شیمی و آلودگی خاک
علیرضا عبداله پور؛ مجتبی بارانی مطلق؛ امیر بستانی؛ فرشاد کیانی؛ فرهاد خرمالی؛ رضا قربانی نصرآبادی
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی اثر تغییر کاربری اراضی بر اجزای شیمیایی و شاخص مقاومت کربن آلی خاک در حوزه آبخیز توشن در جنوب غربی شهرستان گرگان (استان گلستان) در شمال ایران به انجام رسید. از چهار نوع کاربری غالب منطقه مورد مطالعه شامل 1) جنگل، 2) اراضی کشاورزی، 3) باغ و 4) اراضی رها شده در دو عمق 10-0 و 20-10 سانتی متری نمونه برداری شد. جزء بندی کربن آلی ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی اثر تغییر کاربری اراضی بر اجزای شیمیایی و شاخص مقاومت کربن آلی خاک در حوزه آبخیز توشن در جنوب غربی شهرستان گرگان (استان گلستان) در شمال ایران به انجام رسید. از چهار نوع کاربری غالب منطقه مورد مطالعه شامل 1) جنگل، 2) اراضی کشاورزی، 3) باغ و 4) اراضی رها شده در دو عمق 10-0 و 20-10 سانتی متری نمونه برداری شد. جزء بندی کربن آلی خاک، 1) کربن آلی مقاوم با هیدرولیز اسیدی و 2) کربن لبایل (مجموع کربن آلی محلول در آب، کربن زیست توده میکروبی و کربن قابل معدنی شدن میکروبی) انجام شد. شاخص مقاومت کربن که از تغییرات شدت کربن آلی خاک در پاسخ به تغییـر مـدیریت خاک است، تعیین شد. نتایج نشان داد عمق اول کاربری جنگل بیشترین مقدار کربن کل و کربن آلی خاک (به ترتیب 12/6 و 5/3 درصد) را داشت. همچنین بیشترین مقدار کربن آلی مقاوم (هیدرولیز با HCl)، کربن آلی محلول در آب، کربن زیست توده میکروبی و قابل معدنی شدن میکروبی در کاربری جنگل مشاهده شد. عمق دوم کاربری جنگل بیشترین و عمق دوم کاربری باغ کمترین مقدار شاخص مقاومت کربن آلی (به ترتیب 1/82 و 17/50 درصد) را داشتند. در همه کاربریها به جز جنگل با افزایش عمق نمونهبرداری، از میزان شاخص مقاومت کربن آلی خاک کاسته شد. نتایج کلی نشان داد تغییرکاربری اراضی و جنگل تراشی به طور محسوس بر جزء بندی شیمیایی کربن آلی خاک مؤثر بوده و شاخص مقاومت کربن آلی خاک میتواند شاخصی مناسب برای ارزیابی سریع کیفیت خاک باشـد.
علیرضا عبداله پور؛ مجتبی بارانی مطلق؛ امیر بستانی؛ فرشاد کیانی؛ فرهاد خرمالی؛ رضا قربانی نصرآبادی
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تغییر کاربری اراضی از جنگل بکر و دست نخورده به عنوان مرجع نسبت به سایر کاربری ها بر روی اجزا و جزء بندی کربن آلی خاک در حوضه آبخیز توشناستان گلستان به انجام رسید. چهار نوع کاربری عمده و غالب در منطقه مورد مطالعه شامل جنگل، اراضی کشاورزی، باغ و اراضی رها شده در نظر گرفته شدند. جزء بندی کربن خاک به دو روش فیزیکی ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تغییر کاربری اراضی از جنگل بکر و دست نخورده به عنوان مرجع نسبت به سایر کاربری ها بر روی اجزا و جزء بندی کربن آلی خاک در حوضه آبخیز توشناستان گلستان به انجام رسید. چهار نوع کاربری عمده و غالب در منطقه مورد مطالعه شامل جنگل، اراضی کشاورزی، باغ و اراضی رها شده در نظر گرفته شدند. جزء بندی کربن خاک به دو روش فیزیکی و شیمیایی انجام شد. نتایج نشان داد که در تیمارهای کاربری جنگلی و باغی، مقدار کربن پایدار در عمق 10-0 سانتی متر به صورت معنی داری بیشتر از مقدار کربن آلی پایدار در عمق 20-10 سانتی متری می باشد. در تیمار کاربری باغی، مقدار کربن آلی لبایل خاک در عمق 20-10 سانتی متری افزایش معنی دار 35 درصدی را نسبت به عمق اول نشان داد. همچنین، در همه کاربری های بررسی شده به جز کاربری باغی، مقدار کربن آلی محلول در آب سرد در عمق دوم نسبت به عمق 10-0 سانتی متر کاهش پیدا کرد که میزان کاهش برای کاربری های زراعی، جنگلی و رها شده به ترتیب 76/5، 12/12 و 48/1 میلی گرم بود و کاربری جنگلی دارای بیشترین میزان کاهش کربن آلی محلول در آب سرد در عمق دوم نسبت به عمق اول بود. در مجموع نتایج نشان داد که کربن بخش لبایل بیشتر از سایر بخش ها به نوع کاربری اراضی پاسخ دهنده تر بود و روش فیزیکی پاسخ روشن تری به تغییر کاربری اراضی نشان دادند
غلامرضا ادیم؛ الهام ملک زاده؛ اسماعیل دردی پور؛ فرشاد کیانی؛ حسن مختارپور؛ سراج الدین معظمی
چکیده
این پژوهش با هدف ارزیابی تاثیر کاربرد جداگانه و تلفیقی کود شیمیایی با کودهای آلی و زیستی بر رشد و عملکرد کلزای نشایی، در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با شش تیمار، سه تکرار و در مجموع 18 واحد آزمایشی در سال زراعی 99-1398 در ایستگاه عراقی محله شهر گرگان انجام شد. تیمارها شامل: 1) شاهد (بدون کود، T1)، 2) کود شیمیایی (T2)، 3) کود پلت مرغی (T3)، 4) کود کمپوست ...
بیشتر
این پژوهش با هدف ارزیابی تاثیر کاربرد جداگانه و تلفیقی کود شیمیایی با کودهای آلی و زیستی بر رشد و عملکرد کلزای نشایی، در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با شش تیمار، سه تکرار و در مجموع 18 واحد آزمایشی در سال زراعی 99-1398 در ایستگاه عراقی محله شهر گرگان انجام شد. تیمارها شامل: 1) شاهد (بدون کود، T1)، 2) کود شیمیایی (T2)، 3) کود پلت مرغی (T3)، 4) کود کمپوست (T4)، 5) کود شیمیایی 50%+کود مرغی 50%+ کود کمپوست 50% (T5) و 6) کود شیمیایی 50%+کود مرغی 50%+ کود کمپوست 50%+ کود زیستی بایوفارم1 (T6) بود. نتایج نشان داد، اثر تیمارهای کودی بر عملکرد و اجزای عملکرد معنیدار بود (01/0>p). بیشترین وزن هزار دانه، عملکرد دانه، پروتئین دانه، تعداد دانه در غلاف، طول غلاف و تعداد غلاف در بوته در تیمار کود شیمیایی 50%+کود مرغی 50%+ کود کمپوست 50%+ کود زیستی (T6) مشاهده شد که نسبت به تیمار شاهد (با کمترین مقادیر) بهترتیب افزایش 9/21، 7/43، 8/33، 2/29، 2/37 و 6/37 درصدی داشت (05/0>p). تیمارهای کود شیمیایی (T2) و مصرف تلفیقی کود شیمیایی با کودهای آلی و زیستی (T6) با بیشترین شاخص کلروفیل (85/67 و 83/65) نسبت به شاهد (T1) بهترتیب افزایش 6/35 و 7/33 درصدی داشتند. تیمار مصرف جداگانه کودهای آلی (T3 و T4) بدون تفاوت معنیدار بیشترین درصد روغن را (با میانگین 73/45 درصد) تولید کردند که نسبت به تیمارهای کود شیمیایی (T2) و شاهد (T1) با کمترین مقدار (با میانگین 7/42 درصد) افزایش 6/6 درصدی نشان دادند.
کانیهای رسی و میکرومورفوۀوژی
معصومه پورمعصومی پرشکوه؛ فرهاد خرمالی؛ شمس اله ایوبی؛ فرشاد کیانی؛ مارتین کهل؛ ایوا لهندورف
چکیده
به منظور بررسی درجه تکامل خاکهای جنگلی مدرن تشکیل شده بر روی لس، 6 خاکرخ واقع در یک گرادیان بارندگی در شمال ایران (استانهای گلستان و مازندران) انتخاب گردید و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، میکرومورفولوژی و برخی شاخصهای رنگ آنها مورد بررسی قرار گرفت. خاکهای مورد مطالعه در ردههای آلفیسول و مالیسول طبقهبندی شدند. ...
بیشتر
به منظور بررسی درجه تکامل خاکهای جنگلی مدرن تشکیل شده بر روی لس، 6 خاکرخ واقع در یک گرادیان بارندگی در شمال ایران (استانهای گلستان و مازندران) انتخاب گردید و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، میکرومورفولوژی و برخی شاخصهای رنگ آنها مورد بررسی قرار گرفت. خاکهای مورد مطالعه در ردههای آلفیسول و مالیسول طبقهبندی شدند. نتایج نشان داد که دو فرایند مهم در تشکیل و تکامل خاکهای این مناطق، آبشویی آهک و متعاقب آن تجمع رس میباشد. همچنین مطالعات میکرومورفولوژی نشان داد که رابطه مثبتی بین گرادیان تغییرات اقلیمی (افزایش بارندگی) و شاخص میکرومورفولوژیکی تکامل خاک (MISECA) وجود دارد. بیفابریک غالب خاکها بدلیل آبشویی آهک در افقهای آرجیلیک، لکهای و در افقهای کلسیک، کریستالیتیک میباشد. در منطقه توشن تشکیل و حفظ پوششهای ضخیم و قرمز رنگ رس به غالببودن ورمیکولیت در این خاکرخ نسبت داده شد. رابطه همبستگی بین سه شاخص رنگ هارست، تورنت و الکساندر با انواع شکلهای آهن، نشان داد که شاخص تورنت و الکساندر برای منطقه مورد مطالعه، بهتر از شاخص هارست عمل نموده است .بهعلاوه شاخص میکرومورفولوژیکی تکامل خاک بیشترین همبستگی را با شاخص تورنت نشان داد.
کانیهای رسی و میکرومورفوۀوژی
معصومه نجفی نیا؛ فرهاد خرمالی؛ فرشاد کیانی؛ مجتبی بارانی مطلق
چکیده
وجود تناوبی از خاکهای قدیمی در رسوبات لسی شمال ایران، اشاره به دوران سرد و خشک در زمان رسوبگذاری لس و دوران گرم و مرطوب در زمان تشکیل خاکهای قدیمی دارد. از این رو، این پژوهش با هدف پژوهش میکرومورفولوژیک خاکهای لسی اوایل پلیستوسن و مقایسه آن با لسهای مدرن در مناطق آقبند، یلیبدراق و قرهآغاچ استان گلستان انجام شد. پس ...
بیشتر
وجود تناوبی از خاکهای قدیمی در رسوبات لسی شمال ایران، اشاره به دوران سرد و خشک در زمان رسوبگذاری لس و دوران گرم و مرطوب در زمان تشکیل خاکهای قدیمی دارد. از این رو، این پژوهش با هدف پژوهش میکرومورفولوژیک خاکهای لسی اوایل پلیستوسن و مقایسه آن با لسهای مدرن در مناطق آقبند، یلیبدراق و قرهآغاچ استان گلستان انجام شد. پس از مشاهدات مقدماتی و صحرایی و تعیین افقها برای هر خاکرخ در منطقه، از هر یک از افقها به مقدار کافی، نمونه خاک برای انجام آزمایشهای فیزیکوشیمیایی و همچنین نمونه دست نخورده، بهمنظور پژوهش مقاطع نازک خاک جمعآوری شد. یکی از روشهای مهم برای شناسایی و تفسیر لسهای مدرن و خاکهای قدیمی در راستای مطالعات اقلیم شناسی گذشته، بررسی میکرومورفولوژیکی خاک است. نتایج بهدست آمده از مقاطع نازک خاکهای پالئوسول و مدرن نشان میدهد که زمان و تغییرات آب و هوا، باعث تغییر در ویژگیهای میکرومورفولوژی خاک (مانند نوع و تعداد حفرات، ریزساختمان خاک، بیفابریک و پدوفیچر و ...) میشود. مشاهدههای میکرومورفولوژیکی، شواهد مختلفی از وقوع فرآیندهای پدوژنیک را در این خاکها نشان داد. بی فابریک غالب خاکها بهدلیل آبشویی آهک در افقهای آرجیلیک، لکهای و در افقهای کلسیک، بلورین میباشد. از مهمترین شاخصهای خاکسازی، وجود پوششهای رسی دور حفرات در برخی از افقهای خاکهای قدیمی است که شواهدی از شرایط اقلیمی مرطوبتر برای آبشویی و انتقال رس است. تشکیل لس و خاکهای قدیمی مورد پژوهش احتمالاً به ترتیب مربوط به دورههای یخچالی و بین یخچالی با شرایط اقلیمی متفاوت بوده است.
فیزیک، فرسایش و حفاظت خاک
مطهره نورزاده روشن؛ فرشاد کیانی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ سهیلا ابراهیمی؛ احمد ندیمی
چکیده
استان گلستان به دلیل پستی و بلندی، اقلیم متنوع، اراضی لسی و حساسیت این اراضی به فرسایش، نیاز به توجه بیشتری در خصوص حفاظت خاک دارد. روشهای مختلف برای افزایش کیفیت خاک پیشنهاد شدهاست. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش عملیات حفاظتی بر بهبود کیفیت زیستی خاک طراحی شده است. عملیات حفاظتی نهالکاری، تراسبندی و باغکاری انتخاب ...
بیشتر
استان گلستان به دلیل پستی و بلندی، اقلیم متنوع، اراضی لسی و حساسیت این اراضی به فرسایش، نیاز به توجه بیشتری در خصوص حفاظت خاک دارد. روشهای مختلف برای افزایش کیفیت خاک پیشنهاد شدهاست. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش عملیات حفاظتی بر بهبود کیفیت زیستی خاک طراحی شده است. عملیات حفاظتی نهالکاری، تراسبندی و باغکاری انتخاب و کیفیت زیستی آنها در مقایسه با اراضی زراعی، مرتعی و جنگلی بررسی شد. نتایج نشان داد که تبدیل اراضی جنگلی و مرتعی به کشاورزی موجب تخریب کیفیت خاک میشوند؛ به نحوی که شاخصهای کیفیت خاک، مانند موادآلی تا ۶۰ درصد و پایداری خاکدانه تا۷۰ درصد کاهش نشان میدهند. همچنین در این مطالعه شاخصهای زیستی و شاخصهای کیفیت زیستی خاک (QBS) و شاخصهای اکومرفولوژیک (EMI) کاهش نشان دادند. در مقابل عملیات حفاظتی باعث بهبود این شاخصها شده بود. در شاخصهای زیستی، عملیات نهالکاری و باغکاری افزایشی حدود ۴۰ درصد در EMI و کربن زیتوده میکروبی و تا ۸۰ درصد در تنفس میکروبی را موجب شدند و تراسبندی نسبت به عملیات دیگر بهبودی کمتر، در حدود ۱۱ درصد در EMI و تا ۲۰ درصد در کربن زیتوده میکروبی موجب گردید. در مجموع روند یکسانی برای همهی شاخصها و عملیات قابل مشاهده نبود. کمی افزایش در برخی شاخصها مورد بررسی، مشاهده شد که به آن نظرمیرسد به دلیل عمر کوتاه عملیات حفاظتی بوده و در آینده نتایج، بهبود بیشتر و بهتری را نشان خواهند داد.
کانیهای رسی و میکرومورفوۀوژی
معصومه نجفی نیا؛ فرهاد خرمالی؛ فرشاد کیانی؛ مجتبی بارانی مطلق
چکیده
رسوبات لسی شمال ایران، حاوی اطلاعات ارزشمندی از شرایط اقلیمی و محیطی گذشته منطقه میباشند. مطالعات سنیابی و رسوبشناسی گستردهای بر روی لسهای میانی و اواخر پلیستوسن در دهههای گذشته صورت گرفته است؛ ولی نیاز به مطالعه مقایسهای در مورد رسوبات لسی قدیمیتر، ضروری است. از این رو، این پژوهش با هدف مطالعه کانیشناسی ...
بیشتر
رسوبات لسی شمال ایران، حاوی اطلاعات ارزشمندی از شرایط اقلیمی و محیطی گذشته منطقه میباشند. مطالعات سنیابی و رسوبشناسی گستردهای بر روی لسهای میانی و اواخر پلیستوسن در دهههای گذشته صورت گرفته است؛ ولی نیاز به مطالعه مقایسهای در مورد رسوبات لسی قدیمیتر، ضروری است. از این رو، این پژوهش با هدف مطالعه کانیشناسی رسی و خصوصیات فیزیکوشیمیایی پالئوسولهای لسی اوایل پلیستوسن و مقایسه آن با خاکهای لسی مدرن در مناطق آقبند، یلیبدراق و قرهآغاچ استان گلستان انجام شد. پس از بررسیهای کامل گزارشهای خاکشناسی و تفسیر عکسهای هوایی، در مجموع شش خاکرخ حفر و مطالعه گردید. پس از مشاهدههای مقدماتی و صحرایی و تعیین افقها برای هر پروفیل در منطقه، ردهبندی خاکها براساس سیستمهای جهانی خاک صورت گرفت. سپس از هر یک از افقها به مقدار کافی نمونه خاک برای انجام آزمایشهای فیزیکوشیمیایی و کانیشناسی رس تهیه گردید. مقایسه نتایج آزمایشهای فیزیکوشیمیایی (نظیر رنگ، درصد آهک، میزان ظرفیت تبادل کاتیونی، نسبت آهن و ...) در خاکهای لسی قدیمی و مقایسه آن با خاکهای لسی مدرن، نشاندهنده این است که خاکهای لسی قدیمی، چندین مرحله خاکسازی را گذراندهاند. یکی از شاخصهای بررسی تغییر اقلیم گذشته در لسها، کانیهای رسی است. نتایج کانیشناسی رس نشان داد در خاکهای لسی اوایل پلیستوسن، وجود رسهای هوادیدهای، مانند اسمکتیت در مقادیر بیشتر بیانگر شرایط مرطوبتر و مساعد هوادیدگی در عصر بین یخچالی است و حضور رسهای اولیه و بدون تحول مانند ایلیت و کلریت در خاکهای لسی اواخر پلیستوسن، با اقلیم حال حاضر در منطقه مطابقت داشته، محیط خشکتر کنونی را تأیید مینماید.