سعید محمدی؛ نفیسه رنگ زن؛ حبیب اله نادیان قمشه
چکیده
به منظور مطالعه تأثیر کمپوست غنی شده با ضایعات آهن و خاک فسفات بر گیاه گوجهفرنگی، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها در 27 واحد آزمایشی شامل کمپوست غنی شده با ضایعات آهن در سه سطح 0، 5 و 20 درصد و کمپوست غنی شده با خاک فسفات در سه سطح 0، 5 و 10 درصد در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل دادهها ...
بیشتر
به منظور مطالعه تأثیر کمپوست غنی شده با ضایعات آهن و خاک فسفات بر گیاه گوجهفرنگی، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها در 27 واحد آزمایشی شامل کمپوست غنی شده با ضایعات آهن در سه سطح 0، 5 و 20 درصد و کمپوست غنی شده با خاک فسفات در سه سطح 0، 5 و 10 درصد در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد بیشترین ارتفاع گیاه در تیمار 20 درصد غنیسازی آهن به همراه 10 درصد غنیسازی فسفر به میزان 9/57 سانتیمتر، مشاهده گردید. مقایسه میانگینها نشان داد که افزایش سطح غنیسازی آهن از صفر به 20 درصد باعث افزایش 4/42 درصدی وزن خشک اندام هوایی گیاه گردید که این اثر در مورد غنیسازی فسفر 9/24 درصد گزارش شد. در تیمار 20 درصد غنیسازی آهن، اضافه شدن 5 درصد فسفر در مقایسه با تیمار عدم غنیسازی فسفر، وزن خشک اندام هوایی را 23 درصد افزایش داد. اثرات متقابل غنیسازی همزمان کمپوست، باعث افزایش غلظت عناصر فسفر (3/2 برابر)، پتاسیم (14 درصد) و آهن (45 درصد) در اندام هوایی گیاه گردید. با توجه به نتایج به دست آمده غنیسازی 20 درصد آهن به همراه 5 درصد فسفر، تیمار مناسبی خواهد بود که علاوه بر بهبود مؤلفههای رشدی گیاه، مانع از جذب لوکس میگردد. لذا استفاده از ضایعات و ترکیبات ارزانقیمت به عنوان غنیساز علاوه بر افزایش بهرهوری از این مواد میتواند با افزایش کیفیت کود آلی، به ارتقای شرایط تغذیهای و بهبود عملکرد گیاه، منجر شود.
تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
حنانه بهمنیان؛ حبیب اله نادیان قمشه؛ نفیسه رنگ زن
چکیده
کشاورزی پایدار بر مبنای استفاده از کودهای زیستی و آلی، راهحل مناسبی جهت تأمین عناصر غذایی، افزایش تنوع زیستی، بهبود کیفیت و افزایش رشد و عملکرد گیاه بشمار میرود. قارچهای میکوریزا آربوسکولار از فراوانترین ریز موجودات خاک هستند و از عوامل ضروری در سیستم پایدار خاک و گیاه محسوب میشوند. به منظور بررسی برهمکنش قارچ میکوریزا ...
بیشتر
کشاورزی پایدار بر مبنای استفاده از کودهای زیستی و آلی، راهحل مناسبی جهت تأمین عناصر غذایی، افزایش تنوع زیستی، بهبود کیفیت و افزایش رشد و عملکرد گیاه بشمار میرود. قارچهای میکوریزا آربوسکولار از فراوانترین ریز موجودات خاک هستند و از عوامل ضروری در سیستم پایدار خاک و گیاه محسوب میشوند. به منظور بررسی برهمکنش قارچ میکوریزا (Glomus intraradices) و فیلترکیک (از ضایعات کارخانه نیشکر در سه سطح 0، 5/1 و 3 درصد وزنی) بر میزان جذب برخی از عناصر غذایی و همچنین ویژگیهای رشدی در گیاه گشنیز (Coriandrum sativum L.) آزمایشی گلدانی در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار (در مجموع 24 واحد آزمایشی) انجام شد. نتایج نشان داد افزودن فیلترکیک و تلقیح ریشه گیاه گشنیز با میکوریزا سبب افزایش ویژگیهای رشد و غلظت عناصر ضروری در اندام هوایی گیاه میگردد. بهترین نتایج در بسیاری از ویژگیهای مورد بررسی در تیمار کاربرد همزمان فیلترکیک و میکوریزا مشاهده گردید که نشاندهنده برهمکنش مثبت این دو کود آلی و زیستی است. فیلترکیک با تأثیر بر غلظت عناصر در شکل قابل جذب و همچنین با تحریک فرایندهای زیستی به افزایش فعالیت قارچ میکوریزا کمک کرده و در مقابل قارچ میکوریزا با تسریع فرایندهای معدنی شدن عناصر و افزایش قابلیت و سطح جذب آنها اثر کود آلی را بر رشد گیاه بهبود داده است. استفاده از فیلترکیک به همراه میکوریزا نه تنها اثر کاهشی بر عملکرد میکوریزا نداشته بلکه با بهرهمندی از اثرات متقابل مؤثر باعث بهبود عملکرد هردو کود آلی و زیستی میگردد.
شیمی و آلودگی خاک
وفا بوعذار؛ نفیسه رنگ زن؛ حبیب الله نادیان قمشه
چکیده
استفاده از فاضلاب و پساب شهری و صنعتی (به عنوان آبهای با کیفیت کمتر برای کشاورزی) میتواند منجر به تجمع تدریجی برخی از عناصر سنگین در خاک شود که با ورود به زنجیره غذایی میتوانند سلامت موجودات زنده را تهدید کنند. با توجه به هزینههای گزاف پاکسازیهای فیزیکی، استفاده از روشهایی که باعث کاهش اثرات آلودگیهای موجود در ...
بیشتر
استفاده از فاضلاب و پساب شهری و صنعتی (به عنوان آبهای با کیفیت کمتر برای کشاورزی) میتواند منجر به تجمع تدریجی برخی از عناصر سنگین در خاک شود که با ورود به زنجیره غذایی میتوانند سلامت موجودات زنده را تهدید کنند. با توجه به هزینههای گزاف پاکسازیهای فیزیکی، استفاده از روشهایی که باعث کاهش اثرات آلودگیهای موجود در محیط میشوند، منطقیتر به نظر میرسد. به همین منظور آزمایشی گلدانی در قالب فاکتوریل در طرح پایه کاملاً تصادفی با 3 تیمار دودهیکربن و ضایعات مو (هر کدام در دو سطح صفر و سه درصد وزنی به عنوان جاذب) و آب آبیاری (در دو سطح آلوده و غیرآلوده) با استفاده از گیاه کاهو و اسفناج در 3 تکرار (در مجموع 36 نمونه) اجرا گردید. نتایج نشان داد استفاده از آب آلوده باعث کاهش معنیدار شاخصهای رشدی هر دو گیاه گردید که این میزان کاهش با کاربرد جاذبها محدود میشود. استفاده از دودهی کربن و ضایعات مو باعث کاهش غلظت سرب گیاه اسفناج به ترتیب به میزان 58 و 25 درصد گردید که در مورد گیاه کاهو کاهش 54 درصدی در میزان سرب با بکارگیری دودهی کربن مشاهده گردید. مقایسه تأثیر جاذبها نشان داد در مورد گیاه اسفناج، دودهی کربن غلظت کادمیوم گیاه را 76 درصد کاهش داد که این مقدار در مورد گیاه کاهو 69 درصد میباشد. اثر ضایعات مو بر مقدار کادمیوم در هردو گیاه غیرمعنیدار بود. بنابراین دودهیکربن بیشترین مقدار جذب سطحی فلزات را داشته و لذا مؤثرتر از ضایعات مو در کاهش اثرات منفی آنها عمل کرده است.