تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
اسمعیل خالقی؛ مهرانگیز چهرازی؛ حجت شیرازی
چکیده
آنتوریوم یکی از مهمترین گلهای زینتی با تقاضای زیاد بازار در مقیاس جهانی است که فاکتورهای کیفی و کمی این گل میتواند تحت تأثیر فاکتورهای زیادی از جمله تغذیه قرار گیرد لذا جهت بررسی کاربرد زغال زیستی (در سه سطح 0، 5 و 10 درصد) و اسیدهیومیک (در سه غلظت 0، 500 و 1000 میلیگرم بر لیتر) بر ویژگیهای کمی، کیفی و تغذیهای گل آنتوریوم آزمایشی ...
بیشتر
آنتوریوم یکی از مهمترین گلهای زینتی با تقاضای زیاد بازار در مقیاس جهانی است که فاکتورهای کیفی و کمی این گل میتواند تحت تأثیر فاکتورهای زیادی از جمله تغذیه قرار گیرد لذا جهت بررسی کاربرد زغال زیستی (در سه سطح 0، 5 و 10 درصد) و اسیدهیومیک (در سه غلظت 0، 500 و 1000 میلیگرم بر لیتر) بر ویژگیهای کمی، کیفی و تغذیهای گل آنتوریوم آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفت. نتایج نشان داد که مصرف اسیدهیومیک و زغال زیستی سبب افزایش معنیدار وزن تر و خشک ریشه، سطح برگ، طول اسپات، تعداد گل، کلروفیل کل، نیتروژن و پتاسیم گردید. بیشترین وزن تر(62/50 گرم) و خشک (12/5 گرم) ریشه گیاه در اثر کاربرد 10 درصد زغال زیستی همراه با 1000 میلیگرم بر لیتر اسیدهیومیک به دست آمد که نسبت به 1000 میلیگرم بر لیتر اسیدهیومیک بدون زغال زیستی به ترتیب افزایش 75/48 و 20/93 درصدی داشت. همچنین بیشترین تعداد گل و میزان کلروفیل در بالاترین غلظت اسیدهیومیک و زغال زیستی به دست آمد. طی کاربرد اسیدهیومیک طول ساقه گلدهنده، نسبت به شاهد افزایش معنیداری داشت به طوری که بیشترین میزان طول ساقه گلدهنده و طول اسپات در غلظت 1000 میلیگرم بر لیتر اسیدهیومیک به دست آمد. به طوری کلی کاربرد اسیدهیومیک و زغال زیستی موجب بهبود ویژگیهای کمی، کیفی و تغذیهای در گل آنتوریوم گردید.
تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
علی امیری گلوردی؛ محمد علی بهمنیار؛ بهی جلیلی
چکیده
محققین در تلاش برای کاهش اثرات زیان بار مصرف کودهای شیمیایی و کاربرد هرچه بیشتر از منابع معدنی درخاک برای تأمین نیازهای غذایی گیاهان هستند. کاربرد اصلاح کنندههای طبیعی مانند زئولیت، پومیس و بنتونیت نقش مهمی در کاهش اتلاف عناصر غذایی و افزایش کارایی مصرف کودها دارد. بدین منظور این پژوهش با هدف تعیین اثر کاربرد زئولیت، پومیس و بنتونیت ...
بیشتر
محققین در تلاش برای کاهش اثرات زیان بار مصرف کودهای شیمیایی و کاربرد هرچه بیشتر از منابع معدنی درخاک برای تأمین نیازهای غذایی گیاهان هستند. کاربرد اصلاح کنندههای طبیعی مانند زئولیت، پومیس و بنتونیت نقش مهمی در کاهش اتلاف عناصر غذایی و افزایش کارایی مصرف کودها دارد. بدین منظور این پژوهش با هدف تعیین اثر کاربرد زئولیت، پومیس و بنتونیت بر عملکرد، اجزای عملکرد و غلظت عناصر غذایی ماکرو دانه و برگ گیاه سویا در دو خاک با بافت متفاوت انجام شد. این آزمایش به صورت اسپلیت پلات در سه تکرار و به صورت گلدانی در سال 1400 انجام شد. فاکتورهای اصلی شامل دو نوع بافت خاک (رسی سیلتی و لومی شنی) بوده و فاکتورهای فرعی در چهارده سطح شامل شاهد، تیمار کودشیمیایی PK طبق آزمون خاک، زئولیت، پومیس و بنتونیت هرکدام در دو سطح 5/0 و یک درصد بدون کود، زئولیت، پومیس و بنتونیت 5/0درصد به همراه 75 درصد کود PK، زئولیت، پومیس و بنتونیت یک درصد با 50 درصد کود PK درنظر گرفته شد. نتایج نشان داد اثر نوع بافت خاک، اثر تیمارهای اصلاحکننده و اثر متقابل نوع بافت خاک و تیمارهای اصلاحکننده بر عملکرد دانه در سطح احتمال یک درصد معنیدار گردید و بیشترین عملکرد دانه در خاک رس سیلتی و در تیمار زئولیت 5/0 درصد به همراه 75 درصد کود به میزان 02/67 گرم مشاهده شد. اثر تیمارهای اصلاحکننده بر تمامی صفات مورد مطالعه به غیر از پتاسیم برگ معنیدار شد. بیشترین وزن هزاردانه و تعداد غلاف در گلدان در تیمار زئولیت یک درصد و کمترین آنها در تیمار بنتونیت یک درصد به همراه 50 درصد کود مشاهده شد. بنتونیت یک درصد موجب افزایش 11 درصدی نیتروژن دانه نسبت به شاهد گردید. اثر متقابل نوع بافت خاک و تیمارهای اصلاحکننده برعملکرد دانه، نیتروژن برگ، فسفر دانه و پتاسیم دانه معنی-دارگردید. لذا با توجه به نتایج بدست آمده، در بین تیمارهای اصلاحکننده، تیمارهای زئولیت به همراه کود PK موثرترین تیمارها بر صفات مورد مطالعه بودند.
تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
سمیرا محمدی؛ فردین صادق زاده؛ محمد علی بهمنیار؛ مصطفی عمادی؛ مهدی قاجار سپانلو
چکیده
بازیابی عناصر غذایی از بقایای گیاهی یک روش پایدار و مقرون به صرفه در کشاورزی است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه بقایای کاه برنج، کاه گندم و باگاس نیشکر و روشهای بازیابی عناصر از این بقایا، برای افزودن عناصر غذایی ضروری پرمصرف (نیتروزن، فسفر و پتاسیم) و کم مصرف (آهن، روی، مس و منگنز) و سلیسیم به خاک انجام شد. برای این منظور، این تحقیق بر ...
بیشتر
بازیابی عناصر غذایی از بقایای گیاهی یک روش پایدار و مقرون به صرفه در کشاورزی است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه بقایای کاه برنج، کاه گندم و باگاس نیشکر و روشهای بازیابی عناصر از این بقایا، برای افزودن عناصر غذایی ضروری پرمصرف (نیتروزن، فسفر و پتاسیم) و کم مصرف (آهن، روی، مس و منگنز) و سلیسیم به خاک انجام شد. برای این منظور، این تحقیق بر اساس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا"تصادفی و با سه تکرار در سال 1402-1401 اجرا گردید. تیمارهای بقایای گیاهی در سه سطح (کاه برنج، کاه گندم و باگاس نیشکر) و روشهای بازیابی عناصر از این بقایا در پنج سطح (بایوچار، کاه، هضم تر، خاکستر و خاکستر با اسید Hcl) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد تأثیر بقایای گیاهی و روش بازیابی عناصر بر همه خصوصیات مورد مطالعه شامل ویژگیهای خاک (pH، هدایت الکتریکی و کربن آلی)، عناصر پرمصرف (نیتروژن، فسفر و پتاسیم) و عناصر کممصرف (منگنز، مس، آهن و روی) و سیلیسیم در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. نتایج نشان داد تیمار بیوچار کاه برنج حداکثر مقدار pH (7.66)، کربن آلی (61/2 درصد)، نیتروژن (24/0درصد)، فسفر (46 میلیگرم بر گرم)، پتاسیم (781 میلیگرم بر گرم) و سیلیسیم (33/261 میلیگرم بر گرم) را در مقایسه با سایر تیمارها به خود اختصاص داد. همچنین نتایج مقایسه میانگین نشان داد تیمار بیوچار باگاس نیشکر حداکثر مقدار منگنز (01/25 میلیگرم بر کیلوگرم)، روی (20/3 میلیگرم بر کیلوگرم)، آهن (27/48 میلیگرم بر کیلوگرم) و مس (20/2 میلیگرم بر کیلوگرم) را در مقایسه با سایر تیمارها داشت. کاربرد آنالیز مولفه اصلی این نتیجه را نشان داد که سه گروه کاملاً تمایز یافته (برای تیمارهای کاه برنج/بیوچار، باگاس نیشکر/بیوچار و شاهد)، بدون در نظر گرفتن همپوشانی واضح نقاط مربوط به این تیمارها و روشهای بازیابی عناصر از آنها ثابت شدند. به طور کلی، این مطالعه تأیید کرد که تیمار بقایای کاه برنج و روش بازیابی عناصر آن از طریق بیوچار، در افزایش کیفیت و حاصلخیزی خاک نقش بسزایی دارد و میتواند قابل توصیه به کشاورزان باشد.
نوراله معلمی؛ اسماعیل خالقی؛ عباس دانایی فر
چکیده
خشکی یکی از مهمترین تنشهای غیر زنده است که وضعیت تغذیهای گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد. از متداولترین راهکارهای تحمل به تنش خشکی استفاده از پلیمرهای سوپر جاذب است. پلیمرهای سوپر جاذب تجاری مواد هیگروسکوپی شبیه شکر هستند که شکل این پلیمرها پس از جذب آب و تورم باید حفظ شود این پلیمرها آب را جذب و ذخیره میکنند و در مواقع نیاز به ...
بیشتر
خشکی یکی از مهمترین تنشهای غیر زنده است که وضعیت تغذیهای گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد. از متداولترین راهکارهای تحمل به تنش خشکی استفاده از پلیمرهای سوپر جاذب است. پلیمرهای سوپر جاذب تجاری مواد هیگروسکوپی شبیه شکر هستند که شکل این پلیمرها پس از جذب آب و تورم باید حفظ شود این پلیمرها آب را جذب و ذخیره میکنند و در مواقع نیاز به آسانی در اختیار گیاه قرار میدهند و ضرری برای انسان، خاک، گیاه و محیط ندارند. به منظور بهبود وضعیت تغذیه در آکاسیا پژوهشی با استفاده از سه نوع پلیمر سوپر جاذب در سه غلظت در سه سطح تنش خشکی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی درمزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از پلیمرهای سوپرجاذب میزان جذب نیتروژن، پتاسیم و فسفر برگ، ساقه و ریشه را به طور معنیداری افزایش میدهند. غلظت 2 گرم در کیلوگرم هیدروژل A200 در هفته اول موجب افزایش 85/12 درصدی نیتروژن برگ، 64/17 درصدی فسفر برگ، 29/50 درصدی نیتروژن ساقه و 96/4 درصدی نیتروژن ریشه گردید. سوپر جاذب SNF در هفته اول دارای بیشترین میزان پتاسیم ساقه و فسفر ریشه بود و در هفته دوم دارای بیشترین میزان فسفر در ساقه بود. بر اساس نتایج این پژوهش استفاده از پلیمر سوپر جاذب A200 نسبت به بقیه هیدروژلها بیشترین تأثیر را بر وضعیت تغذیهای گیاه و جذب عناصر N. P. K داشت.
شیمی و آلودگی خاک
هادی حبیبی؛ علیرضا موحدی؛ مجتبی خوش روش؛ علیرضا صابری
چکیده
افزایش عملکرد و به دنبال آن افزایش غلظت عناصر پرمصرف و کم مصرف در گیاه یکی از جنبههای مهم کشاورزی است. یکی از راهکارهای جدیدی که میتواند در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد استفاده از آب مغناطیسی است. آب مغناطیسی بواسطه عبور آب از یک میدان مغناطیسی بدست میآید. بدین منظور آزمایشی در قالب فاکتوریل با دو تیمار اصلی اضافه کردن و ...
بیشتر
افزایش عملکرد و به دنبال آن افزایش غلظت عناصر پرمصرف و کم مصرف در گیاه یکی از جنبههای مهم کشاورزی است. یکی از راهکارهای جدیدی که میتواند در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد استفاده از آب مغناطیسی است. آب مغناطیسی بواسطه عبور آب از یک میدان مغناطیسی بدست میآید. بدین منظور آزمایشی در قالب فاکتوریل با دو تیمار اصلی اضافه کردن و اضافه نکردن کود پتاسیمی و روی و پنج تیمار فرعی (شدتهای مختلف میدان مغناطیسی شامل 4/0 سیم پیچ، 3/0 آهنربا، 3/0 سیم پیچ، 1/0 سیمپیچ و تیمار شاهد) در چهار تکرار (40=n) در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که تمام کرتهایی که بوسیله آب مغناطیسی آبیاری شده بودند دارای بوتههای با ارتفاع بیشتر و همچنین عملکرد بیشتری بودند. همچنین بوتههایی که بوسیله آب مغناطیسی آبیاری شده بودند دارای غلظت بالاتری (p <0.01) از روی و آهن در بلال خود بودند. در بین تیمارهای آب مغناطیسی، شدت 4/0 تسلا بیشترین تأثیر را بر عملکرد و ارتفاع ذرت و همچنین غلظت روی و آهن در بلال داشت (p <0.01). عملکرد ذرت در تیمارهای 4/0 سیم پیچ، 3/0 آهنربا، 3/0 سیم پیچ و 1/0 سیم پیچ که کود پتاسیمی و روی به آنها اضافه شده بود نسبت به تیمار شاهد افزایش نشان داد. این نتایج نشان میدهد که راهکار مغناطیس نمودن آب میتواند به عنوان یک گزینه مناسب برای افزایش غلظت عناصر غذایی،کمیت و کیفیت عملکرد ذرت علوفهای مورد استفاده قرار گیرد.
تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
بنفشه رضایی نیکو؛ نعیمه عنایتی ضمیر؛ مجتبی نوروزی مصیر
چکیده
برای جداسازی باکتریهای انحلال کننده روی از منبع اکسید روی نمونه خاک از ریزوسفر ذرت تهیه و با استفاده از محیط کشت جامد و مایع دارای روی از منبع اکسید روی غربالگری شدند. 50 جدایه باکتری از ریزوسفر ذرت جداسازی شدند. که از بین این جدایهها 16 جدایه که دارای شاخص حلالیت روی یک و بالاتر بودند بر اساس خصوصیات مرفولوژیکی، بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی ...
بیشتر
برای جداسازی باکتریهای انحلال کننده روی از منبع اکسید روی نمونه خاک از ریزوسفر ذرت تهیه و با استفاده از محیط کشت جامد و مایع دارای روی از منبع اکسید روی غربالگری شدند. 50 جدایه باکتری از ریزوسفر ذرت جداسازی شدند. که از بین این جدایهها 16 جدایه که دارای شاخص حلالیت روی یک و بالاتر بودند بر اساس خصوصیات مرفولوژیکی، بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی برای مطالعات بیشتر انتخاب شدند. جدایهای که دارای توانایی بیشتری در انحلال روی، فسفر، پتاسیم و تولید اکسین بود انتخاب و شناسایی شد. این stenotrophomonas maltophilia بودند. تاثیر جدایه Z14 بر رشد گیاه ذرت بررسی شد. این پژوهش در زیستگاه درون شیشهای با آرایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در پنج تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل دو سطح باکتری B1 (شاهد)،B2 (stenotrophomonas maltophilia) و سه سطح کود سولفات روی Zn0 (بدون افزودن کود روی)، Zn20 (50 درصد نیاز گیاه) و Zn40 (100 درصد نیاز گیاه) بودند. بعد از یک دوره 20 روزه شاخص کلروفیل اندازهگیری و بخش هوایی و ریشه گیاه برداشت شد. صفات وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، طول ریشه و بلندی گیاه اندازهگیری شد. این بررسی نشان داد پیامد مایهزنی باکتری بر همه ویژگیهای اندازهگیری شده در سطح یک درصد معنیدار است. تمام ویژگیهای ذکر شده در حضور باکتری بالاترین اندازهها را داشتند. با توجه به مشکل کمبود روی قابل جذب در خاکهای آهکی خوزستان و با توجه به توانایی آن در انحلال روی، فسفر، پتاسیم و تولید اکسین(خصوصیات محرک رشدی) میتواند به عنوان کود زیستی به کاربرده شوند.
آرزو محمدی؛ محمد علی بهمنیار؛ مهدی قاجار سپانلو
دوره 36، شماره 1 ، شهریور 1392، ، صفحه 1-11
چکیده
شوری از طریق کاهش پتانسیل اسمزی محلول، برهم خوردن تعادل عناصر غذایی و ایجاد سمیت باعث اختلال در رشد گیاه میشود و عملکرد را کاهش میدهد. کاربرد مواد اصلاح کننده نظیر گچ و کود دامی میتوانند با کاهش خسارت ناشی از شوری سبب افزایش عناصر مغذی برگ و دانه شوند. بدین منظور آزمایشی در سال زراعی 1388 بصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً ...
بیشتر
شوری از طریق کاهش پتانسیل اسمزی محلول، برهم خوردن تعادل عناصر غذایی و ایجاد سمیت باعث اختلال در رشد گیاه میشود و عملکرد را کاهش میدهد. کاربرد مواد اصلاح کننده نظیر گچ و کود دامی میتوانند با کاهش خسارت ناشی از شوری سبب افزایش عناصر مغذی برگ و دانه شوند. بدین منظور آزمایشی در سال زراعی 1388 بصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار بصورت گلدانی انجام شد. در این آزمایش فاکتور اصلی شامل سطوح مختلف شوری آب آبیاری (0، 3، 6، 9 و 12 دسیزیمنس بر متر) از مخلوط نمکهای کلرید سدیم و کلرید کلسیم به نسبت 1:1و فاکتورهای فرعی شامل گچ (0، 15 و 30 تن در هکتار) و کود دامی (0 و 30 تن در هکتار) بوده است. نتایج نشان داد افزایش شوری آب آبیاری، سبب کاهش میزان فسفر و افزایش نیتروژن و پتاسیم در برگ گندم گردید. همچنین با افزایش شوری آب آبیاری، میزان فسفر و پتاسیم دانه کاهش و نیتروژن دانه گندم افزیش یافت. کاربرد گچ میزان نیتروزن، فسفر و پتاسیم در برگ را به ترتیب 31/6، 89/10 و 82/14 درصد و در دانه به ترتیب 32/10، 84/10 و 45/3 درصد افزایش داد. کاربرد کود دامی در تیمارهای مختلف شوری بر میزان عناصر نیتروژن و فسفر در برگ، فسفر و پتاسیم در دانه معنیدار بود. بیشترین مقدار نیتروژن و فسفر در برگ و دانه با کاربرد 15 و 30 تن گچ در هکتار و بیشترین میزان پتاسیم در برگ و دانه با کاربرد 30 تن گچ در هکتار بدست آمد.
الهه حسن زاده؛ مهدی فاجار سپانلو؛ محمد علی بهمنیار
دوره 36، شماره 1 ، شهریور 1392، ، صفحه 77-85
چکیده
برای بررسی تأثیر پتاسیم و کود دامی بر عملکرد و غلظت عناصر پرمصرف در برگ و دانه گندم رقم 18-81-N تحت مقادیر مختلف آب آبیاری آزمایشی گلدانی به صورت اسپیلتفاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی و در چهار تکرار در سال زراعی 89-1388 انجام شد. فاکتور اصلی شامل آبیاری پس از تخلیه 75، 50 و 25 درصد آب قابل دسترس گیاه و فاکتور فرعی شامل پتاسیم در ...
بیشتر
برای بررسی تأثیر پتاسیم و کود دامی بر عملکرد و غلظت عناصر پرمصرف در برگ و دانه گندم رقم 18-81-N تحت مقادیر مختلف آب آبیاری آزمایشی گلدانی به صورت اسپیلتفاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی و در چهار تکرار در سال زراعی 89-1388 انجام شد. فاکتور اصلی شامل آبیاری پس از تخلیه 75، 50 و 25 درصد آب قابل دسترس گیاه و فاکتور فرعی شامل پتاسیم در سه سطح 0، 300 و 600 کیلوگرم کود سولفاتپتاسیم در هکتار و کود دامی در سه سطح 0، 20 و 40 تن کود گاوی در هکتار بود. نتایج آزمایش نشان داد اثر تیمارهای آبیاری بر میزان عملکرد دانه و غلظت عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم در برگ و دانه در سطح 1 درصد معنیدار شد و بیشترین غلظت نیتروژن و پتاسیم در تیمار آبیاری پس از تخلیه 75 درصد آب قابل دسترس گیاه مشاهده شد. فسفر برگ و دانه با مصرف کود دامی افزایش یافت و بیشترین میزان فسفردانه در تیمار آبیاری پس از تخلیه 50 درصد آب قابل دسترس گیاه و مصرف 40 تن کود دامی در هکتار و بیشترین میزان فسفر برگ با مصرف 20 و 40 تن کود دامی در هکتار حاصل شد. بیشترین میزان عملکرد دانه در تیمارآبیاری پس از تخلیه 25 درصد آب قابل دسترس گیاه و 40 تن کود دامی مشاهده شد. پتاسیم دانه نیز تحت تأثیر مصرف کود سولفاتپتاسیم قرار گرفت و با مصرف 300 و 600 کیلوگرم در هکتار میزان آن افزایش یافت.