تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
نرجس سوسرائی؛ مجتبی بارانی مطلق؛ سید علیرضا موحدی نائینی
چکیده
بیوچار بهدلیل دارا بودن سطح ویژه بالا، ساختار متخلخل و گروههای عامل پیوندی اکسیژنی در سطح آن میتواند بهعنوان ماده اولیه برای تهیه و سنتز کامپوزیت معدنی یا فلزی مورد استفاده قرار گیرد. در این کامپوزیتها، از بیوچار بهعنوان یک ساختار متخلخل خوب برای حمایت و میزبانی فلزات استفاده میشود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی کارایی ...
بیشتر
بیوچار بهدلیل دارا بودن سطح ویژه بالا، ساختار متخلخل و گروههای عامل پیوندی اکسیژنی در سطح آن میتواند بهعنوان ماده اولیه برای تهیه و سنتز کامپوزیت معدنی یا فلزی مورد استفاده قرار گیرد. در این کامپوزیتها، از بیوچار بهعنوان یک ساختار متخلخل خوب برای حمایت و میزبانی فلزات استفاده میشود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی کارایی پلت بیوچارهای غنی شده با روی به دو روش پیش و پس گرماکافت و تأثیر آن-ها بر زیست فراهمی روی در خاک، برخی ویژگیهای فیزیولوژیک (کلروفیل a، b و کل) و جذب روی در گندم انجام گرفت. بدین منظور آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار و با 18 تیمار به اجرا درآمد. فاکتورها شامل سه نوع منبع تأمین کننده روی به صورت مصرف خاکی (سولفات روی، بیوچار غنی از روی به روش پیش گرماکافت و پس گرماکافت)، سه سطح روی (0، 10 و 20 میلیگرم روی بر کیلوگرم خاک) و محلولپاشی روی (محلولپاشی با آب مقطر و سولفات روی 3 در هزار) بود. نتایج نشان داد تیمارهای مورد بررسی باعث افزایش ویژگیهای فیزیولوژیک در گیاه گندم شد به نحوهای که بیشترین مقدار کلروفیل a، b، کل به ترتیب با میانگین 99/4، 36/3 و 35/8 میلیگرم بر گرم وزن تازه گیاه از تیمار پلت بیوچار پیش گرماکافت با غلظت 20 میلیگرم برکیلوگرم همراه با محلولپاشی روی بدست آمد. همچنین بیشترین جذب روی در هر دو مرحله ظهور پرچم و مرحله برداشت به ترتیب با میانگین 33/120 و 62/86 میلیگرم بر کیلوگرم وزن خشک گیاه از تیمار پلت بیوچار پیش و پس گرماکافت با غلظت 20 میلیگرم برکیلوگرم همراه با محلولپاشی روی بدست آمد که نسبت به تیمار 20 میلیگرم بر کیلوگرم همراه با محلولپاشی سولفات روی به ترتیب افزایشی معادل با 69/27 و 30 درصد داشت. به طور کلی، نتایج بیانگر نقش مثبت پلت بیوچار- روی در افزایش غلظت و جذب روی درگیاه گندم بود. با این وجود، محلول پاشی تکمیلی روی همراه با پلت بیوچار غنی از روی به مقدار 20 میلیگرم بر کیلوگرم به صورت پیش گرماکافت بیشترین تأثیر را بر ویژگیهای فیزیولوژیک و زیست فراهمی روی برای گیاه گندم داشت.
بیوشیمی، بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک
الهام صادقی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ سید علیرضا موحدی نائینی؛ مجتبی بارانی مطلق؛ مصطفی خوشحال سرمست؛ محمد رضا پهلوان راد
چکیده
کاربرد همزمان کمپوست غنیشده با کودهای شیمیایی منجر به افزایش فعالیت میکروبی خاک و قابلیت دسترسی عناصر غذایی می گردد. بنابراین آزمایشی با هدف تعیین اثر کمپوست و سوپرفسفات تریپل (TSP) بر فسفر قابل استفاده، ویژگیهای بیوشیمیایی خاک و رشد گیاه ذرت به اجرا درآمد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار و در مجموع 36 ...
بیشتر
کاربرد همزمان کمپوست غنیشده با کودهای شیمیایی منجر به افزایش فعالیت میکروبی خاک و قابلیت دسترسی عناصر غذایی می گردد. بنابراین آزمایشی با هدف تعیین اثر کمپوست و سوپرفسفات تریپل (TSP) بر فسفر قابل استفاده، ویژگیهای بیوشیمیایی خاک و رشد گیاه ذرت به اجرا درآمد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار و در مجموع 36 نمونه در خاک کشت شده و گرماگذاری شده اجرا گردید. تیمارها در هر دو خاک کشت شده و گرماگذاری شده شامل سه سطح کمپوست (C0 فاقد کمپوست، C1 2 درصد وزنی وزنی کمپوست ساده و C2 2 درصد وزنی وزنی کمپوست غنی شده)، چهار سطح کودTSP (0، 10، 40 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم) بودند. یافتههای به دست آمده از این پژوهش نشان داد که استفاده از کمپوست یا TSP به تنهایی و نیز کاربرد همزمان آنها ویژگیهای اندازه گیری شده در خاک ( فسفر قابل دسترس، کربن زیستتوده میکروبی، تنفس ناشی از بستره، فعالیت آنزیمهای فسفاتاز اسیدی، فسفاتاز قلیایی، اورهآز و کاتالاز) را بهبود بخشیده و رشد گیاه را افزایش داد. تیمار C2P3 بیشترین مقدار فسفر قابل دسترس، کربن زیستتوده میکروبی، تنفس ناشی از بستره، کاتالاز و اورهآز را در خاک کشت شده (به ترتیب 23، 270، 93، 68 و 8/1 درصد) و گرماگذاری شده (به ترتیب 18، 243، 90، 53 و 2/1 درصد) به همراه داشت. افزودن کمپوست و TSP به خاک لسی مورد مطالعه با ماده آلی کم منجر به بهبود تنش تغذیهای، فعالیتهای میکروبی، آنزیمی خاک و افزایش رشد گیاه گردد.
شیمی و آلودگی خاک
مینا هاشمی تزنگی؛ سهیلا ابراهیمی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ سید علیرضا موحدی نائینی
چکیده
در سالهای اخیر بیوچار برای کاهش یا از بین بردن آلودگی بعنوان اصلاحگر خاک بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا رفتار سینتیکی بیوچار درکاهش آلاینده گازوئیل خاک، تغییرات این آلاینده با زمان و تغییرات فعالیت میکروبی در یک دوره زمانی 60 روزه مورد بررسی قرار گرفت. خاک آلوده به گازوئیل از اطراف مخزن گازوئیل مستقر در پالایشگاه شیراز ...
بیشتر
در سالهای اخیر بیوچار برای کاهش یا از بین بردن آلودگی بعنوان اصلاحگر خاک بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا رفتار سینتیکی بیوچار درکاهش آلاینده گازوئیل خاک، تغییرات این آلاینده با زمان و تغییرات فعالیت میکروبی در یک دوره زمانی 60 روزه مورد بررسی قرار گرفت. خاک آلوده به گازوئیل از اطراف مخزن گازوئیل مستقر در پالایشگاه شیراز جمعآوری و پس از سنجش میزان هیدروکربن نفتی کل (TPH) اولیه و ویژگیهای فیزیکی و شیمایی خاک آلوده، نمونههای خاک 700 گرمی حاوی بیوچار کاه و کلش گندم آماده شده و بیوچار در اندازههای یک و دو میلیمتر و مقدار وزنی 100-80-60-40-20 گرم بر کیلوگرم بصورت کرتهای دوبار خرد شده در زمان بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شدهاست. نتایج مربوط به تعیین مدل سنتیک کاهش آلودگی در طی این فرآیند نشان داد که سینتیک کاهش TPH، از نوع معادله درجه اول بود؛ بهطوری که در 28 روز اول آزمایش، سرعت تجزیه TPH بصورت افزایشی بود، و پس از 35 روز از شروع آزمایش، سرعت تجزیه ترکیبات آلاینده کاهش یافت. ثابت تجزیه زیستی (k) برای خاک تیمارشده با اصلاحگر بالاتر بود و زمان نیمه عمر کمتری نسبت به خاک آلوده شاهد داشت. با افزایش وزن اصلاحگر نیمهعمر کاهش و سرعت ثابت تجزیه در تیمار وزن 100 گرم و اندازه 1 میلیمتری افزایش یافت. برعکس، با افزایش اندازه ذرات اصلاحگر، نیمهعمر افزایش و ثابت تجزیه کاهش یافت. اصلاحگر بیوچار بعنوان استراتژی ارزان و نسبتا جدید برای پاکسازی یا کاهش آلایندگی هیدروکربنی خاک، میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
شیمی و آلودگی خاک
هادی حبیبی؛ علیرضا موحدی؛ مجتبی خوش روش؛ علیرضا صابری
چکیده
افزایش عملکرد و به دنبال آن افزایش غلظت عناصر پرمصرف و کم مصرف در گیاه یکی از جنبههای مهم کشاورزی است. یکی از راهکارهای جدیدی که میتواند در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد استفاده از آب مغناطیسی است. آب مغناطیسی بواسطه عبور آب از یک میدان مغناطیسی بدست میآید. بدین منظور آزمایشی در قالب فاکتوریل با دو تیمار اصلی اضافه کردن و ...
بیشتر
افزایش عملکرد و به دنبال آن افزایش غلظت عناصر پرمصرف و کم مصرف در گیاه یکی از جنبههای مهم کشاورزی است. یکی از راهکارهای جدیدی که میتواند در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد استفاده از آب مغناطیسی است. آب مغناطیسی بواسطه عبور آب از یک میدان مغناطیسی بدست میآید. بدین منظور آزمایشی در قالب فاکتوریل با دو تیمار اصلی اضافه کردن و اضافه نکردن کود پتاسیمی و روی و پنج تیمار فرعی (شدتهای مختلف میدان مغناطیسی شامل 4/0 سیم پیچ، 3/0 آهنربا، 3/0 سیم پیچ، 1/0 سیمپیچ و تیمار شاهد) در چهار تکرار (40=n) در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که تمام کرتهایی که بوسیله آب مغناطیسی آبیاری شده بودند دارای بوتههای با ارتفاع بیشتر و همچنین عملکرد بیشتری بودند. همچنین بوتههایی که بوسیله آب مغناطیسی آبیاری شده بودند دارای غلظت بالاتری (p <0.01) از روی و آهن در بلال خود بودند. در بین تیمارهای آب مغناطیسی، شدت 4/0 تسلا بیشترین تأثیر را بر عملکرد و ارتفاع ذرت و همچنین غلظت روی و آهن در بلال داشت (p <0.01). عملکرد ذرت در تیمارهای 4/0 سیم پیچ، 3/0 آهنربا، 3/0 سیم پیچ و 1/0 سیم پیچ که کود پتاسیمی و روی به آنها اضافه شده بود نسبت به تیمار شاهد افزایش نشان داد. این نتایج نشان میدهد که راهکار مغناطیس نمودن آب میتواند به عنوان یک گزینه مناسب برای افزایش غلظت عناصر غذایی،کمیت و کیفیت عملکرد ذرت علوفهای مورد استفاده قرار گیرد.
فیزیک، فرسایش و حفاظت خاک
سحر اخوان؛ سهیلا ابراهیمی؛ مریم نوابیان؛ محمود شعبانپور؛ سید علیرضا موحدی نائینی؛ علی مجتهدی
چکیده
ماکروپورهای خاک مهمترین عامل انتقال پساب کودها و میکروارگانیسمها از جمله باکتریهای شاخص مدفوعی به خاکهای عمیقتر و حتی به آبهای زیرزمینی میباشند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف مطالعه ترابری ترجیحی و نگهداشت باکتری اشرشیاکولای بهعنوان یک باکتری شاخص و متداول در کودهای حیوانی در شرایط استفاده از آب شور تعریف گردید. ...
بیشتر
ماکروپورهای خاک مهمترین عامل انتقال پساب کودها و میکروارگانیسمها از جمله باکتریهای شاخص مدفوعی به خاکهای عمیقتر و حتی به آبهای زیرزمینی میباشند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف مطالعه ترابری ترجیحی و نگهداشت باکتری اشرشیاکولای بهعنوان یک باکتری شاخص و متداول در کودهای حیوانی در شرایط استفاده از آب شور تعریف گردید. مطالعات آزمایشگاهی در سیستم جریان ترجیحی با ماکروپورهای مصنوعی با قطرهای مختلف (1 و 2 سانتیمتر) و تیمار شوری مختلف آب (1، 2 و 4 دسیزیمنس بر متر) تحت جریان اشباع در سال ۱۳۹۵ انجام شد. طرح آماری مورد استفاده، فاکتوریل دو فاکتوره در قالب طرح کاملاً تصادفی بود. نتایج نشان داد که اثر متقابل شوری و قطر ماکروپور بر میانگین غلظت خروجی(Cav)، ضریب پالایش باکتری (fλ)، شاخص نسبی جذب باکتری (SR) و عمق بیشینه پیش بینی شده انتقال باکتری (Zmax) در سطح آماری پنج درصد معنی دار بود. تیمار شوری 4 دسی زیمنس بر متر و بدون قطر ماکروپور بیشترین مقدار پالایش (01/0 کلنی بر میلی لیتر) را نشان دادند، به طوری که با افزایش قدرت یونی به میزان ۲ برابر، از میزان پالایش ۳۰ درصد کاسته شد. به طور کلی نتایج نشان داد که عامل اصلی انتقال باکتری وجود جریان ترجیحی در اثر پیوستگی ماکروپور است، اما شوری به عنوان یک عامل بازدارنده با افزایش قدرت یونی محلول خاک، میزان پالایش باکتری را کاهش داد.
بیوشیمی، بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک
مریم طالبی اتویی؛ محسن علمائی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ سید علیرضا موحدی نائینی
چکیده
برای بررسی پیامد کاربرد باکترییهای بردبار به نمک، زغال زیستی و گچ بر پاسخهای آنزیمی و ناآنزیمی جو در تنش شوری، آزمایشی با طرح کاملا تصادفی بهگونه فاکتوریل با سه تکرار در گلخانه در سال 1395-96 انجام شد. تیمارهای پژوهش 1) جدایههای باکتریای بردبار به نمک (بدون باکتری،T0، باکتری megaterium Bacillus (T5)، باکتری licheniformis Bacillus (T17))، 2) بیوچار ...
بیشتر
برای بررسی پیامد کاربرد باکترییهای بردبار به نمک، زغال زیستی و گچ بر پاسخهای آنزیمی و ناآنزیمی جو در تنش شوری، آزمایشی با طرح کاملا تصادفی بهگونه فاکتوریل با سه تکرار در گلخانه در سال 1395-96 انجام شد. تیمارهای پژوهش 1) جدایههای باکتریای بردبار به نمک (بدون باکتری،T0، باکتری megaterium Bacillus (T5)، باکتری licheniformis Bacillus (T17))، 2) بیوچار (0 و 5% وزنی/وزنی) و 3) آبشویی خاک (بدون آبشویی و آبشویی) و 4) کاربرد گچ (0و50 درصد نیاز گچی) بود. نتایج این پژوهش نشان داد که بهکارگیری باکتری و زغال زیستی مایه کاهش کارایی آنزیمهای آنتیاکسیدانی در گیاه جو میشود. این کاهش در تیمارهای آبشویی شده بیشتر بوده است. همچنین گیاهان مایهزنی شده با هردو باکتری، دارای بیشترین غلظت پـرولین بودند که این اندازه در باکتریT17 (Bacillus licheniformis) وهمراه با زغال زیستی و گچ به گونه چشمگیری بیشتر بوده است. بهرهگیری از بهساز زغال زیستی، گچ و مایهزنی با جدایهها مایه افزایش پایداری پرده یاختهای شده است که بیشترین افزایش در تیمارهای مایهزنی شده با جدایه باکتریT17 Bacillus licheniformiدرخاک آبشویی شده با 50% نیاز گچی دیده شد. رویهمرفته این پژوهش نشان داد که بهرهگیری از زغال زیستی، گچ و باکتریهای بردبار در برابر نمک، میتواند ابزار کارایی در کاهش پیامد بد شوری بر گیاه شود.
تغذیه گیاه، حاصلخیزی خاک و کودها
الهام میرپاریزی؛ مجتبی بارانی مطلق؛ سید علیرضا موحدی نائینی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ سمیه بختیاری
چکیده
از میان عناصر غذایی کم مصرف، کمبود آهن بیشترین محدودیت را برای محصولات کشاورزی دارد. در این تحقیق امکان استفاده از سرباره مس به عنوان منبع تأمینکننده عناصر غذایی در یک خاک آهکی مورد ارزیابی قرار گرفت. ازآنجایی که حدود 8/53 درصد سرباره را اکسیدهای آهن به خود اختصاص میدهند، امکان کاربرد آن را به عنوان کود تقویت میکند. تأثیر سرباره ...
بیشتر
از میان عناصر غذایی کم مصرف، کمبود آهن بیشترین محدودیت را برای محصولات کشاورزی دارد. در این تحقیق امکان استفاده از سرباره مس به عنوان منبع تأمینکننده عناصر غذایی در یک خاک آهکی مورد ارزیابی قرار گرفت. ازآنجایی که حدود 8/53 درصد سرباره را اکسیدهای آهن به خود اختصاص میدهند، امکان کاربرد آن را به عنوان کود تقویت میکند. تأثیر سرباره به همراه ترکیبات آلی بر فراهمی آهن و رشد گیاه سورگوم به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 5 سطح ماده آلی (پوست پسته، کود گاوی در دو سطح 2 و 4 درصد وزنی و نمونه شاهد) و 11سطح آهن(سرباره مس، سرباره مس با گوگرد، سرباره مس با گوگرد و تیوباسیلوس، سرباره اسیدی (هر کدام دو سطح) کلات سکوسترین، محلول پاشی EDTA و شاهد) بودند. استفاده از سطوح سرباره اسیدی با افزایشEC و نسبت جذب سدیم، کمترین میزان آهن قابل جذب خاک را ایجاد کردند. کاربرد سرباره به میزان 4 برابر مقدار توصیه آزمون خاک، افزایش آهن، روی قابل جذب خاک و غلظت آهن گیاه را در پی داشت. مقایسه ترکیبات آلی نشان داد کودگاوی در مقایسه با پوست پسته در مقدار آهن قابل جذب خاک، میزان عملکرد گیاه، غلظت و جذب آهن گیاه تأثیرگذاری بیشتری داشته، از طرفی با کاهش غلظت فلزات سنگین استفاده از آن در مقایسه با پوست پسته توصیه میشود. مقدار روی، نیکل و کبالت در گیاه مورد بررسی از حد مجاز تجاوز نکرد. لـذا سرباره مس پتانسیل استفاده به عنوان یک کود را در خاکهای آهکی دارد.
بیوشیمی، بیولوژی و بیوتکنولوژی خاک
سید عبدالصاحب حسینی؛ محسن علمائی؛ سید علیرضا موحدی نائینی؛ فرهاد خرمالی؛ رضا قربانی نصرآبادی
چکیده
هوادیدگی زیستی کانیهای سیلیکاتی منبع عمده پتاسیم برای گیاهان در شرایط طبیعی میباشد. هدف از این مطالعه، جداسازی و شناسایی باکتریهای حلکننده پتاسیم از سنگ شیلگلاکونیتدار در استان گلستان و تعیین برخی خصوصیات محرک رشدی آنها بود. تعداد پنج نمونه یک کیلوگرمی از خاک ریزوسفر گندم از عمق صفر تا 30 سانتیمتری و پنج نمونه یک کیلوگرمی ...
بیشتر
هوادیدگی زیستی کانیهای سیلیکاتی منبع عمده پتاسیم برای گیاهان در شرایط طبیعی میباشد. هدف از این مطالعه، جداسازی و شناسایی باکتریهای حلکننده پتاسیم از سنگ شیلگلاکونیتدار در استان گلستان و تعیین برخی خصوصیات محرک رشدی آنها بود. تعداد پنج نمونه یک کیلوگرمی از خاک ریزوسفر گندم از عمق صفر تا 30 سانتیمتری و پنج نمونه یک کیلوگرمی از سنگ شیل گلاکونیتدار جمعآوری و به آزمایشگاه انتقال داده شد. پس از جداسازی و خالصسازی جدایهها، سنجش میزان آزادسازی پتاسیم در محیط کشت الکساندروف حاوی مسکویت و گلاکونیت به روش نورسنجی شعلهای انجام شد. شناسایی جدایهها براساس ویژگیهای بیوشیمیایی آنها انجام گردید. آزمونهای محرک رشدی در جدایههایی که از لحاظ ظاهری متفاوت بوده و ازتوانمندی بالایی در آزادسازی پتاسیم برخوردار بودند صورت پذیرفت. در نهایت بهترین جدایه با استفاده از توالی نوکلئوتیدی ژن 16S rRNA شناسایی شد. از تعداد 40 جدایه اولیه، 20 جدایه از خاک ریزوسفری و 20 جدایه از خاک حاصل از پودر سنگ شیل گلاکونیتدار جداسازی شدند. آزادسازی پتاسیم توسط 10 جدایه برتر نشان داد که بیشترین مقدار پتاسیم آزاد شده مربوط به جدایه 39 به میزان 2/34 میلیگرم بر لیتراز مسکویت و 8/31 میلیگرم بر لیتر از گلاکونیت بود. بیشترین مقدار سیدروفور، اکسین و انحلال فسفر نامحلول توسط جدایه شماره 39 مشاهده گردید. نتایج توالی نوکلئوتیدی ژن16S rRNA نشان داد که جدایه 39 متعلق به گونه آرتروباکتر فنانترنیوورانس بود. این مطالعه نشان داد باکتریهای بومی از توانایی خوبی در آزاد کردن پتاسیم از منبع شیل گلاکونیتی برخوردارند.
علی اصغر اردشیری لاجیمی؛ رضا قربانی نصرآبادی؛ مجتبی بارانی مطلق؛ سید علیرضا موحدی نائینی
چکیده
باکتریهای خاک، کارکرد ویژه ای در چرخه فسفر خاک دارند؛ آنها از راه حلکردن فسفر و افزایش دسترسی گیاهان به فسفر می توانند مایه افزایش رشد گیاه شوند. در این بررسی باکتریهای حل کننده فسفات از ریزوسفر ذرت و سویا جداسازی و توانایی آزادسازی فسفر از تریکلسیم فسفات و آلومینیوم فسفات در محیطهای بافری و نابافری شده با بهره گیری ...
بیشتر
باکتریهای خاک، کارکرد ویژه ای در چرخه فسفر خاک دارند؛ آنها از راه حلکردن فسفر و افزایش دسترسی گیاهان به فسفر می توانند مایه افزایش رشد گیاه شوند. در این بررسی باکتریهای حل کننده فسفات از ریزوسفر ذرت و سویا جداسازی و توانایی آزادسازی فسفر از تریکلسیم فسفات و آلومینیوم فسفات در محیطهای بافری و نابافری شده با بهره گیری منابع گوناگونی از کربن و نیتروژن بررسی شد. روی همرفته، 175 جدایه خالص سازی و پس از آزمون های نخستین بر روی محیط جامد National Botanical Research Institute Phosphorus (NBRIP) ، 40 جدایه از آنها برای سنجش توان آزادسازی فسفر در محیط مایع گزینش شدند. سنجش توان آزادسازی فسفر در محیط مایع نشان داد که توانمندی جدایه ها در آزادسازی فسفر از تریکلسیم فسفات بسیار بیش تر از آلومینیوم فسفات بود. گلوکز و سولفات آمونیوم بهترین منابع کربن و نیتروژن باکتری ها برای آزادسازی فسفر میباشد و همچنین اندازه آزادسازی فسفر در شرایط بافر شده بسیار کاهش یافت. جدایه های گزینش شده توان آزادسازی فسفر بیش تری را در محیط NBRIP در برابر محیط پایکووسکی از خود نشان دادند. بر پایه یافته های بهدست آمده از توالی خوانی جدایههای برتر از نظر توان انحلال فسفات نامحلول، هفت جدایه متعلق به جنس Enterobacter و یک جدایه متعلق به جنس Pantoea بود. نتایج به دست آمده نشان داد که توان انحلال فسفر در جدایههای مورد بررسی به منبع فسفر، کربن و نیتروژن مورد استفاده و به خصوص به شرایط بافری محیط کشت بستگی دارد.