنگین بصورت هواخشک دارد. حضور رطوبت در خاک، حتی در سطح 6%، منجر به کاهش معنیداری در قابلیت این تکنیک در برآورد دقیق فلزات سنگین میگردد. در رطوبت بیشتر از 24 درصد، عملکرد مدلهای یادگیری ماشین برای برآورد فلزات سنگین در کلاس متوسط (1.4<RPD <2) قرار میگیرند. بطورکلی، بکارگیری روش EPO، از طریق اصلاح اثر رطوبت بر بازتابندگی طیفی، سبب بهبود قابلیت روشهای یادگیری ماشین مبتنی بر VNIRS در برآورد فلزات سنگین خاک میشود. در میان دو روش یادگیری ماشین، SVR بهترین عملکرد را برای مدلسازی نیکل و سرب به دست داد. نتایج حاکی از آن است که VNIRS در برآورد نیکل نسبت به سرب قابلیت بیشتری دارد.
سعید حجتی
چکیده
این مطالعه با هدف منشاءیابی و تعیین میزان آلودگی گرد و غبار خیابانی شهر اهواز به فلزات سرب، روی و مس انجام شد. بدین منظور از گرد و غبار معابر و خیابانهای 69 نقطه و خاک سطحی (5-0 سانتیمتری) 23 نقطهی شهر اهواز در بهمنماه 1393 نمونهبرداری و الگوی توزیع اندازه ذرات آن-ها به روش پراش پرتو لیزر، مقادیر آنیونها و کاتیونهای محلول به روش ...
بیشتر
این مطالعه با هدف منشاءیابی و تعیین میزان آلودگی گرد و غبار خیابانی شهر اهواز به فلزات سرب، روی و مس انجام شد. بدین منظور از گرد و غبار معابر و خیابانهای 69 نقطه و خاک سطحی (5-0 سانتیمتری) 23 نقطهی شهر اهواز در بهمنماه 1393 نمونهبرداری و الگوی توزیع اندازه ذرات آن-ها به روش پراش پرتو لیزر، مقادیر آنیونها و کاتیونهای محلول به روش کروماتوگرافی یونی و غلظت فلزات سنگین در نمونههای جمع-آوری شده با استفاده از دستگاه ICP تعیین گردید. نتایج نشان داد که توزیع اندازه ذرات گرد و غبار در نمونههای مورد بررسی دارای الگوی توزیع دوقلهای با فراوانی بیشتر ذرات در اندازه سیلت و سپس شن ریز است. بهگونهای که 57 تا 89 درصد ذرات گرد و غبار جمعآوری شده را سیلت و 5 تا 16 درصد ذرات را شن ریز تشکیل میدهد. بررسی ترکیب شیمیایی ذرات گرد و غبار از لحاظ میزان آنیونها و کاتیونهای محلول نیز حاکی از فراوانی یونهای سدیم، کلسیم، کلراید و سولفات در نمونههای جمعآوری شده است که در مقایسه با خاکهای منطقه مقادیر بسیار بیشتری را نشان میدهد. نتایج نشان داد که میانگین غلظت تمامی فلزات مورد بررسی از متوسط خاکهای منطقه و پوستهی فوقانی زمین بیشتر بوده و بهصورت روی ˂ مس ˂ سرب میباشد. همچنین نتایج نشان داد که گرد و غبار خیابانی شهر اهواز در رابطه با عناصر مطالعه شده در وضعیت آلودگی زیاد قرار دارد. متوسط شاخص آلودگی یکپارچهی نمرو 26/7 بهدست آمد که آلودگی زیاد گرد و غبار خیابانی را در شهر اهواز نشان میدهد.
شیمی و آلودگی خاک
ندا مرادی؛ میرحسن رسولی صدقیانی
چکیده
گیاهپالایی راهکار مناسبی برای پالایش خاکهای آلوده به فلزات سنگین است. هدف از این پژوهش بررسی توانایی گیاهپالایی سرب توسط افسنتین (Artemicia absantium L.) و توق (Xanthium strumarium L.) در یک خاک آهکی آلوده بود. این پژوهش در شرایط گلخانهای بصورت آزمایش فاکتوریل، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار در گلخانه گروه علوم خاک دانشگاه ارومیه ...
بیشتر
گیاهپالایی راهکار مناسبی برای پالایش خاکهای آلوده به فلزات سنگین است. هدف از این پژوهش بررسی توانایی گیاهپالایی سرب توسط افسنتین (Artemicia absantium L.) و توق (Xanthium strumarium L.) در یک خاک آهکی آلوده بود. این پژوهش در شرایط گلخانهای بصورت آزمایش فاکتوریل، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار در گلخانه گروه علوم خاک دانشگاه ارومیه انجام شد. بدین منظور یک نمونه خاک انتخاب و بهطور یکنواختی با غلظتهای مختلف سرب (صفر، 250، 500 و 1000 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) آلوده شد. سپس کشت گیاهان در خاک آلوده انجام شد (24 گلدان). در پایان دوره رشد، وزن خشک ریشه و شاخساره، غلظت سرب در ریشه و شاخساره گیاهان و سرب زیستفراهم خاک اندازهگیری شد. همچنین، شاخصهای گیاهپالایی محاسبه شدند. نتایج نشان داد با افزایش آلودگی سرب در خاک، وزن خشک ریشه و شاخساره و تحمل گیاهان کاهش یافت، در حالیکه غلظت سرب ریشه و شاخساره، سرب تثبیت شده در ریشه و سرب استخراج شده توسط شاخساره گیاهان، افزایش یافت. بین شاخص تحمل دو گیاه تفاوت معنیداری (05/0P≤) وجود نداشت. نتایج همچنین نشان داد اندوزش سرب در ریشه توق (میانگین mBAF و mBCF ریشه و mTF بهترتیب 65/1 درصد، 48/5 و 97/0) بیشتر از افسنتین بود. در حالیکه اندوزش سرب در شاخساره افسنتین (میانگین mBAF، mBCF شاخساره و mTF بهترتیب 79/2 درصد، 86/2 و 84/1) بیشتر بود. بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد توق و افسنتین بهترتیب در تثبیت گیاهی و استخراج گیاهی سرب در خاکهای آلوده (بویژه در سطوح 250 و 500 میلیگرم بر کیلوگرم) موثر باشند.
شیمی و آلودگی خاک
وفا بوعذار؛ نفیسه رنگ زن؛ حبیب الله نادیان قمشه
چکیده
استفاده از فاضلاب و پساب شهری و صنعتی (به عنوان آبهای با کیفیت کمتر برای کشاورزی) میتواند منجر به تجمع تدریجی برخی از عناصر سنگین در خاک شود که با ورود به زنجیره غذایی میتوانند سلامت موجودات زنده را تهدید کنند. با توجه به هزینههای گزاف پاکسازیهای فیزیکی، استفاده از روشهایی که باعث کاهش اثرات آلودگیهای موجود در ...
بیشتر
استفاده از فاضلاب و پساب شهری و صنعتی (به عنوان آبهای با کیفیت کمتر برای کشاورزی) میتواند منجر به تجمع تدریجی برخی از عناصر سنگین در خاک شود که با ورود به زنجیره غذایی میتوانند سلامت موجودات زنده را تهدید کنند. با توجه به هزینههای گزاف پاکسازیهای فیزیکی، استفاده از روشهایی که باعث کاهش اثرات آلودگیهای موجود در محیط میشوند، منطقیتر به نظر میرسد. به همین منظور آزمایشی گلدانی در قالب فاکتوریل در طرح پایه کاملاً تصادفی با 3 تیمار دودهیکربن و ضایعات مو (هر کدام در دو سطح صفر و سه درصد وزنی به عنوان جاذب) و آب آبیاری (در دو سطح آلوده و غیرآلوده) با استفاده از گیاه کاهو و اسفناج در 3 تکرار (در مجموع 36 نمونه) اجرا گردید. نتایج نشان داد استفاده از آب آلوده باعث کاهش معنیدار شاخصهای رشدی هر دو گیاه گردید که این میزان کاهش با کاربرد جاذبها محدود میشود. استفاده از دودهی کربن و ضایعات مو باعث کاهش غلظت سرب گیاه اسفناج به ترتیب به میزان 58 و 25 درصد گردید که در مورد گیاه کاهو کاهش 54 درصدی در میزان سرب با بکارگیری دودهی کربن مشاهده گردید. مقایسه تأثیر جاذبها نشان داد در مورد گیاه اسفناج، دودهی کربن غلظت کادمیوم گیاه را 76 درصد کاهش داد که این مقدار در مورد گیاه کاهو 69 درصد میباشد. اثر ضایعات مو بر مقدار کادمیوم در هردو گیاه غیرمعنیدار بود. بنابراین دودهیکربن بیشترین مقدار جذب سطحی فلزات را داشته و لذا مؤثرتر از ضایعات مو در کاهش اثرات منفی آنها عمل کرده است.
شیمی و آلودگی خاک
علیرضا زراسوندی؛ مجید حیدری؛ احمدرضا لاهیجان زاده؛ صدیقه جلالی؛ محسن رضایی؛ مدینه ساعد؛ زهرا فریدونی
چکیده
افزایش گرد و غبارهای داخلی از یکسو و پیامدهای بهداشتی این طوفانها از سوی دیگر، موجب شده است که بررسی زمینشیمی فلزات سنگین و شاخصهای زیستمحیطی طوفانهای غبار در خوزستان، از اهمیت بالایی برخوردار باشد. در این راستا تعداد 40 نمونه گرد و غبار از اندازههای TSP و PM10 با دستگاه نمونهگیر High Volume Air Sampler گردآوری شد و غلظت فلزات ...
بیشتر
افزایش گرد و غبارهای داخلی از یکسو و پیامدهای بهداشتی این طوفانها از سوی دیگر، موجب شده است که بررسی زمینشیمی فلزات سنگین و شاخصهای زیستمحیطی طوفانهای غبار در خوزستان، از اهمیت بالایی برخوردار باشد. در این راستا تعداد 40 نمونه گرد و غبار از اندازههای TSP و PM10 با دستگاه نمونهگیر High Volume Air Sampler گردآوری شد و غلظت فلزات سنگین وانادیوم، کبالت، نیکل، آرسنیک، کادمیوم، سرب و روی با روش ICP-MS (multi-acid digestion- Perkin Elmer-SCIEX ELAN 6000) تعیین گردید. دادههای حاصل نشان میدهند، در نمونههای TSP، میزان سرب از 11/8 تا 197 میلیگرم بر کیلوگرم متغیر است و میانگین و میانه دادهها نیز بهترتیب 6/23 و 15/11 میلیگرم بر کیلوگرم میباشد. میزان روی نیز در PM10 در این نمونهها از 4670 تا بالغ بر 5000 میلیگرم بر کیلوگرم متغیر خواهد بود. در مورد نیکل نیز، غلظت این عنصر در نمونههای PM10 از 8/5 تا 2/43 میلیگرم بر کیلوگرم متغیر میباشد. کمترین میزان کبالت نیز در نمونههای PM10 بوده و از 6/0 تا 7/4 میلیگرم بر کیلوگرم متغیر است. بیشترین فراوانی وانادیم نیز در نمونههای شهر اهواز مشاهده شد. نمونههای PM10 نسبت به TSP بیشترین میزان آرسنیک (12 میلیگرم بر کیلوگرم) را دارا هستند که از نظر بهداشتی بسیار نگران کننده است. پایینترین غلظت نیز، با میانگین 12/0 میلیگرم بر کیلوگرم مربوط به عنصر کادمیوم است. براساس دادههای حاصل از مطالعه فاکتور آلودگی، روند میزان فاکتور آلودگی عناصر بدین صورت است: سرب > روی > کادمیوم >آرسنیک > نیکل > کبالت> وانادیوم. میانگین درجه آلودگی نیز، در نمونههای PM10 با مقدار حدود 40 میلیگرم بر کیلوگرم نسبت به نمونههای TSPبا میانگین 10 میلیگرم بر کیلوگرم بسیار بیشتر است. در مورد فاکتور غنیشدگی نیز، روند کادمیوم > روی > نیکل > سرب > آرسنیک > وانادیوم > کبالت صادق است. بالاترین غنیشدگی آرسنیک نیز در نمونههای PM10 مشاهده میشود. از منظر شاخص آلودگی یکپارچه نیز، در نمونههای PM10، سرب، نیکل، وانادیم و کبالت غیر آلوده، کادمیوم آلودگی کم، آرسنیک آلودگی متوسط و روی آلودگی شدید را نشان میدهند. در نمونههای TSP عناصر وانادیوم،کبالت، آرسنیک رده غیر آلوده، عناصر سرب، نیکل، روی آلودگی کم و کادمیوم آلودگی شدید دارند. بررسی غلظت فلزات سنگین در گرد و غبارهای با منشأ مختلف تأیید مینماید که آرسنیک در نمونههای PM10 با منشأ داخلی میزان بالاتری دارد. بررسیهای فصلی نیز نشان میدهد که میزان عناصر وانادیم، کبالت و آرسنیک در فصل گرم و مقدار سرب در فصل سرد بالاتر میباشد. همبستگی بالای کادمیوم (9/0) با کبالت، وانادیوم، نیکل نشان دهنده منشأ مشترک احتمالی این عناصر است.
آمنه کیانی هرچگانی؛ سید عبدالله افتخاری
چکیده
اسفناج از سبزی های تجمع دهنده کادمیم است، اما پاسخ ژنوتیپهای مختلف این گیاه به کادمیم مشخص نیست. در این آزمایش اثر غلظتهای 0، 30 و 60 میلی گرم کادمیم در کیلوگرم خاک و زمان برداشت (بلوغ تجاری و 10 روز پس از آن) بر غلظت کادمیم، برخی شاخص های رویشی و بیوشیمیایی در سه تودهی اسفناج بومی ایران (ورامین 1، ورامین 2 و همدان) بررسی شد. اثرتیمارهای ...
بیشتر
اسفناج از سبزی های تجمع دهنده کادمیم است، اما پاسخ ژنوتیپهای مختلف این گیاه به کادمیم مشخص نیست. در این آزمایش اثر غلظتهای 0، 30 و 60 میلی گرم کادمیم در کیلوگرم خاک و زمان برداشت (بلوغ تجاری و 10 روز پس از آن) بر غلظت کادمیم، برخی شاخص های رویشی و بیوشیمیایی در سه تودهی اسفناج بومی ایران (ورامین 1، ورامین 2 و همدان) بررسی شد. اثرتیمارهای کادمیم بر میزان کادمیم ریشه، پرولین برگ و وزن خشک اندام هوایی در سطح1% و برغلظت کادمیم اندام هوایی در سطح 5% معنی دار بود؛ اثرات متقابل تیمارهای توده اسفناج، غلظت کادمیم و زمان برداشت بر غلظت کادمیم و وزن خشک اندام نیز هوایی معنی دار بود (05/0p< ). بیشترین غلظت کادمیم، در بخش هوایی توده ورامین1 در برداشت دوم بود ( mg/Kg. Dw 26/112) و با غلظت کادمیم در بخش هوایی این توده در برداشت اول در هر دو تیمار سطح بالاترکادمیم و با توده ورامین2 در تیمار 60 میلی گرم کادمیم در کیلوگرم خاک (به ترتیب 23/95، 76/101 و 08/110 میلی گرم در کیلوگرم وزن خشک) تفاوت معنی داری نداشت. ورامین-1 بیشترین پرولین برگ را داشت (69/66 میلی گرم در گرم). در هر دو تیمار سطح بالاترکادمیم، توده همدان بیشترین وزن خشک اندام هوایی در برداشت دوم را داشت (18/5 و 36/3 گرم )که با وزن خشک توده ورامین-2 در غلظت 30 میلی گرم کادمیم در کیلوگرم خاک در برداشت مشابه، اختلاف معنی داری نداشت. بالاترین غلظت کادمیم ریشه در توده ورامین-2 وجود داشت (mg/Kg. Dw 73/61). نتایج این پژوهش واکنش متفاوت توده های اسفناج به سطوح مختلف غلظت کادمیم را تایید نمود.
مصطفی کرمی؛ شمس الله ایوبی؛ حسین خادمی
چکیده
به دلیل تجمع عناصر سنگین در خاک و خطرات ناشی از آن، تشخیص نوع، منشأ و پراکندگی این عناصر از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. با توجه به اینکه مواد مادری یکی از عوامل اصلی در ارتباط با ترکیب و ویژگی خاک است، در این مطالعه به مقایسه ویژگیهای متفاوت خاکهای توسعهیافته بر روی مواد مادری متفاوت آذرین پرداخته شده است. در مجموع از ...
بیشتر
به دلیل تجمع عناصر سنگین در خاک و خطرات ناشی از آن، تشخیص نوع، منشأ و پراکندگی این عناصر از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. با توجه به اینکه مواد مادری یکی از عوامل اصلی در ارتباط با ترکیب و ویژگی خاک است، در این مطالعه به مقایسه ویژگیهای متفاوت خاکهای توسعهیافته بر روی مواد مادری متفاوت آذرین پرداخته شده است. در مجموع از 65 نقطه خاک سطحی از عمق 10-0 سانتیمتری از منطقهای به وسعت 260 کیلومتر مربع نمونهبرداری صورت گرفت. از سنگهای غالب در منطقه تعداد 8 تا 10 نمونه سنگ و از سنگهای مادری که وسعت کمتری دارند تعداد 6 تا 8 نمونه سنگ برداشته شد. پس از آمادهسازی نمونههای خاک و سنگ، غلظت فلزات مس، روی، نیکل و کروم در نمونههای خاک روش (اسید نیتریک 5 نرمال) و سنگ روش (اسید فلوریدریک، نیتریک و کلریدریک غلیظ) پس از عصارهگیری، با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. مقایسه میانگین به روش دانکن در سطح احتمال 5 درصد نشان داد که سنگ مادری (گابرو-بازالت) بجز با سنگهای مادری گرانیت پورفیری و گرانیت با دیگر واحدهای سنگی در میزان مس کل خاک اختلاف معنیداری ندارد. براساس حد مجاز مشخص شده برای کشور ایران در منطقه مورد مطالعه از لحاظ عنصر مس آلودگی وجود ندارد؛ ولی بر اساس استاندارد کشور هلند 1/23 درصد از نمونهها آلودگی نشان میدهند؛ خاکهای توسعهیافته بر روی سنگ مادری گرانیت پورفیری در میزان غلظت روی کل با دیگر خاکهای توسعهیافته بر روی سنگهای مادری اختلاف معنیداری دارند. بر اساس حد مشخص شده در کشور هلند و ایران در غلظت روی کل در خاک به ترتیب 7/4 و 5/1 درصد از نمونهها آلودگی نشان میدهند، ولی بر اساس استاندارد کشور استرالیا آلودگی به این عنصر وجود ندارد. خاکهای توسعهیافته بر روی سنگ مادری (گابرو-بازالت) به استثنای خاکهای توسعهیافته بر روی سنگهای مادری دیوریت گابرویی و گرانیت با دیگر خاکهای توسعهیافته بر روی سنگهای مادری در میزان غلظت نیکل کل خاک اختلاف معنیداری ندارد. بر اساس حد مشخص شده در کشور هلند، استرالیا و ایران به ترتیب 8/96، 6/20 و 6/93 درصد از نمونهها در خاکهای منطقه آلودگی به عنصر نیکل دارند. همچنین خاک توسعهیافته بر روی سنگ مادری اسپیلیت-بازالت با دیگر خاکهای توسعهیافته بر روی سنگهای مادری در میزان کروم کل خاک اختلاف معنیداری دارد. 5/12 درصد از نمونهها غلظتی بیش از حداکثر غلظت مجاز کشور هلند و 8/57 درصد از نمونهها غلظتی بیش از حداکثر غلظت مجاز کشور ایران را دارند. از لحاظ غنی شدگی عناصر سنگین بعد از عنصر مس، عناصر کروم و نیکل بیشترین غنیشدگی را در خاکهای توسعهیافته بر روی مواد مادری منطقه مورد مطالعه دارند؛ همچنین همبستگی مثبت و معنیداری بین غلظت مس موجود در مواد مادری و خاکهای توسعهیافته بر روی آنها مشاهده شد که نشاندهنده درجا بودن خاکها و منشأ توارثی این عنصر در خاک است.
شیمی و آلودگی خاک
مرضیه آیینه حیدری؛ مجید حجازی مهریزی؛ اعظم جعفری؛ مریم یوسفی فرد
چکیده
در ارزیابی کیفیت محیطزیست مناطق آلوده، قابلیت دسترسی فلزات سنگین برای گیاهان از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این پژوهش، بررسی وضعیت آلودگی در ریزوسفر خاکهای اطراف کارخانه زغالشویی زرند به فلزات مس، روی، سرب و کادمیوم بر اساس قابلیت جذب فلزات سنگین و غلظت کل میباشد. در این مطالعه چهار منطقه بر اساس پوشش گیاهی غالب، تفکیک ...
بیشتر
در ارزیابی کیفیت محیطزیست مناطق آلوده، قابلیت دسترسی فلزات سنگین برای گیاهان از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این پژوهش، بررسی وضعیت آلودگی در ریزوسفر خاکهای اطراف کارخانه زغالشویی زرند به فلزات مس، روی، سرب و کادمیوم بر اساس قابلیت جذب فلزات سنگین و غلظت کل میباشد. در این مطالعه چهار منطقه بر اساس پوشش گیاهی غالب، تفکیک و نمونهبرداری مرکب (5 نمونه در هر نقطه) از 135 نقطه به طور سیستماتیک انجام شد. نمونههای خاک بعد از خشک شدن در معرض هوا و عبور از الک دومیلیمتری به آزمایشگاه انتقال یافتند. شکل قابل دسترس فلزات مس، روی، سرب و کادمیوم با استفاده از محلول 005/0 مولار DTPA-TEA در pH برابر با 3/7 استخراج و برای تعیین غلظت کل فلزات، از اسید نیتریک 5 نرمال استفاده شد و غلظت آنها با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین گردید. بر اساس غلظت کل فلزات، شاخص زمین انباشتگی، فاکتور آلودگی و بار آلودگی برای هر چهار منطقه تعیین شدند. نتایج نشان داد که غلظت قابلدسترس فلزات مس، روی، کادمیوم و سرب در هر چهار ناحیه از استاندارد ارایه شده توسط سازمان محیط زیست ایران بیشتر بود. نتایج نشان داد که براساس شاخص زمین انباشتگی، هر 4 ناحیه مورد مطالعه دارای آلودگی شدید مس و سرب هستند، در حالیکه روی و کادمیوم در محدوده غیرآلوده تا کمی آلوده قرار دارند. شاخص بار آلودگی بیشتر از یک در تمامی نواحی مورد مطالعه نشان دهنده تاثیر منابع انسانی علاوه بر منابع طبیعی بر افزایش غلظت فلزات مس، روی، سرب و کادمیوم در خاک است.
هاشم شمس الدین؛ وحیدرضا جلالی؛ اعظم جعفری
چکیده
فلزات سنگین در همه خاکها وجود دارند ولی آلودگی خاک به این فلزات، به دلیل فعالیتهای بشری روند نگرانکنندهای به خود گرفته است. هدف این مطالعه بررسی وضعیت فلزات سنگین آرسنیک، سرب، کادمیوم، روی و مس در خاکهای اطراف مجتمع مس سرچشمه به کمک شاخصهای زیست محیطی میباشد. تعداد 100 نمونه خاک سطحی از خاکهای اطراف معدن و مجتمع فرآوری ...
بیشتر
فلزات سنگین در همه خاکها وجود دارند ولی آلودگی خاک به این فلزات، به دلیل فعالیتهای بشری روند نگرانکنندهای به خود گرفته است. هدف این مطالعه بررسی وضعیت فلزات سنگین آرسنیک، سرب، کادمیوم، روی و مس در خاکهای اطراف مجتمع مس سرچشمه به کمک شاخصهای زیست محیطی میباشد. تعداد 100 نمونه خاک سطحی از خاکهای اطراف معدن و مجتمع فرآوری برداشته شد و با استفاده از روش هضم چهار اسید و به کمک دستگاه (ICP-OES) غلظت کل فلزات سنگین اندازهگیری شد. شاخصهای زمینانباشتگی، فاکتور غنیشدگی و شاخص بار آلودگی جهت تعیین میزان آلودگی منطقه مورد مطالعه بکار برده شد. نتایج نشان داد میانگین غلظت فلزات سنگین بیشتر از غلظت زمینه است که بیانگر ورود عناصر از منابع آنتروپوژنیکی در منطقه است. همچنین غلظت بالای عناصر مورد بررسی به استثناء آرسنیک، در نزدیک معدن و کارخانه مشاهده شد. در حالیکه بیشترین غلظت آرسنیک در شمال غربی منطقه تعیین شد. میزان شاخص زمینانباشتگی برای همه فلزات در اطراف معدن و کارخانه بیشتر از 3 به دست آمد که نشان میدهد خاک دچار آلودگی شدید تا خیلی شدید به ویژه از نظر کادمیوم و آرسنیک محسوب میشود. مقادیر منفی شاخص زمینانباشتگی در مناطق مسکونی مشاهده گردید که در کلاس پاک قرار میگیرند. فاکتور آلودگی برای کادمیوم، بیشترین آلودگی و برای روی، کمترین آلودگی را در منطقه نشان داد. تجزیه و تحلیل نقشه پهنهبندی شاخص بار آلودگی نشان داد که بیشترین آلودگی در اطراف معدن و سپس در اطراف کارخانه میباشد و با افزایش فاصله، غلظت آلودگی به تدریج کمتر میشود.
کشاورزی دقیق
کلثوم دالوند؛ سید عبداله افتخاری
دوره 37، شماره 1 ، شهریور 1393، ، صفحه 67-75
چکیده
کادمیم (Cd) یکی از فلزات سنگین میباشد که از طریق ریشه گیاهان جذب شده و در بخشهای خوراکی گیاهان تجمع مییابد و تأثیر منفیبر روی سلامت افراد جامعه میگذارد. این مطالعه به منظور بررسی جذب و تجمع کادمیم در اندامهای مختلف تربچه در قالب طرح فاکتوریل بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با تیمار کلرید کادمیم (0 (شاهد)، 30 ، 60 میلیگرم در ...
بیشتر
کادمیم (Cd) یکی از فلزات سنگین میباشد که از طریق ریشه گیاهان جذب شده و در بخشهای خوراکی گیاهان تجمع مییابد و تأثیر منفیبر روی سلامت افراد جامعه میگذارد. این مطالعه به منظور بررسی جذب و تجمع کادمیم در اندامهای مختلف تربچه در قالب طرح فاکتوریل بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با تیمار کلرید کادمیم (0 (شاهد)، 30 ، 60 میلیگرم در کیلوگرم خاک) و دو زمان برداشت (بلوغ تجاری(زمان اول) و یک هفته پس از بلوغ تجاری(زمان دوم)) با سه تکرار به صورت کشت گلدانی در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران به اجرا درآمد. نتایج این تحقیق نشان داد میزان تجمع کادمیم در اندامهای تربچه با افزایش غلظت کادمیم در خاک افزایش مییابد، به طوریکه بیشترین غلظت کادمیم در بخشهای ریشه(35/79 میلیگرم در کیلوگرم در زمان دوم)، هیپوکوتیل (36 میلی گرم در کیلوگرم در زمان اول)، پوست هیپوکوتیل(45 میلی گرم در کیلوگرم در زمان اول)، دمبرگ (75/47 میلیگرم در کیلوگرم در زمان دوم)، برگ (4/95 میلیگرم در کیلوگرم در زمان دوم) در غلظت 60 میلیگرم در کیلوگرم خاک مشاهده شد. نتایج نشان داد که در تیمارکادمیم عمده تجمع مربوط به زمان اول میباشد و با گذشت زمان در برداشت دوم تجمع کادمیم در اندامهای تربچه در حال افزایش بود. در بین اندامهای مختلف تربچه برگها بیشترین تجمع کادمیم را به خود اختصاص دادند؛ بیشترین تجمع کادمیم به ترتیب در بخشهای برگ، ریشه، دمبرگ، پوست هیپوکوتیل و هیپوکوتیل میباشد.